جواب نگارش دوازدهم انسانی صفحه 27

جواب نگارش دوازدهم انسانی صفحه 27
جواب نگارش دوازدهم انسانی صفحه 27

رسانه تفریحی سنتر در این مطلب به مثل نویسی صفحه ۲۷ کتاب نگارش پایه دوازدهم  پرداخته است و در ادامه چند نمونه پاسخ برای شما دانش آموزان عزیز آماده کرده است ….

پاسخ مثل نویسی از دل برود هر آن که از دیده برفت نگارش پایه دوازدهم :

چرخه ی طبیعت اینگونه است تا زمانی که جلوی چشم دیگران هستی و تو را می بینند در یادشان باقی می مانی ولی تا همین که دور شوی و دوری کنی و به قول معروف از جلوی دید آن ها بروی تو را فراموش می کنند. اما بیاییم با دیدی مثبت به این ماجرا نگاه کنیم. بیاییم آدم هایی که با حضورشان در زندگی ما به ما امواج منفی وارد می کنند و دل ما را از سیاهی و کدورت تیره می کنند را از خود دور کنیم به طوری که دیگر آن ها را نبینم تا رفته رفته با ندیدن آن ها از دل و از زندگی ما بیرون روند به دنبال آن دل ها باری دیگر صاف و سفید شوند و کینه از دل ما فراری شود.جواب نگارش دوازدهم انسانی صفحه 27

با همه ی این اوصاف این ضرب المثل راه و روشی درست را پیش روی ما می گذارد آن ها سنجش و آزمونی است که انسان می تواند در مسیر زندگی از خود بگیرد بر فرض مثال اگر ادعای عشق و محبت کرد مدتی را از او دوری کند، اگر هم چنان در یاد او بود آن موقع به این نتیجه می رسد که نیامده که برود آمده تا بماند و در زندگیش نقش آفرین باشد و گر نه هر آدمی که مهم نباشد خیلی زود با دوری از آن از دل می رود.

پاسخ مثل نویسی باز فیلش یاد هندوستان کرد نگارش پایه دوازدهم :

می دانی ” فیلش یادهندوستان کرده ” یعنی چه ؟ یعنی این که دریک روز اردیبهشتی دلت بخواهدبه روزگار نوجوانی و جوانیت برگردی و آن روزگار رفته را با همه ی خوبی هاوبدی هاو سختی ها و راحتی هایش مرورکنی وبه یاد آن روزگاربی خیالی پای پیاده از وسط کشتزارهای گندم و یونجه زارها در یک عصرگاه بهاری قدم زنان به سوی افق پیش بروی ودنیای خفته دربستر روزگاررابه تماشابنشینی .

فیلش یاد هندوستان کرده یعنی که دلت بخواهدیک موسیقی دلخواه را توی ماشینت ودرمیان کشتزارهای پهناورگوش کنی درحالی که به هرچه سختی وناکامی وناملایمی وناهمواری درجهان هست دهن کجی کنی وبه هرچیزکه می بینی بخندی . بخندی به این که بهارشتابان درگذراست . به این که تاچشم برهم زدی نوروزآمدونزدیک به دوماه از بهار هم گذشت و تو هنوز دهانت ازتعجب بازمانده که چندین سال ازعمرت گذشته و تو هیچ چیزازدنیا نفهمیده ای .

” فیلش یاد هندوستان کرده ” یعنی خیلی چیزها. یعنی این که دلت بخواهد دلت رابه زیبایی ها پیوند بدهی . با آب و باد و خاک و ابر و آسمان ِ آبی همراه شوی وهم پای باوزش باد درموج خیزسنبله های یک مزرعه ی گندم درحالی که دست برسر خوشه های آن می کشی غرق شوی وبه همه چیزبخندی . به این که قسط وامت عقب افتاده و توازفرط نادانی وناچاری درفکرجورکردن وامی دیگرهستی . به این که خانه ی کوچکت دیگرپاسخگوی نیازهای تو نیست. بخندی به این که گرانی های دوبله وسوبله، دیگرکمرت راشکسته وراه چاره را برتو بسته .

