حل تمرین درس دوازدهم فارسی دهم انسانی

حل تمرین درس دوازدهم فارسی دهم انسانی
حل تمرین درس دوازدهم فارسی دهم انسانی


جواب قلمرو زبانی درس 12 فارسی دهم


جواب قلمرو ادبی و فکری درس 12 فارسی دهم


معنی شعر رستم و اشکبوس فارسی دهم


ادامه معنی شعر رستم و اشکبوس فارسی دهم


دانلود کتاب فارسی پایه دهم

حل تمرین درس دوازدهم فارسی دهم انسانی

جزوه آموزش و معنی کلمات ودرس 12 فارسی دهم


جزوه درس 12 فارسی دهم


جزوه درس 12 فارسی دهم


جزوه آموزشی درس 12 فارسی دهم


جزوه درس 12 فارسی دهم

نمونه سوال نوبت اول فارسی دهم با جواب

نمونه سوال ترم اول فارسی دهم با جواب

نمونه سوال نوبت اول فارسی دهم تجربی با جواب

نمونه سوال با جواب ادبیات فارسی دهم انسانی نوبت اول

نمونه سوال نوبت اول فارسی دهم با جواب

نمونه سوال نوبت اول فارسی دهم با جواب

نمونه سوال نوبت اول ادبیات فارسی دهم با جواب

نمونه سوال با جواب فارسی دهم نوبت اول

نمونه سوال ترم اول فارسی دهم با جواب

نمونه سوال نوبت اول فارسی دهم با جواب

نمونه سوال با جواب نوبت اول فارسی دهم

نمونه سوال نوبت اول فارسی دهم با جواب

نمونه سوال با جواب نوبت اول فارسی دهم انسانی

نمونه سوال نوبت اول فارسی دهم با جواب

نمونه سوال نوبت اول فارسی دهم با جواب

نمونه سوال نوبت اول فارسی پایه دهم

نمونه سوال ترم اول فارسی دهم با جواب

نمونه سوال نوبت اول فارسی دهم با جواب

نمونه سوال نوبت اول فارسی دهم

نمونه سوال نوبت اول فارسی دهم

نمونه سوال ترم اول فارسی دهم با جواب

نمونه سوال نوبت اول فارسی دهم با جواب

نمونه سوال ترم اول فارسی دهم

نمونه سوال نوبت اول فارسی دهم با جواب

نمونه سوال فارسی دهم نوبت اول

نمونه سوال نوبت اول فارسی دهم با جواب

نمونه سوال فارسی دهم نوبت اول

نمونه سوال نوبت اول فارسی دهم با جواب

نمونه سوال ترم اول فارسی دهم با جواب

نمونه سوال فارسی دهم نوبت دوم با جواب

حل تمرین درس دوازدهم فارسی دهم انسانی

نمونه سوال نوبت دوم فارسی دهم با جواب

نمونه سوال خرداد فارسی دهم با جواب

نمونه سوال فارسی دهم انسانی با جواب نوبت دوم

نمونه سوال ترم دوم فارسی دهم با جواب

نمونه سوال نوبت دوم فارسی دهم با جواب

نمونه سوال نوبت دوم فارسی دهم با جواب

نمونه سوال ترم دوم فارسی پیه دهم با جواب

نمونه سوال ترم دوم فارسی دهم انسانی با جواب

نمونه سوال ترم دوم فارسی پایه دهم با جواب

نمونه سوال نوبت دوم فارسی پایه دهم

نمونه سوال نوبت دوم فارسی دهم

نمونه سوال ترم دوم فارسی پایه دهم با جواب

نمونه سوال نوبت دوم فارسی دهم رشته انسانی

نمونه سوال ترم دوم فارسی پایه دهم

نمونه سوال نوبت دوم فارسی دهم با جواب

نمونه سوال نوبت دوم فارسی دهم با جواب

نمونه سوال میان ترم فارسی دهم

نمونه سوال میان ترم فارسی دهم

نمونه سوال میان ترم فارسی پایه دهم

نمونه سوال میان ترم فارسی دهم

نمونه سوال درس3تا5 فارسی دهم

نمونه سوال درس2 فارسی دهم

نمونه سوال امتحانی درس1 فارسی دهم

نمونه سوال فارسی دهم

نمونه سوال درس به درس فارسی یازدهم

نمونه سوال میان ترم دوم فارسی دهم

نمونه سوال با جواب میان ترم دوم فارسی دهم

نمونه سوال درس به درس فارسی دهم

نمونه سوال درسهای 10 و11 فارسی یازدهم

نمونه سوال میان ترم فارسی دهم با جواب

ویدیو آموزش فارسی دهم درس اول

ویدیو آموزشی ادبیات دهم درس دوم

ویدیو آموزشی درس6 فارسی دهم

ویدیو آموزشی درس7 فارسی دهم

ویدیو آموزشی ادبیات دهم درس هشتم

ویدیو آموزشی درس9 فارسی دهم

ویدیو آموزشی درس10 فارسی دهم

ویدیو آموزشی درس11 فارسی دهم

ویدیو آموزشی درس12 فارسی دهم

ویدیو آموزش درس 12 فارسی دهم

ویدیو آموزش درس 12 فارسی دهم بخش دوم

ویدیو آموزشی درس 13 فارسی دهم

ویدیو آموزش درس 13 فارسی دهم

ویدیو آموزش درس 13 فارسی دهم بخش 2

ویدیو آموزش درس 13 فارسی دهم بخش 3

ویدیو آموزش درس 13 فارسی دهم بخش 4

ویدیو آموزشی درس 14 فارسی دهم

ویدیو آموزش درس 14 فارسی دهم بخش2

ویدیو آموزش درس 16 ادبیات فارسی دهم

ویدیو آموزش درس 16 فارسی دهم بخش 2

ویدیو آموزش درس 16 فارسی دهم بخش 3

ویدیو آموزش درس 16 و17 فارسی دهم

ویدیو آموزشی درس 17 فارسی دهم

ویدیو آموزش درس 17 فارسی دهم

ویدیو آموزشی درس18 فارسی دهم

نمونه سوال درس اول فارسی دهم

نمونه سوال درس اول فارسی دهم

نمونه سوال درس دوم فارسی دهم

[email protected]

09305561992

ادرس ایمیل خود را در کادر زیر وارد کنید و از اخرین اخبار مطلع شوید

ما رادر شبکه های اجتماعی زیر دنبال کنید



Downloads-icon



Downloads-icon



Downloads-icon



Downloads-icon



Downloads-icon



Downloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان علامه طباطباییDownloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان کمالDownloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان ابو علی سیناDownloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان ابو علی سیناDownloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان امام رضا(ع) واحد7Downloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان مستوره اردلان سنندجDownloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان امام رضا(ع) واحد 10Downloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان ماندگار البرزDownloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان آبسالDownloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان نمونه فارابی دیواندرهDownloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان پیروزی بزینه رودDownloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان باقرالعلوم(ع)Downloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان باقرالعلوم (ع)Downloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان مستوره اردلان سنندجDownloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان سمپاد فرزانگانDownloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان انرژی اتمیDownloads-icon



Downloads-icon


سرای دانش رسالتDownloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان کمالDownloads-icon



Downloads-icon


غیردولتی نورالثامن کاشانDownloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان توحیدDownloads-icon



Downloads-icon


غیردولتی سیدالشهداءDownloads-icon



Downloads-icon


سرای دانش فلسطینDownloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان انرژی اتمیDownloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان باقرالعلوم(ع)Downloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان دکتر مصاحبDownloads-icon



Downloads-icon


غیردولتی سرای دانشDownloads-icon



Downloads-icon


نمونه دولتی ملک ثابتDownloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان نخبگان علامه طباطباییDownloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان دخترانه امام رضا(ع) واحد 7Downloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان حضرت زهرا(س) تهرانDownloads-icon



Downloads-icon


معلم دوست داشتنیDownloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان امام رضا(ع) مشهدDownloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان باقرالعلوم(ع)Downloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان باقرالعلوم(ع)Downloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان آبسال تهرانDownloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان سرای دانشDownloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان باقرالعلوم (ع)Downloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان سرای دانشDownloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان علامه طباطبایی مشهدDownloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان کوثرکرجDownloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان مصلی نژاد مشهدDownloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان کمالDownloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان باقرالعلوم (ع)Downloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان فاطمه الزهرا(ع)Downloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان سرای دانشDownloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان نخبگان علامه طباطباییDownloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان امام خمینی خوافDownloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان نیک نامDownloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان نیک نامDownloads-icon



Downloads-icon


نخبگان علامه طباطباییDownloads-icon



Downloads-icon


مجتمع علامه طباباییDownloads-icon



Downloads-icon


مدرسه20Downloads-icon



Downloads-icon


مدرسه20Downloads-icon



Downloads-icon


استاد رضاییDownloads-icon



Downloads-icon


گروه ادبیات آذربایجان شرقیDownloads-icon



Downloads-icon


مجتمع علامه طباطباییDownloads-icon



Downloads-icon


مجتمع علامه طباطباییDownloads-icon



Downloads-icon


گروه ادبیات آذربایجان شرقیDownloads-icon



Downloads-icon


استاد مهدی ادبی فروزجاییDownloads-icon



Downloads-icon


دبیرستان نخبگان علامه طباطباییDownloads-icon



Downloads-icon


وبسایت مدرسه20Downloads-icon



Downloads-icon


استاد علیقلی پورDownloads-icon



Downloads-icon


وبسایت مدرسه20Downloads-icon

سایت اقدام پژوهی –  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و تلگرام : 09159886819 و آیدی : @dabiryar  –  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .فایل بعد از خرید هم مستقیم دانلود می شود هم به ایمیل شما فرستاده می شود (پوشه inbox یا s pam )

3 – درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل   را بنویسید.

حل تمرین درس دوازدهم فارسی دهم انسانی

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پاسخ تمرین های درس دوازدهم فارسی دهم درس رستم و اشکبوس

 

معنی شعر :

 خروش سواران و اسپان ز دشت

   ز بهرام و کیوان، همی برگذشت

 فریاد پلهوانان و نعرۀ اسب‌ها در میدان جنگ به اوج آسمان رسید.

آرایه: مراعات نظیر (بهرام و کیوان) – اغراق (مصراع دوم) – کنایه (مصراع دوم: به بالاترین حد رسید) همه تیغ و ساعد ز خون بود، لعل

   خروشان دلِ خاک، در زیر نعل

 شمشیر و دست جنگجویان از خون، سرخ شده بود و زمین در زیر نعل اسب‌ها به خروش درآمده بود. برفتند از آن جای، شیران نر

   عقاب دلاور برآورد پر

 پهلوانان شجاع، آن منطقه را ترک کردند و به سمت میدان جنگ حرکت کردند.

