حل تمرین فارسی دوازدهم درس هشتم

حل تمرین فارسی دوازدهم درس هشتم
حل تمرین فارسی دوازدهم درس هشتم

معنی شعر متن از پاریزتا پاریس فارسی دوازدهم


جواب قلمرور زبانی درس 8 فارسی دوازدهم


جواب قلمرو ادبی درس8 فارسی دوازدهم


جواب قلمرو فکری درس 8 فارسی دوازدهم

[email protected]

حل تمرین فارسی دوازدهم درس هشتم

09305561992

ادرس ایمیل خود را در کادر زیر وارد کنید و از اخرین اخبار مطلع شوید

ما رادر شبکه های اجتماعی زیر دنبال کنید


درس1 فارسی دوازدهم


درس 2 فارسی دوازدهم


درس3 فارسی دوازدهم


درس4 فارسی دوازدهم


درس5 فارسی دوازدهم

حل تمرین فارسی دوازدهم درس هشتم


درس6 فارسی دوازدهم


درس7 فارسی دوازدهم


درس8 فارسی دوازدهم


درس9 فارسی دوازدهم


درس10 فارسی دوازدهم


درس11 فارسی دوازدهم


درس 12 فارسی دوازدهم


درس 13 فارسی دوازدهم


درس 14 فارسی دوازدهم


درس 15 فارسی دوازدهم


درس 16 فارسی دوازدهم


درس17 فارسی دوازدهم


درس 18 فارسی دوازدهم

[email protected]

09305561992

ادرس ایمیل خود را در کادر زیر وارد کنید و از اخرین اخبار مطلع شوید

ما رادر شبکه های اجتماعی زیر دنبال کنید

برای تابستان برنامه ریزی داری؟

(تخفیف 50 درصدی فقط همین امروز )

دیدن این بسته ویژه

سلام, با دانلود گام به گام فارسی دوازدهم از سری مقالات گام به گام دوازدهم با شما هستیم. دوازدهمی هایی که می خواهید از مباحث ادبیات تعلیمی, غنایی و… و ادیبات انقلاب اسلامی, داستانی و ادبیات جهان که واقعا مباحث سخت و نفس گیری هستند به آسانی و راحتی نمرات بالایی رو بدست بیاورید مطالعه این مقاله رو بشما پیشنهاد میکنم. با توجه به رویکرد مهارتی فارسی این گام به گام تاثیر بسزایی در تقويت مهارتهاي زباني و فرا زباني شما دارد. اساتید مجرب ما کالبد شکافی تحلیل هر اثر از لحاظ زباني ، ادبي و فكري که خود شامل قلمرو گسترده ای می باشد را هم از قلم ننداخته اند تا شما آسوده خاطر باشید. ما در این مطلب برای شما  دانلود گام به گام فارسی دوازدهم رو آماده کردیم. که شما کلیه فصل ها رو میتونید در اون پیدا کنید.

رایگان دانلود کن !

حل تمرین فارسی دوازدهم درس هشتم

شما می توانید گام به گام فارسی را به همراه سایر دروس، از طریق اپلیکیشن نمره باکس دانلود کنید.

تصاویر اپلیکیشن: (برای بزرگنمایی کلیک کنید)

در ضمن فایل PDF گام به گام فارسی دوازدهم رایگان می باشد.