فیلت یاد هندوستان کرده یعنی این که دلت بخواهدآن قدرسطح نیازها و انتظاراتت را پایین بیاوری که به هیچ چیزدلبسته نشوی ودلت هیچ چیزنخواهد . تنها دوست داشته باشی در طبیعت پرسه بزنی ودر اعماق ِ سکوت ِ دمدمه های غروب ِ یک روز بهاری درخاموشی جهان فروبروی وغواصی کنی و اندکی برای خودت باشی. فارغ ازهمه جا . فارغ ازقیل و قال بودن ونبودن ها و داشتن و نداشتن ها . فارغ ازاین که آمدن و ماندن و رفتنت درکاروانسرای دنیاهمانند سه نفس یا سه مکث کوتاه تورا درخوداحاطه می کند وسپس می بلعد وهضم می کند وبه حال خود رهایت می سازد .

امروزکه فیلــَـم هوای هندوستان کرده بود درمیانه ی راه و در کنار یک مزرعه ،همان جایی که تک درخت توتی سر بر دوش آسمان نهاده وترانه ی مستی را درگوش ِ او به نجوا می خواند ،آن حیوان زبان بسته رابه حال خود رها کردم تا دمی درمیان علفزارها برای خود ،خوش بچرد وآب و علفی بخورد و من هم صحنه های دنیا را در این گلستان بهاری به تماشا بنشینم .

پاسخ مثل نویسی به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی نگارش پایه دوازدهم :

مطالب، داستان و حکایات ما خیلی بیشتر از این است که در حجم این دفتر یا کتاب و یا طومار جای بگیرد .به همین دلیل اوراق ما برای نوشتن تمام شده اما مطلب برای نوشتن همچنان وجود دارد .در واقع تعبیر دیگراین ضرب المثل این است که وقت ما تمام شده ولی حرف های زیادی همچنان برای گفتن وجود دارد .

پاسخ مثل نویسی از این گوش می گیرد و از آن گوش در می کند نگارش پایه یازدهم :

دوازدهمی ها شاید این مطالب به دردتان بخورد – اینجا کلیک کنید


عالی بود

تمامی حقوق مادی و معنوی اين وبسايت متعلق به تفریحی سنتر ميباشد و هرگونه کپی برداری از آن بدون ذکر منبع حرام می باشد.

طراحی با

سئو و پشتیبانی توسط

آگوست 20, 2018
انشا, نگارش فارسی دوازدهم, انشا پایه دوازدهم

17

مثل نویسی صفحه 27 دوازدهم به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی گسترش مثل به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی     مثل نویسی صفحه 27 دوازدهم به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی   مقدمه : این مثل یا حکایت از سعدی شیرازی از شعرای …

آموزش بازیگری

آموزش فارکس

آموزش سئو

جواب نگارش دوازدهم انسانی صفحه 27

آسان دانلود

نی نی سایت راهنمای بارداری و بچه داری

دکترهلاکویی

میهن دانلود

بک لینک

سیگنال فارکس

 

برای درج لینک خود در اینجا با ما تماس بگیرید
@enshaorg

سایت انشا او آر جی ( مرجع انشا ) از مرداد سال 97 شروع به کار کرده است.

تمام مطالب این سایت ، کاملا اختصاصی بوده و به دستان پرمهر و محبت نویسندگان سایت که از دانش آموزان مدارس مختلف از سراسر ایران است گردآوری شده است.

کپی برداری از مطالب ، به هرنحوی چه با ذکر منبع چه با ذکر اسم سایت ممنوع بوده و قابل پیگیری می باشد.

ارتباط با مدیریت سایت (مسعود عسگری طبری)

ایدی تلگرام : ma3oudag

گسترش مثل از دل برود هر آنکه دیده برفت را از سایت نکس 99 دریافت کنید.

انشا صفحه ۲۷ کتاب نگارش پایه کلاس دوازدهم گسترش مثل نویسی ضرب المثل از دل برود هر آن که از دیده برفت از سایت نکس لود دریافت کنید.