آرایه: استعاره (شیران و عقاب: از پهلوان بزرگ) – مراعات نظیر (شیر و عقاب) – جناس (نر و پر) – استعاره (عقاب دلاور: رستم) نماند ایچ با روی خورشید، رنگ

   به جوش آمده خاک، بر کوه و سنگ

 از عظمت سپاه خورشید نیز ترسید و حتی خاک از زیر کوه و سنگ به جوش و خروش آمد.

آرایه: اغراق (هر دو مصرع) – مراعات نظیر (خاک، کوه، سنگ) – کنایه (رنگ از روی پریدن: ترسیدن) به لشکر، چنین گفت کاموسِ گُرد

   که گر آسمان را بباید سپرد

 کاموس پهلوان به سپاهیانش گفت: اگر قرار باشد از آسمان هم بگذرید.

آرایه: اغراق (مصرع دوم)

همه تیغ و گرز و کمند آورید

   به ایرانیان، تنگ و بند آورید

 با تمام توان و قدرت عرصه را بر ایرانیان تنگ و آنها را اسیر کنید.

آرایه: مراعات نظیر (تیغ، گرز، کمند) – کنایه (بند آوردن: اسیر کردن)

دلیری کجا نام او اشکبوس

   همی بر خروشید، برسانِ کوس

 پهلوانی که (کجا به معنای که) نام اشکبوس بود مانند طبل جنگی فریاد برآورد.

آرایه: تشبیه (اشکبوس به کوس) بباید که جوید ز ایران، نبرد

   سر هم نبرد اندر آرد به گرد

 اشکبوس به طرف سپاهیان ایران آمد تا حریف بطلبد و او را شکست دهد.

آرایه: مجاز (ایران از لشکریان) – کنایه (سر به گرد آوردن: شکست دادن) بشد تیز، رُهّام با خود و گبر

   همی گرد رزم اندر آمد به ابر

 رهام سریع با کلاه خود و زره جنگی به سمت اشکبوس رفت، آن‌چنان که گرد و خاک میدان جنگ از حرکت سریع اسب او به آسمان رفت

آرایه: مراعات نظیر (خود، گبر، زره) – جناس (گبر و ابر) – اغراق (مصراع دوم) – مجاز (ابر از آسمان) بر آویخت رُهّام با اشکبوس

  برآمد ز هر دو سپه، بوق و کوس

 رُهام و اشکبوس با هم گلاویز شدند و از هر دو سپاه صدای شیپور و طبل بلند شد.حل تمرین درس دوازدهم فارسی دهم انسانی

آرایه: مراعات نظیر (بوق و کوس) به گرز گران، دست برد اشکبوس

   زمین آهنین شد، سپهر آبنوس

 اشکبوس گرز سنگین خود را به دست گرفت و زمین برای تحمل ضربات او همچون آهن و آسمان پر از گردو غبار شد.

آرایه: تضاد (زمین و سپهر) – تشبیه (زمین مانند آهن، سپهر مانند آبنوس) – اغراق (مصراع دوم)

برآهیخت رُهّام، گرز گران

   غمی شد ز پیکار، است سران

 رهام گرز سنگین خود را بیرون کشید و به جنگ با رستم پرداخت و در پی این جنگ، اسب هر دو پهلوان زخمی شد.

آرایه: مراعات نظیر (گرز و پیکار) –  جناس ناقص (سران و گران)

 چو رُهّام گشت از کُشانی ستوه

   بپیچید زو روی و شد سوی کوه

 وقتی رهام از جنگ با اشکبوس خسته شد، از او روی برگرداند. (از جنگ دست کشید و به سوی کوه حرکت کرد.)

آرایه: کنایه (روی پیچیدن از منصرف شدن) – جناس (روی، سوی)

ز قلبِ سپاه اندر آشفت طوس

   بزد اسپ، کاید برِ اشکبوس

 طوس که در مرکز سپاه بود، خشمگین شد. اسبش را هی کرد تا به پیکار اشکبوس برود.

آرایه: کنایه (زدن: هی کردن اسب)

تهمتن بر آشفت و با طوس گفت

   که رُهّام را جامِ باده است جُفت

        رستم خشمگین شد و به طوس گفت که رهّام مرد شراب است، نه مرد جنگ.

آرایه: جناس ناقص (جفت، گفت)

تو قلبِ سپه را به آیین بدار

   من اکنون، پیاده، کنم کارزار

 تو (طوس) فرماندهی مرکز سپاه را به عهده بگیر. من اکنون پیاده به جنگ اشکبوس می‌روم.

آرایه: کنایه (به آیین داشتن: منظم نگاه داشتن)

کمانِ به زه را به بازو فکند

   به بند کمر بر، بزد تیر چند

 کمان آماده خود را به بازو انداخت و چند تیر به بند کمربندش آویخت.

آرایه: مراعات نظیر (کمان، زه، تیر) – جناس (بند و چند)

خروشید: کای مردِ رزم آزمای

   همآوردت آمد، مشو بازِ جای

 فریاد زد که ای پهلوان جنگجو، حریفت به میدان آمد، به عقب بر نگرد.

کُشانی بخندید و خیره بماند

   عنان را گِران کرد و او را بخواند

 اشکبوس خندید و تعجب کرد. اسب را نگهداشت و او را صدا زد.

آرایه: کنایه (عنان را گران کرد: نگه داشتن اسب)

بدو گفت خندان: که نام تو چیست؟

   تنِ بی‌ سرت را که خواهد گریست؟

 با خنده به رستم گفت که نام تو چیست و چه کسی بر تن بی سر تو گریه خواهد کرد.

آرایه: تضاد (خندان و گریستن)

تهمتن چنین داد پاسخ که نام

   چه پُرسی کزین پس نبینی تو کام

 رستم این‌ چنین پاسخ داد که چرا نام مرا می‌پرسی؟ زیرا بعد از این، روی خوشبختی را نخواهی دید.

آرایه: جناس (نام و کام) – کنایه (کام ندیدن، بدبخت شدن)

مرا مادر نام، مرگِ تو کرد

   زمانه مرا پُتک تَرگِ تو کرد

 مادرم نام مرا «اجل اشکبوس» نهاده است و روزگار به دست من تو را از میان خواهد برد.

آرایه: جناس (مرگ و ترگ) – مجاز (ترگ از کل کل وجود)

کُشانی بدو گفت: بی بارگی

   به کشتن دهی سر، به یکبارگی

 اشکبوس به رستم گفت: بدون اسب خودت را یکباره به کشتن می‌دهی.

آرایه: مجاز (سر از کل بدن)

تهمتن چنین داد پاسخ بدوی:

   که ای بیهُده مردِ پرخاشجوی

 پیاده، ندیدی که جنگ آورد

   سر سر کشان، زیر سنگ آورد؟

 رستم این چنین به اشکبوس پاسخ داد که ای جنگجوی بیهوده گر، آیا تاکنون جنگجوی پیاده‌ای را ندیده‌ای که به میدان جنگ برود و دشمنان را نابود کند.

آرایه: موقوف المعانی – کنایه (زیر سنگ آوردن: کشتن) – جناس (جنگ و سنگ)

به شهرِ تو، شیر و نهنگ و پلنگ

   سوار اندر آیند، هر سه به جنگ؟

 آیا در کشور شما پهلوانانی که مثل شیر و نهنگ و پلنگ هستند نیز سواره به میدان جنگ می‌روند؟

آرایه: مراعات نظیر (شیر و نهنگ و پلنگ) – استعاره (شیر و نهنگ و پلنگ از پهلوانان قدرتمند)

هم اکنون تو را، ای نَبَرده سوار

   پیاده بیاموزمت کارزار

 اکنون ای مرد جنگجوی سواره، شیوۀ پیاده جنگیدن را به تو خواهم آموخت.

پیاده مرا زان فرستاد، طوس

   که تا اسپ بستانم از اشکبوس

 طوس به این دلیل مرا پیاده به میدان فرستاده است تا از اشکبوس ، اسب بگیرم.

کُشانی پیاده شود، همچو من

   ز دو روی، خندان شوند انجمن

 اشکبوس همچون من از اسب پیاده شود تا همگان به او بخندند (مسخره‌اش کنند)

آرایه: کنایه (خندان شدن: مسخره کردن)

پیاده، به از چون تو پانصد سوار

   بدین روز و این گرد شش کارزار

 در این روز و روزگار یک جنگجوی پیاده بهتر از پانصد سوار مثل تو است.

آرایه: اغراق (مصراع اول)

کُشانی بدو گفت: با تو سلیح

   نبینم همی جز فسوس و مزیح

 اشکبوس به رستم گفت: من در تو سلاحی جز افسوس و مسخرگی نمی‌بینم.

بدو گفت رستم که تیر و کمان

   ببین تا هم اکنون، سر آری زمان

  رستم به او گفت به تیر و کمان من نگاه کن زیرا اکنون با این تیر و کمان به زندگی‌ات پایان می‌دهم.

آرایه: کنایه (سر آری زمان: کشته شوی) – مراعات نظیر (تیر و کمان) – جناس ناقص (کمان و زمان)

چو نازش به اسپ گرانمایه دید

   کمان را به زه کرد و اندر کشید

 هنگامی که دید اشکبوس به اسبش می‌نازد، کمان را آماده کرد و کشید.

یکی تیر زد بَر برِ اسب اوی

   که اسپ اندر آمد ز بالا به روی

 رستم تیری به سینۀ اسب اشکبوس زد، آن‌چنان که اسب واژگون شد.

آرایه: جناس ناقص (اوی، روی) – کنایه (مصراع دوم)

بخندید رستم، به آواز گفت

   که بنشین به پیش گرانمایه جُفت

 رستم خندید و با صدای بلند گفت که اکنون در کنار دوست عزیزت بنشین.

آرایه: جناس ناقص (گفت، جفت

سزد گر بداری، سرش در کنار

   زمانی بر آسایی از کارزار

 شایسته است که سر اسب را در آغوش بگیری و برای لحظه‌ای از جنگ کردن آسوده باشی.

کمان را به زه کرد زود اشکبوس

   تنی، لرز لرزان و ،رخ، سندروس

 

اشکبوس به سرعت کمان خود را آماده کرد در حالی که از ترس بر خود می‌لرزید و رنگ چهر‌ه‌اش زرد شده بود.

آرایه: کنایه (مصراع دوم) – مراعات نظیر (کمان، زره) – تشبیه (رخ به سندروس) – واج آرایی (صامت «ز»)به رستم بر، آنگه ببارید تیر

   تهمتن بدو گفت: بر خیره خیر

 همی رنجه داری تن خویش را

   دو بازوی و جان بداندیش را

 آنگاه اشکبوس رستم را تیر باران کرد، رستم به او گفت که بیهوده جسم و جان بد ذات خود را اذیت می‌کنی.

آرایه: مراعات نظیر (تن، بازو) – تضاد (تن و جان)تهمتن به بندِ کمر، بُرد چنگ

   گُزین کرد یک چوبه تیر خدنگ

 رستم دست به بند کمربندش برد و یک تیر از جنس چوب خدنگ انتخاب کرد.