در این گام به گام که ما برای شما آماده کرده ایم پاسخ به تمام سوالاتی که در این 8 فصل کتاب فارسی دوازدهم وجود داره به صورت کاملا تشریحی برای شما آماده شده است. شما با دانلود pdf گام به گام فارسی دوازدهم در این مسیر یعنی پاسخ به سوالات کتاب درسی و  همچنین تسلط بیشتر به مفاهیم و تمارین کتاب درسی که در درس فارسی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است قدم های روبه جلو و مثبتی بر می دارید.. در دیجی کنکور به ما ثابت شده است که مقالات گام به گام بسیار تاثیر گذار و مفید هستند اما اگر از آن به درستی استفاده نشود می‌تواند تأثیرات بدی بر روی درک شما از مفاهیم فارسی داشته باشد. دانلود گام به گام فارسی دوازدهم که شما می‌توانید آن را در این پست انجام دهید، می‌تواند تاثیر بسیار مثبتی در درک شما از فارسی دوازدهم داشته باشد ولی اگر از آن به درستی استفاده نکنید به اینصورت که قبل از مطالعه کتاب فارسی پایه دوازدهم به گام به گام رجوع کنید به جرأت می‌توان گفت که تأثیر منفی بر روی درک شما از این درس بسیار مهم خواهد گذاشت. پس ما از شما تقاضا می کنیم ابتدا خودتان بر روی تمارین و مسائل کتاب درسی به صورت ویژه ای زمان بگذارید و بر روی آنها فکر کنید و سپس به دانلود گام به گام ، که در پایین این پست قرار دارد بپردازید. در باکس دانلودی زیر می توانید به سادگی حل تمرین فارسی دوازدهم را دریافت کنید. همه فایل ها همراه با پاسخ های کاملا تشریحی هستند. همچنین اگر نیاز به سایر گام به گام های پایه دوازدهم داشتید می توانید به بخش گام به گام دوازدهم  مراجعه کنید.

دانلود

دانلود  گام به گام دوازدهم

ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی می‌نویسم.

تشکر فراوان

خیلی عالی بود واقعا ممنون و مچکر از سایت گرامی

واقعا این اخر سالی بدردم خورد

واقعا عالیییییییییییییییییییییییییییییه مرسییییییییییییییییییییی خدا خیرتون بده خیلی خیلی ممنون

میشه گفت خیلی خوبه

بگم چی،واقعا عاااالیه سایتتون، واقعا یکی از بهترین سایت هاست،خدا خیرتون بده

نام کاربری یا ایمیل

رمز عبور

مرا به خاطر بسپار


دانلودDownloads-icon


Downloads-icon


pdf گام به گام فارسی دوازدهم تجربیDownloads-icon


pdf گام به گام فارسی دوازدهم ریاضیDownloads-icon


دانلود pdf گام به گام فارسی دوازدهم انسانیDownloads-icon



{{ successMsg }}

{{ errorMsg }}

لطفا کدی که برای شما ارسال شده است را وارد کنید.

حل تمرین فارسی دوازدهم درس هشتم

بنظر میرسد شما قادر به دریافت پیامکهای ما نیستید!
لطفا برای فعال سازی کد
{{ receive_code }}

را از طریق شماره
{{ identity }}

به شماره
10001883

ارسال کنید.
منتظر بمانید تا فعال سازی انجام شود!

لطفا برای حساب خود رمز عبور وارد کنید.

لطفا کدی که برای شما ارسال شده است را وارد کنید.

بنظر میرسد شما قادر به دریافت پیامکهای ما نیستید!
لطفا برای فعال سازی کد
{{ receive_code }}

را از طریق شماره
{{ identity }}

به شماره
10001883

ارسال کنید.
منتظر بمانید تا فعال سازی انجام شود!

لطفا برای حساب خود رمز عبور وارد کنید.

برای استفاده بسیاری از امکانات گاما و خیلی از وبسایت ها باید جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.

برای این کار باید به تنظیمات مرورگر خود مراجعه کنید.
در صورت نیاز به راهنمایی اینجا کلیک کنید..

{{ total }} مورد پیدا کردم!

نمونه سوال+44,000

محتوای آموزشی+12,000

پرسش و پاسخ+12,000

آزمون آنلاین+2,700

درسنامه آموزشی +1,200

مدرسه یاب+130,000

نمونه سوال

محتوای آموزشی

پرسش و پاسخ

آزمون آنلاین

درسنامه آموزشی

مدرسه یاب

معلم خصوصی

مناسب برای رشته های:
– علوم ریاضی
– علوم تجربی
– ادبیات و علوم انسانی
– علوم و معارف اسلامی
مباحث :
فصل یکم- ادبیات تعلیمی
درس 1: شکرِ نعمت
درس 2: مست و هُشیار
فصل دوم- ادبیات پایداری
درس 3: آزادی
درس 5: دماوندیه
فصل سوم- ادبیات غنایی
درس 6: نی‌نامه
درس 7: در حقیقت عشق
فصل چهارم- ادبیات سفر و زندگی
درس 8: از پاریز تا پاریس
درس 9: کویر
فصل پنجم- ادبیات انقلاب اسلامی
درس 10: فصل شکوفایی
درس 11: آن شب عزیز
فصل ششم- ادبیات حماسی
درس 12: گذر سیاوش از آتش
درس 13: خوانِ هشتم
فصل هفتم- ادبیات داستانی
درس 14: سی مرغ و سیمرغ
درس 16: کباب غاز
فصل هشتم- ادبیات جهان
درس 17: خندۀ تو
درس 18: عشق جاودانی