با سلام در این مطلب انشا درباره از دل برود هر آنکه از دیده برفت را برای شما که در صفحه 27 کتاب نگارش دوازدهم موجود هست را قرار میدهیم. عزیزانی که این مطلب را می خوانید شما می توانید انشا های دیگر و سوال‌های دیگر را در کتاب‌های درسی مختلف در گوگل جستجو کنید و در آخر جستجوی خودتان کلمه نکس لود را بنویسید تا انشاهای سایت ما برای شما آورده شود.

مقدمه : “دستان چروکیده اش را رها کرد و رفت. دستان پدری را که سالیان سال با خونِ دل زحمتش را کشید و او را از جوانه ای به درختی تنومند تبدیل کرد. حال با بی مهری تمام او را راهی آسایشگاه کرد و خود رفت.”

بدنه : “دیگر بغض همراه همیشگی پدر شده بود. دلش میان در میان آن همه تنهایی و در بین آن چاردیواری میگرفت. چشمش به در خشک شده بود تا شاید پسرش بیاید و احوالی از او بپرسد. روز به روز ضعیفتر میشد و کمرش خمیده تر میشد و قلبش از آن همه سنگدلی بدرد آمده بود.از آن همه قصاوت و بی مهری پسرش، هرروز چشمانش تر میشد. پسر اما او را فراموش کرده بود چنانکه از ابتدا او پدری نداشته است و ذره ای علاقه به پدر در قلبش وجود نداشت و تنها پدر نقش باری بر دوشش داشت که آن را بر زمین نهاد و به خیالش خود را آسوده کرد.هرصبح پدر بر روی نیمکت درون محوطه مینشست و تا شامگاه وقتش را در انتظار پسر بی محبتش سپری میکرد. کورسوی امیدی در دلش روشن بود که او بازمیگردد غافل از آنکه پسر غرق در خوشی و احوالات خویش، پدر و یاد پدر را به دست بادها سپرده بود و گویی دیگر در قلب و جان او هیچ جایی نداشت.”نتیجه : “انسانهای بی محبت، فراموشکارند و با محو شدن انسانها از میدان دیدشان، از دلشان نیز محو خواهند شد. گویی که از آغاز با یکدیگر غریبه بوده اند. تنها تا وقتی در دل این افراد میتوان جای داشت، که در چشمانشان حضور داشته باشی و اگر به هر دلیلی بروی و یا دیگر در دید او نباشی، بدان که از دل و خاطرش نیز پاک شده ای.” ف.میمجواب نگارش دوازدهم انسانی صفحه 27

مقدمه : “فک میکردم با رفتنش، نفس کشیدن برایم تمنا شود، زندگی برایم بی رنگ شود و امید را در تک تک لحظاتم گم کنم. فک میکردم جسمم زنده بماند شاید، اما روحم قطعا نه و به مرده ای متحرک تبدیل خواهم شد. او رفت. با شنیدن تمام تفاسیرم از نبودنش، یک روز بیدار شد و برای همیشه رفت و پشت سرش را هم نگاه نیانداخت.”

بدنه : “با رفتنش شکستم، اما بازهم برخاستم. زخم خوردم، اما بهبود یافتم. تاریکی دفتر دلم را سیاه کرد، اما با تابش خورشید، روشنایی مهمانش شد. مُردم، اما نیرویی عیسی وار مرا زنده کرد و حیاتی را که در حال سقوط بود، به پرواز درآورد.حال که مدتها گذشته و زمان زیادیست که او را ندیده ام، قلبی را که هردَم برایش در تپش بود دیگر در سینه احساس نمیکنم. گویی پس از او، قلب دیگری در سینه ام متولد شده که جایی برای او و محبت به او ندارد. گویا جسم و جانم همگی او را به ذهن باد سپره اند تا یاد او را با خود به دوردست ها ببرد.زندگی ای را که پس از او راکد میپنداشتم، حال چونان آبی زلال و روان در جریان است. قلبی را که پس از او تکه ای سنگ تصور میکردم، حال چونان آغوش مادری مهربان برای همه است و عشق تا لبالب آنرا احاطه کرده است. صحنه ای که از وجود او تهی شد و چشمانی که دیگر وجود او را لمس نمیکرد، به قلب و جانم سرایت کرده و او را از زندگی ام، پاک کرده است. ذهنی که روزی به سوی کسی جز او کشیده نمیشد، حال به هرسویی که او نیست جولان میدهد.”