یکی تیرِ الماس پیکان، چو آب

   نهاده بر او، چار پرِّ عقاب

 تیر تیز و برنده که نوک آن آبدیده و چهار پر عقاب در انتهای آن قرار داده بود.

آرایه: تشبیه (تیر به آب) – اضافه‌ی تشبیهی (تیر الماس)کمان را بمالید رستم، به چنگ

   به شَست اندر آورده، تیرِ خدنگ

 رستم كمان را در دست گرفت و تیر را که از جنس چوب خدنگ بود (بسیار محکن بود) – داخل شست قرار داد.

بزد بَر بَر و سینۀ اشکبوس

 

 سپهر آن زمان، دست او داد بوس

 رستم تیر را بر سینه و پهلوی اشکبوس زد و به این خاطر آسمان بر دستان رستم بوسه زد.

آرایه: جناس تام (بر: حرف اضافه، بر: پهلو) – مراعات نظیر (بر و سینه) – تشخیص (یوسۀ سپهر) – اغراق (مصراع دوم) – واج آرایی (صامت «س»)

کُشانی، هم اندر زمان، جان بداد

   چنان شد، که گفتی ز مادر نزاد

 اشکبوس در همان لحظه جان داد آن‌چنان که گویی هرگز از مادر متولد نشده بود.

آرایه: اغراق (مصراع دوم)

 

کارگاه متــن پژوهــی

قلمرو زبانی (صفحهٔ ۱۰۰ کتاب درسی)

 

1- بیت زیر را پس از مرتّب سازی اجزای کالم، به نثر ساده برگردانید.

   بشد تیز، رهام با خود و گبر            همی گرد رزم اندر آمد به اب

2- وقتی می‌گوییم «بهار»، به یاد چه چیزهایی می‌افتید؟

درخت، گل، شکوفه، جوانه، شکفتن و… از چیزهایی هستند که به ذهن می‌رسند و به صورت یک مجموعه یا شبکه با هم می‌آیند؛ به این گونه شبکه‌ها یا مجموعه‌ها «شبکۀ معنایی» می‌گویند.

اکنون معنای هر واژه را بنویسید؛ آنگاه با انتخاب کلماتی دیگر از متن درس، برای هر واژه، شبکۀ معنایی بسازید.

گرز ←←  معنا:                                    کیوان ←←  معنا:

گرز ←←  شبکه معنایی:                         کیوان ←←  شبکه معنایی:

3- در تاریخ گذشتۀ زبان فارسی، گاهی یک «متمّم» همراه با دو حرف اضافه به کار می‌رفت؛ مانند:

      بگیر و به گیسوی او بر، بدوز (= برگیسو)     به نیک اختر و فال گیتی فروز

در این درس، نمونۀ دیگری برای این گونه کاربرد متمّم پیدا کنید.

 به بند کمر بر، بزد تیر چند       به رستم بر، آنگه ببارید تیر

4- گاهی در برخی واژگان مصوّت «ا» به مصوّت «ی» تبدیل می‌شود؛ مانند؛

* رکاب ←←  رکیب

* حجاب ←←  حجیب

به این شکل‌های تغییر یافته، کلمات «مُمال» گفته می‌شود.

* چند کلمۀ ممال در متن درس بیابید و بنویسید.

  مزاج ←←  مزیح      سلاح ←←  سلیحقلمرو ادبی (صفحهٔ ۱۰۱ کتاب درسی)

 

1- مفهوم کنایی هریک از عبارت‌های زیر را بنویسید.

* عنان را گران کردن: متوقف کردن اسب

* سر هم نبرد به گرد آوردن: شکست دادن و کشتن حریف

2- یکی از آداب حماسه، رجزخوانی پهلوانان دو سپاه است. کدام ابیات درس می‌توانند نمونه‌هایی از این رجزخوانی باشند؟ بیت‌های 18 تا 32

3- هرگاه در بیان ویژگی و صفت چیزی، زیاده روی و بزرگ‌نمایی شود، در زبان ادبی به این کار «اغراق» می‌گویند. این آرایه در متن‌های حماسی کاربرد فراوان دارد؛ مانند:

 

شود کوه آهن چو دریای آب

 

 اگر بشنود نام افراسیاب

 

 

از متن درس، دو نمونه از کاربرد «اغراق» را بیابید و آن را توضیح دهید.

 

خروش سواران و اسپان ز دشت

 

 ز بهرام و کیوان، همی برگذشت

 

 

سر و صدا هر چقدر هم زیاد باشد نمی‌تواند به فاصله بسیار زیاد تا سیاره‌ها برسد.

به گرز گران، دست برد اشکبوس

 

 زمین آهنین شد، سپهر آبنوس

 

 

گرز آنقدر نمی‌تواند سنگین باشد که زمین به خاطر تحمل آن مثل آهن شود. چنین چیزی امکان ندارد.

نماند ایچ با روی خورشید، رنگ

 

 به جوش آمده خاک، بر کوه و سنگ

 

 

تعداد سپاهیان هر چقدر زیاد هم باشد نمی‌تواند سبب ترس و رنگ پریدگی خورشید شود، این امر غیر ممکن است.

4- در کدام ابیات، لحن بیان شاعر، طنزآمیز است؟

بخندید رستم، به آواز گفت

 

 که بنشین به پیش گرانمایه جُفت

 

سزد گر بداری، سرش در کنار

 

 زمانی بر آسایی از کارزار

 

پیاده مرا زان فرستاد، طوس

 

 که تا اسپ بستانم از اشکبوس

 

به شهرِ تو، شیر و نهنگ و پلنگ

 

 سوار اندر آیند، هر سه به جنگ؟

 

مرا مادر نام، مرگِ تو کرد

 

 زمانه مرا پُتک تَرگِ تو کرد

 

بدو گفت خندان: که نام تو چیست؟

 

 تنِ بی‌ سرت را که خواهد گریست؟

 

قلمرو فکری (صفحهٔ ۱۰۱ کتاب درسی)

 

1- چرا رستم از رهّام برآشفت؟

به خاطر شکست از اشکبوس و گریختن به سمت کوه

2- به نظر شما، چرا رستم پیاده به نبرد، روی آورد؟

برای تحقیر حریف و نشان دادن قدرت جنگاوری خود – خستگی اسبش رخش و…

3- بر پایۀ این درس، چند ویژگی برتر رستم را بنویسید. برخورداری از نیروی جسمانی، شجاعت و روحیۀ جنگاوری و مهارت در استفاده از ابزار نبرد.

4- از دید روحی – روانی چه ویژگی‌هایی در کلام فردوسی هست که ما ایرانیان بدان می‌بالیم؟

 در کلام فردوسی مظاهر میهن دوستی، فداکاری و جنگ با تباهی‌ها و سیاهی‌ها آمده است و نیز بر آزادگی، فضیلت، شرافت، دادگری و آزادمنشی تأکید شده است

 

همچنین پاسخ سایر فعالیت های دروس فارسی 1 دهم را از لینک های زیر ببینید :

حتما نظر بدهید زیر هر کدام .با تشکر

 

 

 

پاسخ تمرین های درس اول فارسی 1 دهم درس از چشمه و سنگ

پاسخ تمرین های درس دوم فارسی 1 دهم درس از آموختن ننگ مدار

پاسخ تمرین های درس هشتم فارسی 1 دهم درس در سایه سار نخل ولایت

پاسخ تمرین های درس نهم فارسی 1 دهم درس غرش شیران

پاسخ تمرین های درس ششم فارسی 1 دهم درس مهر و وفا

پاسخ تمرین های درس هفتم فارسی 1 دهم درس جمال و کمال

پاسخ تمرین های درس سوم فارسی 1 دهم درس سفر به بصره

پاسخ تمرین های درس پنجم فارسی دهم درس کلاس نقاشی

پاسخ تمرین های درس هجدهم فارسی دهم درس عظمت نگاه

پاسخ تمرین های درس هفدهم فارسی دهم درس سپیده دم

پاسخ تمرین های درس شانزدهم فارسی دهم درس خیر و شر

پاسخ تمرین های درس چهاردهم فارسی دهم درس طوطی و بقال

پاسخ تمرین های درس سیزدهم فارسی دهم درس گرد آفرید

پاسخ تمرین های درس دوازدهم فارسی دهم درس رستم و اشکبوس

پاسخ تمرین های درس یازدهم فارسی دهم درس خاک آزادگان

پاسخ تمرین های درس دهم فارسی دهم درس دریادلان صف شکن

 

 

 

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این
سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام و نام خانوادگی نام فایل و ایمیل خود را به شماره همراه 09159886819 ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل به ایمیل
شما  فرستاده می شود .

سایت آموزش و پرورش

رتبه الکسا سایت

ویکی پدیا

معلم سایت

از اينکه به سايت ما آمده ايد بسيار خوشحاليم. به دليل بروز بودن سايت لطفا از صفحات ديگر هم بازديد نماييد.

جواب کارگاه متن پژوهی قلمرو ادبی زبانی فکری صفحه ۹۹ و ۱۰۰ کتاب ادبیات فارسی پایه دهم جواب کارگاه متن پژوهی درس دوازدهم رستم و اشکبوس از سایت نکس لود دریافت کنید.

1) بیت زیر را پس از مرتب سازی اجزای کلام، به نثر ساده برگردانید.بشد تیز، رهام با خود و گبر همی گرد رزم اندر آمد به ابر2) وقتی می گوییم «بهار،» به یاد چه چیزهایی می افتید؟درخت، گل، شکوفه، جوانه، شکفتن و… از چیزهایی هستند که به ذهن میرسند و به صورت یک مجموعه یا شبکه با هم می آیند؛ به این گونه شبکه ها یا مجموعه ها «شبکه معنایی» می گویند.اکنون معنای هر واژه را بنویسید؛ آنگاه با انتخاب کلماتی دیگر از متن درس، برای هر واژه، شبکه معنایی بسازید.گرززمعنا:مفهوم:کیوانمعنا:مفهوم:3) در تاریخ گذشته زبان فارسی، گاهی یک «متمم» همراه با دو حرف اضافه به کار می رفت؛ مانند:به جمشید بر، تیره گون گشت روز همی کاست زو، فر گیتی فروزفردوسیدر این درس، نمونه دیگری برای این گونه کاربرد متمم پیدا کنید.4) گاهی در برخی واژگان مصوت «ا» به مصوت «ی» تبدیل می شود؛ مانند؛رکاب ، رکیبحجاب ، حجیببه این شکل های تغییر یافته، کلمات «ممال» گفته می شود.چند نمونه «ممال» در متن درس بیابید و بنویسید.3) در تاریخ گذشته زبان فارسی، گاهی یک «متمم» همراه با دو حرف اضافه به کار می رفت؛ مانند:به جمشید بر، تیره گون گشت روز همی کاست زو، فر گیتی فروزفردوسیدر این درس، نمونه دیگری برای این گونه کاربرد متمم پیدا کنید.4) گاهی در برخی واژگان مصوت «ا» به مصوت «ی» تبدیل می شود؛ مانند؛رکاب ، رکیبحجاب ، حجیببه این شکل های تغییر یافته، کلمات «ممال» گفته می شود.چند نمونه «ممال» در متن درس بیابید و بنویسید.