برای دانلود
ثبت نام کنید (
وارد شوید
) و کیف پول خود را شارژ کنید.

لطفا به قوانین نشر محتوا در فضای مجازی احترام گذاشته و از انتشار مجدد این فایل ها خودداری کنید.

آزمون آنلاین

15 تست

تست کنکور سراسری فارسی (3) دوازدهم | درس 12: گذر سیاوش از آتش

آزمون آنلاین

25 تست

تست کنکور سراسری فارسی (3) دوازدهم | درس 14: سی مرغ و سیمرغ

آزمون آنلاین

20 تست

تست کنکور سراسری فارسی (3) دوازدهم | درس 9: کویر

حل تمرین فارسی دوازدهم درس هشتم

3 صفحه

سوال و پاسخ امتحان ترم اول فارسی (3) دوازدهم دبیرستان حضرت مریم اشتهارد | دی 1397

23 صفحه

گام به گام: آرایه‌های ادبی موجود در کتاب فارسی (3) پایۀ دوازدهم

2 صفحه

آزمون نوبت اول فارسی (3) دوازدهم دبیرستان خدیجه کبری | دی 1397

4 صفحه

امتحان فارسی (3) دوازدهم دبیرستان دکتر شریعتی کرمان | درس 10 تا 12

4 صفحه

سؤالات و پاسخنامه امتحان ترم اول فارسی (3) دوازدهم دبیرستان امام رضا (ع) | دی 1397

2 صفحه

آزمون نوبت اول فارسی (3) دوازدهم دبیرستان عترت | دی 1397

4 صفحه

آزمون نوبت اول فارسی (3) دوازدهم دبیرستان شیخ کلینی | دی 98

3 صفحه

نمونه سوال امتحان نوبت اول فارسی (3) دوازدهم مشترک کلیه رشته‌ها | سری 3 + پاسخ

3 صفحه

امتحان نیمسال اول فارسی (3) دوازدهم دبیرستان نمونه دولتی عفاف | دی 1397

56 صفحه

راهنمای گام به گام فارسی (3) دوازدهم (معنی جملات و ابیات مشکل)

توضیح کامل قلمرو ادبی، قلمرو زبانی و قلمرو معنایی درس های فارسی (3) دوازدهم

آن شب عزیز

نمی خواستم که خدای ناکرده حرف شما را زیر پا گذاشته باشم.

قلمرو ادبی: حرف کسی را زیر پا گذاشتن: کنایه از
نافرمانی

من بیش از همه مُصِر بودم

قلمرو زبانی: مُصِر: اصرار کننده، پافشاری کننده

حل تمرین فارسی دوازدهم درس هشتم

مدیر را کلافه کردم

قلمرو زبانی: کلافه: بی تاب و ناراحت به علت قرار
گرفتن در وضع آزار دهنده

برای گرفتن حقوقتان هم حتّی سر نزده اید.

قلمرو ادبی: سر زدن: کنایه از سراغ کسی رفتن

بر بالای تل خاکی ایستاده اید 
چفیه بر گردن و کُلت بر کمر.

قلمرو زبانی: تل: تپه، پشته / چفیه: چپیه، گونه ای
سربند

دستتان را بر چشم‌های درشتتان حمایل کرده بودید.

قلمرو زبانی: حمایل: محافظ، نگهدارنده؛ حمایل کردن:
محافظ قرار دادن چیزی برای چیز دیگر

گوشه ای کز کردم.

قلمرو زبانی: کز کردن: خود را جمع کردن و در خود فرورفتن

ولی اینکه همان دم شناخته باشیدم، مطمئن نیستم.