نتیجه : “قلبی که چونان ذهن آدمی فراموشکار است، تنها تا وقتی که در میدان دید و زندگی کسی باشی در آن جای داری. با رفتن، جای خالی خود را، با تهی پر میکنیم و نهایتا از دل پر خواهد کشید، هر آنکه از دید آدمی رفته است.” ف.میم

مقدمه : همه ی ما انسان ها روزی کسی را دوست داشته ایم و یا داریم و شاید کسی بیاید که دوستش داشته باشیم. اما هر چیزی ممکن است اورا از چشم ما بیندازد. با دروغ،خیانت،دورویی، و یا هرچه که در خط قرمز ماست.

بدنه : سالها پیش کسی به زندگیم امد؛ کسی که اصلا فکرش را نمیکردم روزی تا این حد دوستش داشته باشم. اما سالی بیش نگذشت که متوجه دروغ های مکررش شدم. دروغ هایی که جوابش را میدانستم و از تو خرد میشدم،می شکستم و کسی متوجه نمیشد. روزهای سرد زمستان بر خلاف سال قبل با سردی تمام می گذشتند و روز به روز افسرده تر میشدم. تا اینکه روزی خسته شدم و بیرون رفتم. همان کافه ای که تقریبا پاتوقمان شده بود. رفتم نشستم و طبق معمول قهوه ی تلخی سفارش دادم،بدون شکر؛تلخِ تلخ. داشتم قهوه ام را میخوردم که دیدمش! با همان پالتویی که برایش خریده بودم. و همان دست بند ست.اما انگار خودش نبود، نگاهش همان نبود، دختری پشتش بود، با شال قرمز همرنگ لب هایش. من را دید اما بی توجه رفت و ان طرف تر نشست. من همان جا جا ماندم و شکستم. اما چیزی نگفتم و خودم صدای شکستنم را شنیدم. رفتم… همان جا بود که از چشمم افتاد و حال که دو سال گذشته دیگر دوست ندارم به او و خاطراتش فکر کنم.دوستش ندارم!

نتیجه : می شود کسی را در حد مرگ دوست داشت و دیگر دوستش نداشت. می شود که از چشمت بیفتد و فراموشش کنی.می شود. هر چند سخت اما می شود…….!

مقدمه : مطمئن باشید اگر چیزی یا کسی را مدتی نبینی از خاطرت پاک میشود اگر هم پاک نشود چهره اش از خاطرت میرود یا چهره ی او تغییر میکرد یا رفتارش تغییر میکند و …

بند های بدنه : در روزگاران گذشته، در یک شهری یک خانواده که یک فرزند داشتند زندگی میکردند. بچه ی آنها بزرگ و بزرگتر شد و پسر تصمیم گرفت که برای تحصیل و کار به شهری دور برود. پدر و مادرش را به سختی قانع کرد که به سفر برود پس از قانع کردن آن ها، عازم سفر شد تمام وسایل خود را جمع کرد و پدر و مادرش را بوسید و رفت. پسر که رفت درگیر تحصیل و کار شد و چون خانواده ی او از لحاظ مادی ضعیف بودند پسر مجبور بود برای خرج تحصیلش کار کند.

چند سالی گذشت و حتی پسر یک بار به شهر خودشان نرفت که به پدر و مادرش سر بزند. پدر و مادرش از غصه پیر شده بودند و جوانی و زیبایی خودشان را از دست داده بودند و خبر نداشتند که پسرشان کجاست و دارد چه میکند. بعد از گذشت 20 سال پسر تصمیم گرفت به شهر خود بازگردد و پدر و مادرش را خوشحال کند که پسر آنها پیشرفت کرده و بهترین شغل را دارد. به زور آدرس خانشان را پیدا کرد چون فراموش کرده بود.