1) مفهوم کنایی هریک از عبارت های زیر را بنویسید.عنان را گران کردن:سر هم نبرد به گرد آوردن:2) یکی از آداب حماسه، رجزخوانی پهلوانان دو سپاه است. کدام ابیات درس می توانند نمونه هایی از این رجزخوانی باشند؟3) هر گاه در بیان ویژگی و صفت چیزی، زیاده روی و بزرگنمایی شود، در زبان ادبی به این کار «اغراق» می گویند. این آرایه در متن های حماسی کاربرد فراوان دارد؛ مانند:شود کوه آهن چو دریای آب اگر بشنود نام افراسیاباز متن درس، دو نمونه از کاربرد «اغراق» را بیابید و آن را توضیح دهید.4) در کدام ابیات، لحن بیان شاعر، طنزآمیز است؟

1) چرا رستم از رهام برآشفت؟2) به نظر شما، چرا رستم پیاده به نبرد، روی آورد؟3) بر پایه این درس، چند ویژگی برتر رستم را بنویسید.4) از دید روحی روانی چه ویژگی هایی در کلام فردوسی هست که ما ایرانیان بدان می بالیم؟

مهدی : 1) بشد : فعل غیر اسنادی ، تیز : قیدرهام، با خود و گبر، تیز بشد، همی گرد رزم به ابر اندر آمد.معنی : رهام آماده و حاضر به جنگ با شتاب به میدان جنگ رفت و از شدت مبارزه و جنگاوری او گرد و خاک به میدان نبرد به آسمان رفت.2) گرز :معنا: عمود آهنین یا چوبیشبکه معنایی :تیغ، کمند، تنگ ، بند ، کوسکیوان :معنا: سیاره زخل، دورترین سیاره به زمین است و ساکن فلک هفتمشبکه معنایی : بهرام ، سپهر ، خاک (مجاز از زمین)، خورشید، آسمان، زمین3) کمان به زه را به بازو فکند به بند کمر بر، بزد تیر چندبه بند کمر بر : دو حرف اضافه برای یک متمم4) سلیح ممال سلاحمزیح ممال مزاححل تمرین درس دوازدهم فارسی دهم انسانی

1) عنان را گران کردن: کنایه از کشیدن افسار اسب و ایستادنسر هم نبرد به گرد آوردن: کنایه از شکست دادن و کشتن او2) دلیری کجا نام او اشکبوس همی بر خروشید، برسان کوسمعنا : جنگ جویی که نامش اشکبوس بود وارد میدان شد و مانند طبل بزرگ جنگ، نعره و فریاد می کشیدخروشید: کای مرد رزم آزمای هماوردت آمد، مشو باز جایرستم فریاد زد ای مرد جنگ جو، هم نبرد تو به میدان جنگ آمد، بایست و از میدان جنگ فرار نکن.3) خروش سواران و اسپان ز دشت ز بهرام و کیوان همی برگذشتاغراق : در توصیف صحنه جنگ و تاخت و تاز جنگ جویان و اسب ها و صدای بلند آن هانماند ایچ با روی خورشید، رنگ به جوش آمده خاک، بر کوه و سنگاغراق : در تاخت و تازسواران و سرعت اسب ها درمیدان جنگبشد تیز، رهام با خود و گبر همی گرد رزم اندر آمد به ابراغراق : جنگ و تاخت و تاز شدید4) کشانی بخندید و خیره بماند عنان را گران کرد و او را بخواندمعنا : اشکبوس کشانی خندید و تعجب کرد و اسب خود را از حرکت بازداشت و رستم را به سوی خود فرخواندبدو گفت خندان: که نام تو چیست؟ تن بی سرت را که خواهد گریست؟معنا: اشکبوس به رستم می گوید: نام تو چیست) من تو را نمی شناسم، نمی دانم فرزند چه کسی هستی( چه کسی برکشته تو خواهد گریست یا عزاداری می کند؟

1) به دلیل فرار رهام از صحنه نبرد و چون او اهل خوشگذرانی و شراب خواری است و مرد جنگ نیست.2) برایی تحقیر حریف و ترساندن او در واقع یک نوع رجزخوانی است.3) شجاعت، دلاوری، جنگاوری4) روحیه قهرمانانه و پهلوانانه ایرانیان، غرور و تعصب ملی، شجاعت و دلاوری

ناشناس : خروش سواران و اسپان ز دشت / ز بهرام و کیوان همی بر گذشت.معنی:سر و صدا وهیاهوی جنگ جویان و اسب هایشان انقدر زیاد بود که از سیاره آسمانی هم بالا تر می رفت.اغراق: سر و صدای جنگ جویان و اسپ.

برای دریافت “جواب کارگاه متن پژوهی درس دوازدهم رستم و اشکبوس صفحه 99 و 100 فارسی دهم” لطفا نظری در نظرات پایین سایت برای ما بفرستید یا از دکمه صورتی
ارسال نظر استفاده
کنید.

خیلی خوب بود . ممنون ازشما♡♡

گرز معنا عمودی اهنینشبکه معنایی تیر،کمان،شمشیر،سپر

هیچی نمیدانم

عالی بود ممنون

خوب بود

چرا رستم از رهام بر آشفت؟

عنان را گران کردن : ایستادن و متوقف کردن اسب

خوب بود

خوب بود مچکر

عالی

مطالب خوب بود

سوال ۴ بیت ۱۷_۱۸_۲۰_۲۱_۲۲_۲۳_۲۴_۲۵_۲۶

خوبه علی بشد تیز، رهام با خود و گبر همی گرد رزم اندر آمد به اب

خوب بود

۴-خروش سواران و اسپان ز دشت / ز بهرام و کیوان همی بر گذشت.معنی:سر و صدا وهیاهوی جنگ جویان و اسب هایشان انقدر زیاد بود که از سیاره آسمانی هم بالا تر می رفت.اغراق: سر و صدای جنگ جویان و اسپ

خوب بود

به نظر من روحیه جنگاوری رستم رو بیش از حد بزرگ کردن

همین موجب جذاب شدن داستان شده

عالی بود


هرگونه کپی برداری از مطلب یا قالب حرام است

سـخن بـر سـر پیکار میان ایرانیان و تورانیان اسـت. هنگامی که کیخسـرو در ایـران بر تخت نشسـت، افراسـیاب در سرزمین توران بر تخت پادشاهی نشسته بود. سپاه توران به یاری سردارانی از سـرزمین های دیگر به ایران می تازد. کیخسـرو، رسـتم را به یاری می خواند. اشـکبوس، پهلوان سـپاه تـوران بـه میـدان می آید و مبارز می جوید. یکی دو تن از سـپاه ایران پـای به میدان می نهند،  اما سـرانجام، رسـتم پیـاده به میدان می رود. نبرد رسـتم با اشکبوس از عالی تریـن صحنه های نبرد تن بـه تن اسـت که در آن طنزگویی و چالاکـی و دلاوری و زبان آوری با هم آمیخته اسـت.

قلمرو زبانی: بر سر: به خاطر، درباره / کیخسرو: پادشاه ایرانی، فرزند سیاوش / چالاک: چابک /دلاور: دلیر / زبان آوری: خوش سخنی / قلمرو ادبی: بر تخت نشسـتن: پادشاه و فرمانروا شدن  / پـای به … نهادن: کنایه از وارد شدن

بازیگران داستان: کیخسرو: پادشاه ایران / افراسیاب: پادشاه توران / طوس: فرمانده سپاه ایران / کاموس: پادشاه سنجاب و خاقان چین / رستم: جهان پهلوان ایران / رهّام: پهلوانی ایرانی / اشکبوس کشانی: پهلوان تورانی /

۱- خروش سواران و اسپان ز دشت / ز بهرام و کیوان همی برگذشت

قلمرو زبانی: قالب: مثنوی / وزن: فعول فعول فعول فعل (رشته انسانی) / خروش: فریاد / بهرام: ستارۀ مریخ / کیوان: ستارۀ زحل / همی برگذشت: عبور می کرد.حل تمرین درس دوازدهم فارسی دهم انسانی

قلمرو ادبی: سواران، اسپان: تناسب / بهرام، کیوان: تناسب / واج آرایی «ا» و «ش»

بازگردانی: صدای اسبان و سواران از دشت بلند شد و از ستاره بهرام و کیوان نیز گذر کرد.

پیام: شدّت درگیری

۲- همه تیغ و ساعد ز خون بود لعل / خروشان دل خاک در زیر نعل

قلمرو زبانی: تیغ: شمشیر / ساعد: میان مچ و آرنج / لعل: سنگ قیمتی / خروشان: فریاد زنان و ناله کنان /  قلمرو ادبی: تیغ و ساعد لعل بود: تشبیه رسا / خاک: مجاز از زمین / دل خاک: استعاره مکنیه / نعل، لعل: جناس.

بازگردانی: شمشیر و ساعد جنگجویان از خون مانند سنگ لعل، سرخ شده بود و دل زمین از کوبیدن نعل به فغان درآمده بود.

۳- نماند ایچ با روی خورشید رنگ / به جوش آمده خاک بر کوه و سنگ

قلمرو زبانی: ایچ: هیچ / قلمرو ادبی: بر روی خورشید رنگ نماند: رنگش پرید، کنایه از ترسید، جانبخشی، اغراق / به جوش آمده: استعاره مکنیه

بازگردانی: خورشید نیز از ترس رنگش پریده بود و خاک و سنگ کوه به جوش آمده بود.

۴- به لشکر چنین گفت کاموس گرد / که گر آسمان را بباید سـپرد

۵- همه تیـغ و گـــرز و کـمند آورید / به ایرانیان تــنگ وبند آورید

قلمرو زبانی: کاموس: یکی از فرماندهان زیردست افراسیاب/ گرد: پهلوان، دلیر / سپردن: درنوردیدن، پیمودن، طی کردن (بن ماضی: سپرد، بن مضارع: سپر) / تیغ: شمشیر / گرز: چماق / کمند: طناب / بند: ریسمان / بند آوردن: کنایه از اسیر کردن /  قلمرو ادبی: که گر آسمان را بباید سـپرد: کنایه از کار دشوار و ناشدنی / تیغ، گرز، کمند: تناسب / تنگ: در برابر فراخ / تنگ آوردن: در تنگنا گذاشتن، به ستوه آوردن. / بند آوردن: کنایه از اسیر کردن

بازگردانی: کاموس پهلوان به لشگر اینچنین گفت که اگر لازم باشد آسمان را نیز طی می کنیم، همگان شمشیر، چماق و کمند را آماده کنید. به ایرانیان سخت بگیرید و ایشان را به ستوه آورید و اسیر کنید.