قلمرو زبانی: دم: مجاز از لحظه

مثل کلاس، گرم و پرشور حرف می زدید

قلمرو ادبی: گرم و پرشور حرف زدن: کنایه از گیرا و با جذبه و هیجان انگیز سخن گفتن/
حرف گرم: حسّ آمیزی

برای رساندن پیغام به گُردان شما آمده ام.

قلمرو زبانی: گُردان: یگان نظامی که معمولا شامل سه گروهان است.

رسته‌های
نظامی از کوچک به بزرگ: جوخه(سرجوخه)، دسته(استوار، گروهبان)، گروهان(ستوان)،
گردان(سرگرد)، هنگ(سرهنگ)، تیپ(سرتیپ)، لشکر(سرلشگر)، سپاه (سپهبد)، ارتش (ارتشبد)

تکبیر و صلوات بچّه‌ها فرو نشست

قلمرو زبانی: تکبیر: الله اکبر گفتن / فرونشست: فعل پیشوندی

از جا کنده شدم و به سمت شما دویدم

قلمرو زبانی: از جا کنده شدن: کنایه
از جهیدن

من خبر قابل عرض نداشتم

قلمرو زبانی: عرض: گفتن

گفتید: از شامهٔ قوّی شما تشخیص بوی حمله غریب نیست

قلمرو زبانی: شامّه: قوّهٔ بویایی/ غریب: عجیب و شگفت

بهانه می آوردید و طفره می رفتید

قلمرو زبانی: طفره رفتن خودداری کردن از انجام کاری از روی قصد و با بهانه آوردن،
به ویژه خودداری کردن از پاسخ صریح دادن به سؤالی یا کشاندن موضوع به موضوعات دیگر

ولی اصرارهای من که بوی التماس می داد

قلمرو زبانی: اصرار: پافشاری (اسرار: ج سر، رازها)

قلمرو ادبی: بوی التماس: حسّ آمیزی

عاقبت شما را متقاعد کرد.

قلمرو زبانی: متقاعد کردن: مجاب کردن، وادار به قبول

شبح شما را در میان تاریکی تعقیب می کردم

قلمرو زبانی: شبح: آنچه به صورت سیاهی به نظر می آید، سایه موهوم از کسی یا چیزی

جای دنجی بود

حل تمرین فارسی دوازدهم درس هشتم

قلمرو زبانی: دنج: ویژگی جای خلوت و آرام و بدون رفت و آمد

زمزمهٔ لطیف و سبک و ملایم

قلمرو ادبی: زمزمهٔ لطیف و سبک و ملایم: حسّ آمیزی

پیش از این، سنگر دیده بانی یا انفرادی دشمن بوده است.

قلمرو زبانی: دیده بانی: نگهبانی دادن در یک جای بلند و ثابت

هر چه زودتر مخفیگاهی پیدا کنم که از هر دیدرسی در امان بمانم.

قلمرو زبانی: مخفیگاه:
پناهگاه / دیدرس: جایی که در محدوده دید انسان است.

از کنجکاوی گلولهٔ توپ در خاک فراهم آمده بود.

قلمرو ادبی: کنجکاوی گلولهٔ توپ در خاک: فرو رفتنِ گلولهٔ توپ در خاک، جانبخشی

در زمانی که ماه داشت سربلند از پشت ابرهای تیره بیرون می آمد

قلمرو ادبی: ماه: تشخیص (به قرینهٔ سربلندی و بیرون آمدن)

ولی عمق گودال آن قدر نبود که بتواند جثّۀ آدمی را ایستاده یا نشسته
در خود بگیرد.

قلمرو زبانی: جثّۀ: پیکر

می توانست مرا با خاک هم سطح و یکسان کند

قلمرو ادبی: جملهٔ کنایی و ایهامی است؛ معنی ظاهری آن این است که من با سجده
کردن با خاک هم سطح می شدم و دیده نمی شدم امّا معنی کنایی و ایهامی آن، این است
که من با سجده خود را چون خاک در برابر عظمت خالق، پست و کوچک می کردم.

صدایی که می آمد، حزین ترین و عاشقانه ترین لحنی بود که در عمرم شنیده
بودم.