به خانه رسید و در را زد و یک پیرزن بیرون آمد. پسر تعجب کرد و گفت تو کیستی که در خانه ی ما زندگی میکنی. پیرزن جواب داد پسرم تو هستی که 20 سال است که من و پدرت چشم انتظارت هستیم. پسر تعجب کرد و جا خورد و قبول نکرد که این پیرزن مادرش است. اما مادرش همه ی داستان زندگیشان را برایش تعریف کرد و پسر فهمید که دوری او باعث شده که پدر و مادرش به این روز بیفتند. پدرش رو به پسر کرد و گفت : از دل برود هر آن که از دیده برفت. پسر نادم و پشیمان بود.

نتیجه گیری : دوری در هرجایی باعث فراموشی و دل کندن میشود. درست است فراموش کردن پدر و مادر سخت است اما اگر دیده ی خودتان را از آنها دور نگه دارید ممکن است فراموش شوند. پس مراقب باشید که از هرچیزی چشم نپوشانید چون از دلتان میروند.

تا تو رفتی همه گفتند : از دل برود هر آنکه از دیده برفت… و به ناباوری و غصه ی من خندیدند آه ای رفته سفر… که دگر باز نخواهی برگشت کاش می آمدی و می دیدی که در این عرصه ی دنیای بزرگ من چقدر تنهایم… و بدانی که: از دل نرود هر آنکه از دیده برفت!!!

نویسنده : یاد و خاطره کسی که خیانت میکند به اعتماد فردی دیگر برای آن فرد دیگر ارزشی ندارد فقط آن خاطرات باعث ایجاد نفرت بیشتری است.

منبع مطلب : nexload.ir

شرح مثل نویسی از دل برود هر آن که از دیده برفت نگارش پایه دوازدهم :

آدم ها موجودات عجیبی اند، زود دل می بندند و عادت می کنند و زود دل می کنند و فراموش می کنند. از دو روز دنیا یک روز و نیمش را در حال دل بستن هستند و نیم روز باقی مانده را در حال حسرت و پشیمانی از آن. اما می رسیم به این ضرب المثل که می گوید از دل برود هرآنکه از دیده برفت! همانطور که گفته شد آدم ها زود دل می بندند و زود ادعای عاشقی می کنند اما بعد از گذر چند صباحی با ندیدن و دوری از آن زود فراموش می کنند و به دیگری دل می بندند.

چرخه ی طبیعت اینگونه است تا زمانی که جلوی چشم دیگران هستی و تو را می بینند در یادشان باقی می مانی ولی تا همین که دور شوی و دوری کنی و به قول معروف از جلوی دید آن ها بروی تو را فراموش می کنند. اما بیاییم با دیدی مثبت به این ماجرا نگاه کنیم. بیاییم آدم هایی که با حضورشان در زندگی ما به ما امواج منفی وارد می کنند و دل ما را از سیاهی و کدورت تیره می کنند را از خود دور کنیم به طوری که دیگر آن ها را نبینم تا رفته رفته با ندیدن آن ها از دل و از زندگی ما بیرون روند به دنبال آن دل ها باری دیگر صاف و سفید شوند و کینه از دل ما فراری شود.

با همه ی این اوصاف این ضرب المثل راه و روشی درست را پیش روی ما می گذارد آن ها سنجش و آزمونی است که انسان می تواند در مسیر زندگی از خود بگیرد بر فرض مثال اگر ادعای عشق و محبت کرد مدتی را از او دوری کند، اگر هم چنان در یاد او بود آن موقع به این نتیجه می رسد که نیامده که برود آمده تا بماند و در زندگیش نقش آفرین باشد و گر نه هر آدمی که مهم نباشد خیلی زود با دوری از آن از دل می رود.