۶- دلیری کجـــا نام او اشکــبوس / همی بر خروشید بر سان کوس

قلمرو زبانی: کجا: که /  اشکبوس: پهلوان تورانی / برخروشید: فریاد کشید / کوس: طبل بزرگ، دهل / قلمرو ادبی: اشکبوس: مشبّه / برسان: به مانند، ادات تشبیه / کوس : مشبّهٌ‌به / وجه شبه: برخروشیدن.

بازگردانی: پهلوانی که نام او اشکبوس بود به مانند طبل خروشید و فریاد زد.

۷- بیامد که جــــوید ز ایران نبرد / سر هم نبرد اندر آرد به گرد

قلمرو زبانی: همنبرد: حریف / گرد: غبار، گرد و خاک / نبرد: جنگ / اندر: در / قلمرو ادبی: گرد: مجاز از زمین / ایران: مجاز از لشکر ایران / سر هم نبرد به گرد آوردن: کنایه از شکست دادن، برابر با پوزه کسی را به خاک مالیدن. / واج آرایی «ر»

بازگردانی: آمد که از لشکریان ایران حریفی پیدا کند و با حریف خود بجنگد و او را شکست دهد.

۸- بشد تیز رهّام با خـود و گبر / همی گرد رزم اندر آمد به ابر

قلمرو زبانی: بشد: رفت / تیز: تند و سریع / خود: کلاهخود / گبر: زره، خفتان، جوشن ، نوعی جامه جنگی / رزم: جنگ / اندر: در / قلمرو ادبی: همی گرد رزم اندر آمد به ابر: کنایه از شدت رزم، اغراق / ابر، گبر: جناس ناهمسان اختلافی / خود، گبر، رزم: تناسب / واج آرایی «ر».

بازگردانی: رهّام با کلاهخود و زره (مسلّح) بسیار سریع به میدان جنگ رفت و به خاطر شدت رزم، گرد و خاک به آسمان رسید.

۹- برآویخت رهّام با اشکــبوس / برآمد ز هر دو سپه بوق و کوس

قلمرو زبانی: برآویخت: جنگ کرد، گلاویز شد، (بن ماضی: آویخت، بن مضارع: آویز) / رهام: پهلوان ایرانی / برآمد: بالا آمد، بلند شد / بوق: شیپور / کوس: طبل بزرگ / قلمرو ادبی: بوس، کوس: تناسب.

بازگردانی: رهّام با اشکبوس گلاویز شد و صدای بوق و کوس از هر دو سپاه بلند شد.

۱۰- به گرز گران دست برد اشکبوس / زمین آهنین شد سپهر آبنوس

قلمرو زبانی: گرز: چماق / گران: سنگین / آبنوس: درختی است که چوب آن سیاه، سخت، سنگین و گرانبهاست / قلمرو ادبی: زمین آهنین شد: زمین سفت وسخت شد یا زمین پر از زره شد / زمین، سپهر: تضاد، تناسب یا مراعات نظیر / سپهر آبنوس شد: تشبیه رسا یا فشرده، کنایه از این که گرد و خاک بلند شد و چشم چشم را نمی دید، اغراق از سختی رزم.

بازگردانی: اشکبوس دست به گرز سنگین خود برد و جنگ را آغاز کرد. زمین آهنین شد و آسمان همانند چوب آبنوس تیره و پر گرد و غبار گردید.

۱۱- برآهیخت رهّام گـــرز گـــران / غمی شد ز پیـــکار دست سران

قلمرو زبانی: برآهیخت: بیرون کشید(بن ماضی: برآهیخت، بن مضارع: برآهیز) / گران: سنگین / غمی شد: غمین شد، خسته شد / پیکار: جنگ / سران: سرداران و فرماندهان / پیکار: جنگ / قلمرو ادبی: سران، گران: جناس ناهمسان اختلافی.

بازگردانی: رهّام گرز پر وزنش را برداشت. دست دو پهلوان به خاطر جنگیدن با گرز خسته و ناتوان گردید.

۱۲- چو رهّام گشت از کشانی ستوه / بپیچید زو روی و شد سوی کوه

قلمرو زبانی: چو: هنگامی که / ستوه: درمانده و ملول، خسته و آزرده/ شد: رفت / قلمرو ادبی: بپیچید زو روی: کنایه از گریخت. / روی، سوی: جناس ناهمسان

بازگردانی: زمانی که رهّام از دست اشکبوس خسته شد و به ستوه آمد، از او گریخت و به سوی کوه رفت.

۱۳- ز قلب سپه اندر آشفــت توس /  بزد اسب کــاید بر اشکــــبوسحل تمرین درس دوازدهم فارسی دهم انسانی

قلمرو زبانی: قلب: مرکز / برای قلب سپه دو حرف اضافه آمده که ویژگی سبک خراسانی است / اندرآشفت: خشمگین شد. / توس: فرمانده سپاه ایران / کاید: که آید

بازگردانی: توس فرمانده سپاه که در مرکز سپاه بود، خشمگین شد و به اسبش ضربه زد تا به سوی اشکبوس برود.

۱۴- تهمتن برآشفت و با توس گفت /  که رهّام را جام باده ست جفت

قلمرو زبانی: تهمتن: درشت اندام، لقب رستم / با: به / توس: فرمانده سپاه ایران / جفت: زوج / رهّام: پهلوان ایرانی / باده: می، شراب / را: اضافه گسسته / قلمرو ادبی: جفت بودن: کنایه از همنشین بودن / رهّام را جام باده ست جفت: کنایه از اینکه مرد جنگ نیست و فقط کار زنانه را می برازد / گفت، جفت: جناس.

بازگردانی: رستم خشمگین شد و به توس گفت که رهّام مرد بزم و میخواری است و مرد جنگیدن نیست.

۱۵- تو قلب سپه را به آیین بدار /  من اکنون پیاده کنم کارزار

قلمرو زبانی: قلب: مرکز سپاه / به آیین: به سامان، مرتب / بدار: نگه دار/ کارزار: جنگ.

بازگردانی: تو مرکز سپاه را به سامان نگه دار. من اکنون پیاده به جنگ می‌روم.

۱۶- کمان به زه را به بازو فکند /  به بند کمر بر، بزد تیر چند

قلمرو زبانی: زه: چله کمان، وتر / کمان به زه: کنایه از آماده / کمر: کمربند / به بند کمر بر: دو حرف اضافه برای یک متمم،  ویژگی سبک خراسانی / قلمرو ادبی: کمان، زه، تیر: تناسب / بازو، کمر: تناسب / بند، چند: جناس / واج آرایی «ب»

بازگردانی: رستم کمان آماده برای تیراندازی را به بازو افکند و به کمربندش هم چند تیر زد.

۱۷- خروشید کای مرد رزم آزمای /  هماوردت آمد مشو باز جای

قلمرو زبانی: خروشید: فریاد زد / رزم آزما: جنگجو/ هماورد: حریف، رقیب (آورد: جنگ) / «ت» در کلمه هماوردت: مضافٌ الیه / مشو: مرو / باز: سوی / قلمرو ادبی: مشو باز جای: کنایه از اینکه نگریز.

بازگردانی: رستم فریاد زد که ای مرد جنگجو، حریف تو آمد. از میدان جنگ نگریز.

۱۸- کشانی بخندید و خیره بماند /  عنان را گران کرد و او را بخواند

قلمرو زبانی: کشانی: کوشانی، کوشان: سرزمینی در بخش شمال شرقی ایران / خیره: شگفت زده / عنان: افسار، دهانه / گران: سنگین/ بخواند: صدا کرد / قلمرو ادبی: عنان را گران کردن: کنایه از نگه داشتن اسب

بازگردانی: اشکبوس کشانی خندید و تعجّب کرد، افسار اسب را کشید، ایستاد و رستم را صدا زد.

۱۹- بدو گفت خندان که نام تو چیست /  تن بی سرت را که خواهد گریست؟

قلمرو زبانی: را: برای / قلمرو ادبی: مصراع دوم: کنایه از اینکه حتماً می میری / تن، سر: تناسب.

بازگردانی: اشکبوس به رستم گفت که تو چه نام داری؟ پس از مرگت چه کسی برایت سوگواری خواهد کرد؟

۲۰- تهمتن چنین داد پاسخ که نام /  چه پرسی کزین پس نبینی تو کـام

قلمرو زبانی: تهمتن: لقب رستم / چه پرسی: پرسش انکاری / کزین: که از این / قلمرو ادبی: کام: سقف دهان، مجاز از آرزو و مراد، قصد، نیت / نبینی تو کام: کنایه از بدبختی / نام، کام: جناس.

بازگردانی: رستم پاسخ داد، چرا نام مرا می‌پرسی؟! ( نپرس ) زیرا پس از این تو به آرزویت نمی‌رسی.

۲۱- مرا مادرم نام مــرگ تو کرد /  زمانه مـــرا پتک ترگ تو کرد

قلمرو زبانی: زمانه: روزگار / پتک: چکش بزرگ فولادین، آهن کوب / ترگ: کلاهخود / « را » درعبارت ( مرا مادرم نام مرگ تو کرد ) در مصراع اوّل از نوع فکّ اضافه است. یعنی مادرم نام  مرا مرگ تو گذاشت. / قلمرو ادبی: مرگ، ترگ: جناس / مصراع اوّل واج آرایی صامت « م» دارد / قافیه: مرگ و ترگ، ردیف: تو کرد / بیت دارای طنز است. / زمانه … کرد: جانبخشی / زمانه مرا پتک ترگ تو کرد: تشبیه رسا.

بازگردانی: مادرم نام مرا مرگ تو نهاد، روزگار مرا ابزاری برای مرگ تو کرده است.

۲۲- کشانی بود گفـــت بی بارگی /   به کشتن دهی سر به یکبارگی

قلمرو زبانی: بارگی: اسب / یک بارگی: یکدفعه / قلمرو ادبی: سر: مجازاً از وجود.

بازگردانی: کشانی گفت: بدون اسب هم اکنون خودت را به کشتن می دهی.

۲۳- تهمتن چنین داد پاسخ بدوی /  که ای بیهده مرد پرخاشجوی،

۲۴- پیاده ندیدی کــه جنـگ آورد / سر سرکشان زیر سنگ آورد؟

قلمرو زبانی: موقوف المعانی / پرخاشجو: ستیزه جو، جنگجو / سرکش: یاغی، زورگو / بیت دوم پرسش انکاری دارد / قلمرو ادبی: جنگ، سنگ: جناس ناهمسان اختلافی / سر زیر سنگ آوردن: کنایه از شکست دادن و کشتن / مصراع دوم بیت دوم واج آرایی «س» دارد.

بازگردانی: رستم این گونه پاسخ داد که ای جنگجویی که بیهوده می جنگی، آیا ندیده ای که مردی پیاده به جنگ آید و پیروز گردد و زورگویان و سرکشان را نابود کند؟

۲۵-هم اکنون تو را ای نبرده سوار /  پیاده بیاموزمت کارزار

قلمرو زبانی: نبرده: جنگجو / کارزار: جنگ /

بازگردانی: اکنون به جنگ تو می‌آیم ای جنگجوی سوارکار و پیاده جنگیدن را به تو می آموزم.