قلمرو زبانی: حزین: غم انگیز

آنجا که شما نشسته بودید، جای برافروختن روشنی نبود.

قلمرو زبانی: برافروختن: روشن کردن

از لحنتان پیدا بود که راز و نیاز و مناجات دارد به انتها می رسد.

قلمرو زبانی: راز و نیاز: مناجات

اوّل سر را از گودال در آوردم و اطراف را پاییدم

قلمرو زبانی: پاییدن: نگاهبانی کردن، زیر نظر داشتن

آرام از گودال در آمدم دوباره اطراف را برانداز کردم.

قلمرو زبانی: برانداز کردن یا وراندازکردن: برآورد کردن، سنجیدن

با هم به سوی موضع، راه افتادیم.

قلمرو زبانی: موضع: قرارگاه. در زبان عربی، اسم مکان است بر وزن مَفعَل (مَوْضَع)
یعنی جای وضع و قرار

فرصت چُرتی شاید باشد امّا سیر خواب نباید شد. خواب را مزمزه کنید،
بچشید،

قلمرو زبانی: چرتی: خواب بسیار کوتاه و سبک / سیرخواب: کنایه از خواب کامل / خواب
را مزمزه کنید: حس آمیزی

نگذارید که هیچ تمایل و خواسته ای بر شما مسلّط شود.

قلمرو زبانی: مسلط: چیره

مثل برق و باد خودم را به سنگر برسانم و تفنگم را بردارم. آنچه مشکل
بود، یافتن شما بود در این معرکه و تاریکی.

قلمرو زبانی: تشبیه / معرکه: جای جنگ

توپخانه شروع کرده بود و صدای مهیب آن، صدای کودکانه امّا خشک کلاش
را در خود هضم می کرد.

قلمرو زبانی: مهیب: ترسناک / صدای خشک: حس آمیزی / … هضم می کرد: صدای توپخانه،
صدای کلاش را خفه کرده بود.

مسلمّ بود که در میان یا پشت نیروها شما را نمی شود پیدا کرد.

قلمرو زبانی: مسلم: روشن /

ناکام می ماندم.

قلمرو زبانی: ناکام: ناموفق،

راه تنگ و باریک بود و پیشی گرفتن از بچّه‌ها سخت مشکل.

قلمرو زبانی: پیشی گرفتن: سبقت گرفتن /

مَعبَر تمام شد و وارد محوّطه پیش روی خاک ریزهای دشمن شدیم.

قلمرو زبانی: معبر: گذرگاه، محل عبور

تیربارها، دوشکاها، تک تیرها و رگبارها همه تلاششان این بود که بچّه‌ها
را از نزدیک شدن به خاک ریز باز دارند.

قلمرو زبانی: تیربار: مسلسل سنگین / دوشکا: اسلحه ای قوی که بزرگ تر و قوی تر از
تیربار است.

آخرین رمق‌هایشان را در آخرین فشنگ‌هایشان می ریختند.

قلمرو زبانی: رمق: توان

بچّه‌ها هم که انگار از دست آن ذله شده بودند، تکبیر گفتند.

قلمرو زبانی: ذله: به تنگ آمدن، همان واژهٔ کوچک شدن، خوارو خفیف شدن( که تبدیل
به اصطلاح عامیانه شده است.)

از طرفی ذوق کردم، بال درآوردم، عشق کردم از اینکه فهمیده اید که انهدام
آن تیربار کار من بوده است.

قلمرو زبانی: ذوق کردن: بسیار خوشدل شدن / انهدام: نابودی

قلمرو ادبی: بال درآوردم: استعاره، کنایه از نهایت شادی

یا مهدی غریبانه ای گفتید.

قلمرو ادبی: غریبانه: درخور غریب، شگفت

انگار نه انگار که یک دست از دست داده اید.

قلمرو زبانی: انگار نه انگار: هنگامی گفته می شود که کسی نسبت به امری بی اعتناست.

شما دوباره یا مهدی گفتید امّا این بار جگر خراشتر.

قلمرو زبانی: جگرخراش: دلخراش، ناگوار

تیر انگار خورده بود به جناق سینه تان، به زیر قلبتان.

قلمرو زبانی: جناق: جناغ، استخوان پهن و دراز در جلوی قفسه سینه

وقتی که تعللّ کردند، موظّف شان کردید.