منبع مطلب : www.tafrihicenter.ir

انشا درباره ضرب المثل از دل برود هر آنکه از دیده برفت معنی مثل از دل برود هر آن که از دیده برفت

در این مطلب پرتال دکترسلام، در مورد ضرب المثل از دل برود هرآنکه از دیده برفت قصد داریم یک مثل نویسی خوب و عالی و پر معنا انجام بدیم؛ دقت داشته باشید که این انشا برای پایه دوازدهم صفحه ۲۶ کتاب درسی مثل نویسی است.

آدم ها موجودات عجیبی اند، زود دل می بندند و عادت می کنند و زود دل می کنند و فراموش می کنند. از دو روز دنیا یک روز و نیمش را در حال دل بستن هستند و نیم روز باقی مانده را در حال حسرت و پشیمانی از آن. اما می رسیم به این ضرب المثل که می گوید از دل برود هرآنکه از دیده برفت! همانطور که گفته شد آدم ها زود دل می بندند و زود ادعای عاشقی می کنند اما بعد از گذر چند صباحی با ندیدن و دوری از آن زود فراموش می کنند و به دیگری دل می بندند.

چرخه ی طبیعت اینگونه است تا زمانی که جلوی چشم دیگران هستی و تو را می بینند در یادشان باقی می مانی ولی تا همین که دور شوی و دوری کنی و به قول معروف از جلوی دید آن ها بروی تو را فراموش می کنند. اما بیاییم با دیدی مثبت به این ماجرا نگاه کنیم. بیاییم آدم هایی که با حضورشان در زندگی ما به ما امواج منفی وارد می کنند و دل ما را از سیاهی و کدورت تیره می کنند را از خود دور کنیم به طوری که دیگر آن ها را نبینم تا رفته رفته با ندیدن آن ها از دل و از زندگی ما بیرون روند به دنبال آن دل ها باری دیگر صاف و سفید شوند و کینه از دل ما فراری شود.

با همه ی این اوصاف این ضرب المثل راه و روشی درست را پیش روی ما می گذارد آن ها سنجش و آزمونی است که انسان می تواند در مسیر زندگی از خود بگیرد بر فرض مثال اگر ادعای عشق و محبت کرد مدتی را از او دوری کند، اگر هم چنان در یاد او بود آن موقع به این نتیجه می رسد که نیامده که برود آمده تا بماند و در زندگیش نقش آفرین باشد و گر نه هر آدمی که مهم نباشد خیلی زود با دوری از آن از دل می رود. آیا شما در زندگی چنین تجربیاتی داشته اید؟

همچنین در پرتال بخوانید :

مثل نویسی به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقیست

منبع مطلب : hidoctor.ir

مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.

خوب بودممنون

خیلی عالی به بیان متن ها پرداخته شدهتشکر فراوان

نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.

این مطالب توسط ربات جمع آوری شده است در صورت نارضایتی به ما اطلاع دهید تا محتوای مطلب شما را
حذف کنیم. این سایت توسط سرور های قدرتمند پارس
وب سرور پشتیبانی میشود.

انشا و گسترش ضرب المثل های صفحه ۲۷ کتاب نگارش پایه دوازدهم مثل نویسی گسترش ضرب المثل ها به صورت کامل و رایگان برای تجربی ریاضی انسانی فنی حرفه ای از سایت نکس لود دریافت کنید.

در این مطلب خواسته شده است که همه مثال های زیر را بخوانید سپس یکی را انتخاب کنید و آن را گسترش دهید در این پست همه انشا ها و ضرب المثل هایی که در صفحه ۲۶ و ۲۷ کتاب نگارش ۳ برای پایه دوازدهم منتشر شده است را جواب خواهیم داد و لینک هایی که مطالب آن جواب داده شده اند را در این مطلب به صورت کامل قرار خواهیم داد و شما عزیزان می توانید برای همه ضرب المثل های این صفحه گسترش و انشا بنویسید چون این کتاب به تازگی منتشر شده است اما هنوز به صورت کامل نتوانستیم جواب آنها را پیدا کنیم و در همین مطلب قرار بدهیم به زودی آنها را آپدیت خواهیم کرد و جواب را در همین پست قرار خواهیم داد.