پیام: خوارداشت و مسخره کردن اشکبوس

۲۶- پیاده مرا زان فرستاده توس /  که تا اسب بستانم از اشکبوس

قلمرو زبانی: توس: فرمانده سپاه ایران / بیت: تحقیر و تمسخر اشکبوس / ستاندن: گرفتن، (بن ماضی: ستاند، ستد؛ بن مضارع: ستان)

بازگردانی: توس مرا پیاده فرستاده است تا از تو اسبت را بگیرم.

پیام: خوارداشت و مسخره کردن اشکبوس

۲۷- کشانی بدو گفت با تو سلیح /  نبینم همی جز فسوس و مزیح

قلمرو زبانی: سلیح: جنگ افزار، ممال سلاح / فسوس: مسخره کردن / مزیح: شوخی، ممال مزاح.

بازگردانی: اشکبوس کوشانی به رستم گفت با تو سلاحی به غیر از مسخره کردن و شوخی نمی‌بینم.

۲۸- بدو گفت رستم که تیر و کمان /  ببین تا هم اکنون سرآری زمان

قلمرو زبانی: سر آری: پایان آوری/ قلمرو ادبی: تیر، کمان: مراعات نظیر / سرآری زمان: کنایه از بمیری، زمان تو به پایان برسد / کمان، زمان: جناس ناهمسان اختلافی.

بازگردانی: رستم به اشکبوس گفت کافی است که تیر و کمانم را نگاه کنی تا از ترس بمیری.

۲۹- چو نازش به اسب گران مایه دید /  کمان را به زه کرد و اندر کشید

قلمرو زبانی: زه: چله کمان، وتر / ناز: افتخار / گران مایه: گران ارج، ارزشمند / به زه کرد: آماده کرد / قلمرو ادبی: کمان، زه: تناسب / بیت: واج آرایی دارد.

بازگردانی: زمانی که رستم دید افتخار او به اسب گرانبهایش است، کمان را آماده‌ تیراندازی کرد و زه را کشید.

۳۰- یکی تیر زد بر بر اسب اوی /  که اسب اندر آمد ز بالا به روی

قلمرو زبانی: بر اوّل: به؛ بر دوم: پهلو؛ جناس همسان / از بالا به روی اندرآمد: سکندری خورد / قلمرو ادبی: بر اوّل؛ بر دوم: جناس همسان / اوی، روی: جناس ناهمسان اختلافی /  اسب: واژه آرایی / واج : «ب»، «ر»

بازگردانی: رستم تیری به پهلوی اسب اشکبوس زد که اسب با سر به زمین خورد و مرد.

۳۱- بخندید رستم به آواز گفت /  که بنشین به پیش گران مایه جفت

قلمرو زبانی: آواز: صدای بلند / گران مایه: گران ارج / جفت: زوج، این قسمت طنز دارد، منظور اسب است. / قلمرو ادبی: گفت، جفت: جناس ناهمسان اختلافی

بازگردانی: رستم خندید و با صدای بلند گفت: ای اشکبوس بنشین پیش اسب دلبندت و غم اش را بخور (برایش ماتم بگیر).

۳۲- سزد گر بداری سرش در کنار /  زمانی برآسایی از کارزار

قلمرو زبانی: سزد: سزاوار است / کنار: آغوش / برآسایی: استراحت کنی، دست برداری / کارزار: جنگ

بازگردانی: سزاوار است که سرش را در آغوش بگیری و زمانی از جنگیدن دست بکشی.

۳۳- کمان را به زه کرد زود اشکبوس /  تنی لرز لرزان و رخ سندروس

قلمرو زبانی: به زه کردن: زه کمان را انداختن / سندروس: صمغی زرد است که روغن کمان از آن گرفته می‌شود / قلمرو ادبی: بیت واج آرایی: « ر»، « ز» / رخ سندروس: تشبیه رسا / تن، رخ: تناسب / تنی لرز لرزان: کنایه از ترسان.

بازگردانی: اشکبوس زود کمانش را آماده کرد، در حالی که تنش می‌لرزید و رنگ چهره اش مانند سندروس از ترس زرد شده بود.

۳۴- به رستم بر آنگــــه ببارید تیر /  تهمتن بدو گفت بر خیره خیر،

۳۵- همی رنجه داری تن خویش را /  دو بازوی و جـان بد اندیش را

قلمرو زبانی: دو بیت موقوف المعانی اند/ تهمتن: درشت اندام، لقب رستم / خیره خیر: بیهوده / به رستم بر: دو حرف اضافه برای یک متمم / رنجه داری: می آزاری / بداندیش: بدخواه، دشمن / قلمرو ادبی: بیت نخست: واج آرای «ب»، «ر».

بازگردانی: پس از آن اشکبوس رستم را تیرباران کرد. رستم به او گفت بیهوده خودت را خسته می کنی و دو بازویت را می آزاری.

۳۶- تهمتن به بند کمر برد چنگ /  گزین کرد یک چوبه تیر خدنگ

قلمرو زبانی: تهمتن: درشت اندام، لقب رستم / کمر: کمربند / گزین: انتخاب / چوبه: واحد شمارش تیر / خدنگ: چوبی که از آن تیر و نیزه و زین اسب سازند .

بازگردانی: رستم دستش را به سوی کمربندش برد و یک تیر که از جنس چوب خدنگ بود انتخاب کرد.

۳۷- یکی تیر الماس پیکان چو آب /  نهاده بر او چار پرّ عقاب

قلمرو زبانی: چار: چهار/ قلمرو ادبی: الماس پیکان: تشبیه رسا؛ پیکان: مشبّه، الماس: مشبّهٌ به / چو آب: مانند آب درخشان بود، تشبه / تیر، پیکان، پر: تناسب / پر، بر: جناس.

بازگردانی: تیری انتخاب کرد که نوک آن همانند الماس تیز بود و چهار پرّعقاب هم بر آن نهاده شده بود.

۳۸- کمان را بمالید رستم به چنگ / به شست اندر آورده تیر خدنگ

قلمرو زبانی: بمالید: لمس کرد / شست: قلاب / خدنگ: چوبی سخت که از آن تیر و نیزه و زین اسب سازند / قلمرو ادبی: کمان، شست، تیر: تناسب.

بازگردانی: رستم کمان را در چنگ گرفت و تیر خدنگ را در قلاب گذاشت.

۳۹- بزد بر بر و ســینه‌ اشکبوس /  سپهر آن زمان دست او داد بوس

قلمرو زبانی: سپهر: آسمان / بر نخست: حرف اضافه، بر دوم: بغل / قلمرو ادبی: بر، بر: جناس تام / بوسیدن سپهر: جانبخشی / کلّ بیت اغراق دارد.

بازگردانی: رستم تیر را به سینۀ اشکبوس زد. آسمان هم به همین خاطر دست رستم را بوسید.

۴۰- کشانی هم اندر زمان جان بداد /  چنان شد که گفتی ز مـــادر نزاد

قلمرو زبانی: هم اندر زمان: بی درنگ، فوراً / گفتی: گویی / نزاد: زاده نشده است / قلمرو ادبی: جان داد: کنایه از مردن

بازگردانی: اشکبوس در دم جان داد؛ گویی از مادر زاییده نشده است.

ذوالنون مصری پادشاهی را گفـت: «شـنیده ام فلان عامل را که فرستاده ای به فلان ولایت درازدسـتی می کند و ظلم روا می دارد. گفت: «روزی سزای او بدهم.»، گفت: بلی روزی سزای او بدهی که مال از رعیت تمام ستده باشد. پس به زجر و مصادره از وی بازستانی و در خزینه نهی درویش و رعیت را چه سود دارد؟

پادشاه خجل گشت و دفع مضرت عامل بفرمود در حال.

قلمرو زبانی: نوع را در «پادشاهی را گفـت»: حرف اضافه به معنای «به» / عامل: حاکم، کارگزار، والی / ولایت: سرزمین / روا داشتن: اجازه دادن، جایز شمردن / سزا: جزا / رعیت: عموم مردم / ستدن: گرفتن (بن ماضی: ستاند، بن مضارع: ستان) / زجر: آزار، اذیت، شکنجه / مصادره: مال کسی را به‌زور ضبط کردن، بازگیری / بازستاندن: پس گرفتن / خجل: شرمنده / دفع: جلوگیری، راندن از نزد خود؛ دور کردن / مضرت: آسیب، زیان، صدمه، گزند / درحال: فوری، بی درنگ /  درویش و رعیت را چه سود دارد؟: پرسش انکاری / قلمرو ادبی: درازدستی: کنایه از تعدی و تجاوز

سر گرگ باید هم اول برید / نه چون گوسفندان مردم درید

قلمرو ادبی: برید، درید: جناس /

بازگردانی: سر گرگ را باید همان اول ببریم. نه پس از زمانی که گوسفندان مردم را درید و کشت.

پیام: پیشگیری پیش از وقوع


داستان رستم و اشکبوس / rostamDownloads-icon


دریافتDownloads-icon


بازگفتی از داستان رستم و اشکبوس / rostam-ashkboosDownloads-icon


دریافتDownloads-icon

” + data[i].date + “

◀️بیت ۲ : همه تیغ و ساعد ز خون بود لعل                          خروشان دل خاک در زیر نعل

⭕️ قلمرو فکری : شمشیرها و دست‌های جنگ‌جویان از شدت خون‌  به رنگ لعل(قرمز) شده بود. فریاد زمین هم در زیر ضربه های نعل  اسبان‌ ، به گوش می رسید.

⭕️قلمرو ادبى: تشبیه بلیغ اسنادی: مصراع اول. تیغ و ساعد: مشبه/ لعل: مشبه‌ٌبه                       تشخیص در مصراع دو: دل خاک/ خروشان بودن خاک                            لعل،نعل: جناس

◀️بیت ۳ : برفتند از آن جای شیران نر                              عقاب دلاور بیفکند پر

⭕️قلمرو فکری :

حل تمرین درس دوازدهم فارسی دهم انسانی

جنگجویان میدان نبرد را ترک کردند. عقاب شجاع  از ترس از  منطقه پرواز کرد.      

شیران نر: استعاره از جنگجویان                 شیر و عقاب / عقاب و پر: مراعات نظیر                    بیفکند پر: کنایه از پرواز کردن

واج آرایی «ن» «ر»                        تشخیص: عقاب دلاور

 

◀️بیت ۴ : نماند ایچ با روی خورشید رنگ                         به جوش آمده خاک با کوه و سنگ

⭕️قلمرو زبانی :

ایچ: هیچ: ازنشانه‌های سبکی خراسانی: قرن ۳ تا ابتدای ۶

⭕️قلمرو فکری : از شدت ترس (نه‌تنها جانداران)  که خورشید هم، رنگش پریده بود(= سخت ترسیده بود.)  حتی   خاک زمین و صخره‌های کوهستان هم از ترس هجوم جنگاوران، به جوش آمده بود(به اضطراب و ولوله افتاده بود).

⭕️قلمرو ادبی: رنگ بر رخ نداشتن خورشید: تشخیص و کنایه از وحشت.    به جوش آمدن خاک: کنایه از اضطراب – اغراق

 جناس: سنگ و رنگ.

◀️ابیات ۵ و ۶- : به لشکر چنین گفت کاموس گرد                که گر آسمان را بباید سپرد

                        همه تیغ و گرز و کمند آورید                      به ایرانیان تنگ و بند آورید

⭕️قلمرو زبانی:

 سپُردن: در اینجا به معنی: سپَردن: طی کردن.                             سپُردن: ۱. واگذار کردن. ۲. طی کردن…

⭕️قلمرو ادبی: آسمان سپُردن: از طاق آسمان بالا رفتن: كار سخت و غير منتظره انجام دادن

⭕️قلمرو فکری : کاموس(یکی از فرماندهان سپاه افراسیاب تورانی) به لشکریان توصیه کرد: حتی اگر قرار باشد که آسمان را  هم طی کنید[به هر وسیله و با هر مشقتی که هست]؛ بیت بعد:به ابزارهای جنگی  مسلح شوید؛ ایرانیان را در تنگنا قرار دهید و ایرانیان را به ستوه آورید و آنان را اسیر کنید

 

◀️بیت ۷ : دلیری کجا نام او اشکبوس                                همی برخروشید بر سان کوس

کجا:که            کوس:طبل بزرگ                    بر سان:مانند،ادات تشبیه

تشبیه :اشکبوس مانند طبل خروشید              واج آرایی «س»

معنی: پهلوان دلیری که نامش اشکبوس بود مانند طبل خروشید

8- بیامد که جوید ز ایران نبرد                              سر هم نبرد اندر آرد به گرد

واج آرایی:«ر»،«د»،«_َ»                  مجاز:ایران : ایرانیان           تکرار :نبرد

کنایه:سر کسی را به گرد آوردن:شکست دادن و نابود کردن

هم نبرد:حریف ،هم رزم

معنی: اشکبوس آمده بود تا از سپاه ایران مبارز بطلبد و او را شکست دهد.

9-  بشد تیز رهام با خود و گبر                   همی گرد رزم اندر آمد به ابر

گبر :نوعی جامه ی جنگی،خفتان         خود:کلاه جنگی،کلاه خود                    تیز:تند و با شتاب

رهام :پهلوان ایرانی ،پسر گودرز          بشد:برفت،غیر اسنادی   

کنایه:مصراع دوم کنایه از به سرعت تاختن اسب   جناس:گبر،ابر 

واج آرایی:«ر»،«ـَــ»     اغراق:ادعای بالا رفتن گرد و غبار میدان جنگ به آسمان

اغراق:آوردن ادعایی بیش از حد معمول با بزرگ نمایی خصوصیت یا صفتی در کسی یا چیزی

مجاز:ابر مجاز از آسمان                   مراعات نظیر:خود ،گبر،رزم

معنی: رهام،پهلوان ایرانی با کلاه خود  و لباس جنگی به سرعت به میدان جنگ رفت و از شدت مبارزه و جنگاوری او گرد و غبار میدان جنگ به آسمان رسید.

 10- برآویخت رهام با اشکبوس                         برآمد ز هر دو سپه بوق و کوسحل تمرین درس دوازدهم فارسی دهم انسانی

برآویخت:درگیر شد    بوق:شیپور،صور     

مراعات نظیر:رهام اشکبوس و سپه ،بوق و کوس     مجاز:بوق و کوس:صدای بوق و کوس

معنی:رهام با اشکبوس جنگید و صدای شیپور وسپاهیان ایران و توران با نواختن طبل و شیپورپهلوان خود را تشویق می کردند و بر شور و هیجان نبرد می افزودند.

11-    به گرز گران دست برد اشکبوس                  زمین آهنین شد سپهر آبنوس

آبنوس درختی که چوب سخت و سیاه رنگ دارد.       گران:سنگین

تشبیه:زمین به آهن،آسمان به آبنوس    اغراق:مصراع دوم

تضاد: زمین و آسمان

معنی: اشکبوس گرز سنگین خود را در دست گرفت و زمین برای تحمل ضربات او مثل آهن سخت شد و آسمان از شدت گرد و غبار همچون آبنوس تیره و تار شد.

12-   برآهیخت رهام گرز گران            غمی شد ز پیکار دست سران

برآهیخت:برکشید ،برافراشت      غمی شد:خسته شد

رهام نیز برای مقابله با اشکبوس گرز سنگین خود را بالا برد و با او به نبرد پرداخت و دست مبارزان از نبرد با گرزهای سنگین خسته شد.

13- چو رهام گشت از کشانی ستوه            بپیچید زو روی و شد سوی کوه

ستوه:درمانده و ملول             کشانی :اشکبوس که اهل کوشان بود

روی پیچیدن :کنایه از روی برگرداندن،فرار و عقب نشینی کردن

جناس:روی،سوی                واج آرایی مصوت «و»

معنی:وقتی رهام از مبارزه با اشکبوس درمانده و عاجز شد از دست اشکبوس به کوه گریخت.

14- ز قلب سپاه اندر آشفت توس           بزد اسب کاید بر اشکبوس

قلب :مرکزو قسمت اساسی سپاه که در وسط جای می گیرد و مقر فرماندهی است.

بزد اسب:کنایه از به حرکت در آمدن و راه افتادن           توس:فرمانده ی سپاه ایران

معنی:توس، فرمانده ی سپاه ایران از فرار رهام برآشفت واسبش را به حرکت درآورد و  آماده نبرد با اشکبوس شد.

15- تهمتن برآشفت و با توس گفت            که رهام را جام باده است جفت

تهمتن :لقب رستم به معنای تنومند و نیرومند          باده :شراب

جام باده است جفت:کنایه از شراب خواری و اهل بزم    را :فک اضافه   جفت،گفت:جناس

رستم از تصمیم توس و به حرکت درآمدن توس خشمگین شد و گفت :رهام اهل باده خواری و میگساری است او مرد جنگ نیست

16-    تو قلب سپه را به آیین بدار         من اکنون پیاده کنم کارزار  

به آیین :مرتب و منظم            کارزار: نبرد

واج آرایی «ک»«ن»     مراعات نظیر:کارزار و سپاه

معنی:تو مرکز لشکر را منظم کن من اکنون پیاده به جنگ اشکبوس می روم.

17-   کمان به زه را به بازو  فکند              به بند کمر بر بزد تیر چند

واج آرایی:صامت«ب»      کنایه:کمان به زه: کمان آماده ی تیراندازی

مراعات نظیر:بازو ،کمر ،کمان،زه،تیر    به بند کمر بر :دو حرف اضافه دو سوی متمم

معنی:رستم  کمان آماده ی تیراندازی را به بازوی خود انداخت و چند تیر بر کمربندش قرار دادو به میدان رفت.

18- خروشید کای مرد رزم آزمای                 هماوردت آمد مشو باز جای

هماورد:حریف                 مشو باز جای:برنگرد،فرار نکن    واج آرایی:«ا»«م»

معنی:رستم فریاد زد ای مرد جنگجو حریفت آمد فرار نکن

19-  کشانی بخندید و خیره بماند                   عنان را گران کرد و او را بخواند

خیره بماند:تعجب کرد           عنان:افسار ،دهنه    عنان گران کردن:کنایه از ایستادن و توقف کردن     بخواند:صدا زد

اشکبوس خندید و از این کار رستم تعجب کرد و افسار اسب را کشید و ایستاد و او را صدا زد

20- بدو گفت خندان که نام تو چیست؟         تن بی سرت را که خواهد گریست؟

مصراع دوم:کنایه از این که تو کشته می شوی  و از کدام ایل و تباری

اشکبوس از این که رستم پیاده و بی سلاح آمده با ناباوری و تعجب می خندد ولی خود را    نمی بازد و برای تحقیر به رستم می گوید:نامت چیست فرزند کیستی و چه کسی برکشته ات  گریه خواهد کرد .

21-  تهمتن چنین داد پاسخ که نام          چه پرسی کزین پس نبینی تو کام

کام دیدن :کنایه از به آرزوی خود رسیدن   نام و کام :جناس

معنی:رستم گفت:چرا نام مرا می پرسی تو بعد از این زنده نمی مانی و به آرزوی خود (آرزوی کشتن من) نمی رسی.

22-  مرا مادرم نام مرگ تو کرد                زمانه مرا پتک ترگ تو کرد

ترگ:کلاه خود                                          جناس :مرگ،ترگ 

تشخیص       کنایه:پتک ترگ کسی بودن عامل مرگ کسی بودن     تشبیه در مصراع دوم

مجاز:ترگ مجاز از سر    واج آرایی:م،ر، گ

مادرم نام مرا مرگ تو گذاشته است وتقدیر مرگ تو را به دست من رقم زده است.

23- کشانی بدو گفت بی بارگی        به کشتن دهی سر به یکبارگی

بارگی:اسب      کنایه:سر به کشتن دادن خود را نابود کردن   مجاز:سر:کل وجود

اشکبوس به رستم گفت:بدون اسب به یکباره خود را به کشتن می دهی

24- تهمتن چنین داد پاسخ بدوی       که ای بیهده مرد پرخاش جوی

25- پیاده ندیدی که جنگ آورد         سر سرکشان زیر سنگ آورد؟

پرخاش جوی:جنگ جوی    سرکشان:پهلوانان بزرگ

کنایه:سر به زیر سنگ آوردن:شکست دادن و نابود کردن  

سنگ، جنگ:جناس               واج آرایی:س،-َ

بیت25 استفهام انکاری

رستم پاسخ دادکه ای جنگجوی ناکارآمد  آیا تا کنون پهلوانی ندیده ای که پیاده بجنگد و حریف خود را شکست دهد و نابود سازد.

26- به شهر تو شیر و نهنگ و پلنگ            سوار اندرایند هرسه به جنگ؟

پرسش تأکیدی      شیر و نهنگ و پلنگ:مراعات نظیر  

رستم می گوید آیا در شهر تو شیر و نهنگ و پلنگ سواره به جنگ می روند؟من همان شیر و نهنگ و پلنگم که در جنگ نیازی به اسب ندارم (بیان قدرت جنگی رستم و تحقیر اشکبوس که: جنگ با تو نیاز به اسب ندارد.

27-هم اکنون تو را ای نبرده سوار               پیاده بیاموزمت کارزار

نبرده:جنگ جو     تضاد:سواره،پیاده     «ت» در بیاموزمت:متمم

مراعات نظیر:نبرده سواروکارزار    

معنی:    ای جنگ جوی سواره اکنون پیاده جنگیدن را به تو می آموزم

28- پیاده مرا زان فرستاده توس                     که تا اسب بستانم از اشکبوس

واج آرایی:س                   

معنی: توس به این دلیل مرا پیاده فرستاده که اسب اشکبوس(تو) را بگیرم.