برای دریافت کلیک کنید

برای دریافت “انشا و گسترش ضرب المثل های صفحه 27 کتاب نگارش 3 پایه دوازدهم مثل نویسی” لطفا نظری در نظرات پایین سایت برای ما بفرستید یا از دکمه صورتی
ارسال نظر استفاده
کنید.جواب نگارش دوازدهم انسانی صفحه 27

.

خوب بود

عالیه بود ممنون از شما

خوب بود

خوب بود

والا چجوری نظر بدیم چیزی ندیدیم

بد نیست

Gorgeous

=/

نخونده ک نمیتونم نظر بدم😒😕

.

وقتی نخوندیم چطورنظربدیم😒

خوب

عالی

خوب و اوکی بود

great

دمت گرم

خوب ااااااااااااااااااااست.

خوب

خوب

خوب است

خوب

خوب

خوبه

زهرا

معرکه

کارتون درسته زنده باشین

فراموش کردن

عالی

خوب

خوب بود

چیزی نمیدانم

گسترش مثل نویسی

گسترش مثل نویسی

عالیه

جواب نگارش دوازدهم انسانی صفحه 27

عالیه

من هنوز نخوندم چی بنویسم

کاش میشد مطالب را کوتاه تراز این هم نوشتعباس

ممنون

خیلی خوبه سایتتون

پست ها و پیام هاتون عالی هستند

از دل برودهر آنکه از دیده برفت

عالیه


هرگونه کپی برداری از مطلب یا قالب حرام است

فصل درس مورد نظر خود را انتخاب کنید


درس1 نگارش دوازدهم


درس2 نگارش دوازدهم


درس 3 نگارش دوازدهم


درس4 نگارش دوازدهم

جواب نگارش دوازدهم انسانی صفحه 27


درس5 نگارش دوازدهم


درس 6 نگارش دوازدهم

گروه آموزشی آنلاین پادرس

بخش های سایت

بخش های سایت

لینک های مرتبط

تماس با ما

عضویت در خبرنامه

تمامی حقوق مادی و معنوی متعلق به گروه آموزشی پادرس می باشد

طراحی و بهینه سازی توسط گروه نرم افزاری دوگان

 

مثل صفحه 27 دوازدهم مثل نویسی صفحه 27 دوازدهم مثل نویسی صفحه 27 دوازدهم به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی گسترش مثل صفحه 27 دوازدهم انشا صفحه 27 دوازدهم بازنویسی مثل صفحه 27 دوازدهم گسترش مثل صفحه 27 نگارش دوازدهم پاسخ تمام مثل های نگارش دوازدهم به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی مثل به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی ضرب المثل به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی fi hdhk hln hdk ntjv p;hdj il]khk fhrd پاسخ مثل صفحه 27 نگارش دوازدهم بازنویسی مثل به پایان امد این دفتر حکایت همچنان باقی گسترش مثل به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی مثل نویسی صفحه 27 نگارش پایه دوازدهم نگارش پایه دوازده صفحه 27 بازبینی مثل به پایان آمد این دفتر به پایان امد این دفتر گسترش مثل به پایان امد این دفتر مثل به پایان امد این دفتر صفحه 27 دوازدهم

 

 

جواب نگارش دوازدهم انسانی صفحه 27

 

 

مقدمه : این مثل یا حکایت از سعدی شیرازی از شعرای بزرگ ایران زمین است.

اوازه ی سعدی بیشتر به خاطر نظم و نثر آهنگین او است.

 

برای مشاهده ادامه بر روی اینجا کلیک نمایید.

 

برای مشاهده ادامه بر روی اینجا کلیک نمایید.

 

برای مشاهده ادامه بر روی اینجا کلیک نمایید.

 

برای مشاهده ادامه بر روی اینجا کلیک نمایید.

 

 

 

 

 

 

 

جواب نگارش دوازدهم انسانی صفحه 27
جواب نگارش دوازدهم انسانی صفحه 27
0


دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جواب سوالات كتاب رياضي دهم تجربي x بخوانید...