29- کشانی پیاده شود همچو من                   بدو روی خندان شود انجمن

روی خندان شدن به کسی: کنایه  از کسی را مورد تمسخر قرار دادن

انجمن:جمعیت در این جا:هر دو سپاه        تشبیه:همچو من پیاده شود          واج آرایی             طنز

اشکبوس(تو) مانند من پیاده می شود ومورد تمسخر سپاهیان قرار می گیرد.

30- پیاده به از چون تو پانصد سوار            بدین روز و این گردش کارزار

تضاد:پیاده و سوار           اغراق:ترجیح دادن یک پیاده بر پانصد جنگجوی سواره

لحن تمسخر و طنز

در چنین روزی و با این جنگیدن تو یک جنگجوی پیاده همچون من بر پانصد سوار همچون تو برتری دارد.

31- کشانی بدو گفت با تو سلیح                    نبینم همی جز فسوس و مزیح

فسوس:مسخره کردن        سلیح،مزیح:ممال سلاح و مزاح(در فارسی «ا» به«ی»تبدیل شده

است.                مزیح:شوخی و مزاح،غیر جدی

اشکبوس به رستم گفت:با تو سلاحی جز تمسخر و مزاح نمی بینم .(به جای شمشیر تیز زبان برنده آورده ای)!

32- بدو گفت رستم که تیرو کمان                ببین تا هم اکنون سرآری زمان

سرآری زمان :کنایه از مردن و نابود شدن                جناس:  زمان و کمان

مراعات نظیر:تیر و کمان

معنی:رستم به اشکبوس گفت:تیر و کمان مرا نگاه کن چون اکنون زمان مرگ تو فرا رسیده است.

33- چو نازش به اسب گران مایه دید                کمان را به زه کرد و اندر کشید

گران مایه:اصیل و باارزش              به زه کرد:آماده کرد

معنی:رستم وقتی دید که اشکبوس به اسب اصیل خود می نازدکمان را آماده تیراندازی کرد

34- یکی تیر زد بر بر اسب اوی              که اسب اندر آمد ز بالا به روی

بر:پهلو،سینه      روی:صورت               از بالا به روی آمدن:سرنگون شدن

جناس:بر،بر       جناس:اوی،روی

رستم چنان  تیری به پهلو و سینه ی اسب اشکبوس زد که اسب با سر به زمین خورد.

35- بخندید رستم به آواز گفت                     که بنشین به پیش گران مایه جفت

گران مایه جفت:یار بسیار ارجمند،کنایه از اسب اشکبوس  رستم برای تحقیر و تمسخر اشکبوس اسب را جفت او می نامد .        به آواز :قید

جناس:  گفت،جفت           بیت دارای طنز است.

 معنی:رستم خندید وبا صدای بلند گفت اکنون کنار یار عزیزت بنشین.

36- سزد گر بداری سرش کنار            زمانی برآسایی از  کارزار

  سزد:سزاوار است،جا داردکه                کنار:آغوش ،بغل          

معنی:سزاوار است که سر اسبت را در آغوش بگیری (من به تو امان می دهم که) با این کار مدتی از جنگ با من آسوده شوی .(خستگی را از تنت بیرون کنی)

37- کمان را به زه کرد زود اشکبوس              تنی لرز لرزان و رخ سند روس

سندروس:صمغی زرد رنگ است که روغن کمان را از آن می گرفته اند.در این جا فقط زردی آن منظور است .                  تشبیه رخ به سندروس              واج آرایی:ز،ر

کنایه :رخ سندروس بودن :ترسیدن

معنی: اشکبوس در حالی که ترسیده بود کمان خود را آماده ی تیر اندازی کرد.

38- به رستم بر آنگه ببارید تیر                      تهمتن بدو گفت بر خیره خیر  

39- همی رنجه داری تن خویش را                  دو بازو و جان بد اندیش را

به رستم بر : دو حرف اضافه دو سوی متمم             خیره خیر:بیهوده،عبث

رنجه داری:آزار دادن           تن،بازو ،جان:مراعات نظیر

معنی: اشکبوس آن گاه تیرهای فراوانی به سوی رستم پرتاب کرد رستم به او گفت بیهوده جسم و جان بداندیشت را آزرده و خسته می کنی.

40- تهمتن به بند کمر برد چنگ               گزین کرده یک چوبه تیر خدنگ

گزین کرد:انتخاب کرد،برداشت              خدنگ:درختی است بسیار سخت که از چوب آن تیر،نیزه و زین اسب سازند.

معنی:رستم دست به تیردان برد و تیر خدنگی را برداشت.                

41- یکی تیر الماس پیکان چو آب             نهاده بر او چار پر عقاب

پیکان:نوک تیر        الماس پیکان:تیری که نوک آن سخت برّنده و درخشان و جلاداده باشد. تشبیه                      چوآب:تیری که در روشنی و درخشندگی مثل آب روان بود.تشبیه

تیر،پیکان،پر عقاب:مراعات نظیر     برای آن که تیر از مسیر اصلی خود منحرف نشود به انتهای آن چهار پر عقاب می بستند.

معنی: تیری که مانند الماس برنده بود و به انتهای آن چهار پر عقاب بسته بودند.

42- کمان را بمالید رستم به چنگ               به شست اندر آورده تیر خدنگ

به چنگ مالیدن:در دست گرفتن         شست:انگشتر مانندی از جنس استخوان که در انگشت شست می کردند و در وقت کمان داری زه کمان را با آن می گرفتند.

شست،کمان ،تیر:مراعات نظیر

معنی:رستم کمان را در دست گرفت وبا شست تیر را آماده ی پرتاب کرد.

43– بزد بر بر و سینه ی اشکبوس               سپهر آن زمان دست او داد بوس

جناس:بر،بر             مراعات نظیر:بر،سینه،دست

اغراق وتشخیص کنایه:بوسیدن دست رستم کنایه از تحسین  و قدر دانی کردن

معنی:رستم تیری بر سینه ی اشکبوس زد و آسمان به نشانه ی قدردانی و تحسین دست رستم را بوسید. 

44- کشانی هم اندر زمان جان بداد              چنان شد که گفتی ز مادر نزاد

تشبیه:سریع مردنش مثل زاده نشدن بود

 معنی :اشکبوس همان لحظه جان سپرد چنان که گویی اصلاً از مادر زاده نشده بود.

برای تابستان برنامه ریزی داری؟

(تخفیف 50 درصدی فقط همین امروز )

دیدن این بسته ویژه

سلام, با دانلود گام به گام فارسی دوازدهم از سری مقالات گام به گام دوازدهم با شما هستیم. دوازدهمی هایی که می خواهید از مباحث ادبیات تعلیمی, غنایی و… و ادیبات انقلاب اسلامی, داستانی و ادبیات جهان که واقعا مباحث سخت و نفس گیری هستند به آسانی و راحتی نمرات بالایی رو بدست بیاورید مطالعه این مقاله رو بشما پیشنهاد میکنم. با توجه به رویکرد مهارتی فارسی این گام به گام تاثیر بسزایی در تقويت مهارتهاي زباني و فرا زباني شما دارد. اساتید مجرب ما کالبد شکافی تحلیل هر اثر از لحاظ زباني ، ادبي و فكري که خود شامل قلمرو گسترده ای می باشد را هم از قلم ننداخته اند تا شما آسوده خاطر باشید. ما در این مطلب برای شما  دانلود گام به گام فارسی دوازدهم رو آماده کردیم. که شما کلیه فصل ها رو میتونید در اون پیدا کنید.

رایگان دانلود کن !

حل تمرین درس دوازدهم فارسی دهم انسانی

شما می توانید گام به گام فارسی را به همراه سایر دروس، از طریق اپلیکیشن نمره باکس دانلود کنید.

تصاویر اپلیکیشن: (برای بزرگنمایی کلیک کنید)

در ضمن فایل PDF گام به گام فارسی دوازدهم رایگان می باشد.

در این گام به گام که ما برای شما آماده کرده ایم پاسخ به تمام سوالاتی که در این 8 فصل کتاب فارسی دوازدهم وجود داره به صورت کاملا تشریحی برای شما آماده شده است. شما با دانلود pdf گام به گام فارسی دوازدهم در این مسیر یعنی پاسخ به سوالات کتاب درسی و  همچنین تسلط بیشتر به مفاهیم و تمارین کتاب درسی که در درس فارسی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است قدم های روبه جلو و مثبتی بر می دارید.. در دیجی کنکور به ما ثابت شده است که مقالات گام به گام بسیار تاثیر گذار و مفید هستند اما اگر از آن به درستی استفاده نشود می‌تواند تأثیرات بدی بر روی درک شما از مفاهیم فارسی داشته باشد. دانلود گام به گام فارسی دوازدهم که شما می‌توانید آن را در این پست انجام دهید، می‌تواند تاثیر بسیار مثبتی در درک شما از فارسی دوازدهم داشته باشد ولی اگر از آن به درستی استفاده نکنید به اینصورت که قبل از مطالعه کتاب فارسی پایه دوازدهم به گام به گام رجوع کنید به جرأت می‌توان گفت که تأثیر منفی بر روی درک شما از این درس بسیار مهم خواهد گذاشت. پس ما از شما تقاضا می کنیم ابتدا خودتان بر روی تمارین و مسائل کتاب درسی به صورت ویژه ای زمان بگذارید و بر روی آنها فکر کنید و سپس به دانلود گام به گام ، که در پایین این پست قرار دارد بپردازید. در باکس دانلودی زیر می توانید به سادگی حل تمرین فارسی دوازدهم را دریافت کنید. همه فایل ها همراه با پاسخ های کاملا تشریحی هستند. همچنین اگر نیاز به سایر گام به گام های پایه دوازدهم داشتید می توانید به بخش گام به گام دوازدهم  مراجعه کنید.

دانلود

دانلود  گام به گام دوازدهم

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

تشکر فراوان

خیلی عالی بود واقعا ممنون و مچکر از سایت گرامی

واقعا این اخر سالی بدردم خورد

واقعا عالیییییییییییییییییییییییییییییه مرسییییییییییییییییییییی خدا خیرتون بده خیلی خیلی ممنون

میشه گفت خیلی خوبه

بگم چی،واقعا عاااالیه سایتتون، واقعا یکی از بهترین سایت هاست،خدا خیرتون بده

نام کاربری یا ایمیل

رمز عبور

مرا به خاطر بسپار


دانلودDownloads-icon


Downloads-icon


pdf گام به گام فارسی دوازدهم تجربیDownloads-icon


pdf گام به گام فارسی دوازدهم ریاضیDownloads-icon


دانلود pdf گام به گام فارسی دوازدهم انسانیDownloads-icon


انیمیشن


پیوندها


تصویر


صوت


فیلم

حل تمرین درس دوازدهم فارسی دهم انسانی


مقاله و مطلب


نرم افزار


سرویس های رشد


فهرست

وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامه‌ريزی آموزشی
شبکه ملی مدارس ایران رشد

حل تمرین درس دوازدهم فارسی دهم انسانی
حل تمرین درس دوازدهم فارسی دهم انسانی
0


دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

حل تمرین کتاب درسی ریاضی دوازدهم تجربی x بخوانید...