قلمرو زبانی: تعلل: عذر و دلیل آوردن، اهمال کردن، به تعویق انداختن چیزی یا
انجام کاری، درنگ

دوباره به من تشر زدید.

قلمرو زبانی: تَشَر: سخنی که همراه با خشم، خشونت و اعتراض است و معمولا به قصد
ترساندن و تهدید کردن کسی گفته می شود.

شما شهادتین گفتید و یک بار دیگر امام زمان را صدا زدید و خاموش
شدید.

قلمرو زبانی: شهادَتَیْن، تثنیهٔ شهادت، دو صیغهٔ «اشهد انّ محمداً
رسول اللّه» و «اشهد ان لا اله الّ اللّه». این دو صیغه را معمولاً هنگام شهادت و رحلت
یا وارد شدن به دین اسلام بر زبان می آورند. / خاموش شدید: کنایه از درگذشتید

شعرخوانی: شکوه چشمان تو

۱- آه، این، سِر
بریدهٔ ماه است در پگاه؟ / یا نه! سِر بریدهٔ خورشیدِ شامگاه؟

قلمرو زبانی: پگاه: صبح زود / آه: شبه جمله، صوت / لحن:
پرسشی

قلمرو ادبی: تشبیه در هر دو مصراع: این سر بریده شهید
مانند سر بریده خورشید و ماه است / تضاد: پگاه و شامگاه/ بیت تجاهل العارف دارد. /
سر ماه و سِر خورشید: اضافهٔ استعاری و تشخیص/ تناسب: ماه، خورشید / واژه آرایی:
سر، بریده / قالب: غزل / وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (رشته انسانی)

بازگردانی: آیا این شهید سربریده همچون ماهی است که در پگاه طلوع کرده است؟
(شاعر تصویر هلال ماه را به سربریدگی آن تعبیر می کند.) خورشید سربریده است به
هنگام غروب؟ (به احتمال، شاعر، هلال ماه را با پیکر بی سِر شهید مطابقت می دهد)؛
یا نه، خورشید است به هنگام غروب. (خورشید، به هنگام غروب خونین و سرخ رنگ است،
چنانکه شهید.)

پیام: زیبایی پیکر شهید

۲- خورشید، بی حفاظ نشسته به روی خاک؟ / یا ماه بی ملاحظه افتاده بین راه؟

قلمرو زبانی: بی حفاظ: بدون حصار و نرده، آنچه اطراف آن
را حصار نگرفته باشند. / لحن: پرسشی، توصیفی و روایی

قلمرو ادبی: خورشید، ماه: استعاره از شهید / بی ملاحظه
ماه زیباست و بی ملاحظگی در مورد زیبارو یعنی زیبایی خود را آشکارا در معرض دید
قرار دادن.

هر که داد او حسن خود را در مزاد / صد قضای بد
سوی او رو نهاد     مولوی

بازگردانی: پیکر شهید، گویی خورشید است که بعینه روی خاک قرار گرفته است. یا ماه
است که بی آنکه ملاحظهٔ زیباییِ خود را بکند، خود را آشکار ساخته است.

پیام: ارزشمندی پیکر شهید

۳- ماه آمده به دیدن خورشید، صبح زود / خورشید رفته است سر شب سراغ ماه

قلمرو زبانی: صبح زود، احتمالا اشاره به زمان شهادت
شهید دارد که صبح بوده است. / لحن: پرسشی، توصیفی و روایی

قلمرو ادبی: جانبخشی / واژه آرایی: ماه، خورشید /
تضاد: صبح، شب؛ آمده، رفته / خورشید نخست: استعاره از سر شهید / ماه دوم: استعاره
از سر شهید / تجاهل العارف

بازگردانی:  بامداد ماه به دیدن شهید
آمده است یا سر شب خورشید به سراغ شهید رفته است؟

پیام: ارزشمندی پیکر شهید

۴- حُسنِ شهادت از همه حُسنی فراتر است / ای محسنِ شهید من، ای حُسنِ بی گناه

قلمرو زبانی: حسن: زیبایی / فراتر: برتر / لحن: تعلیمی
و منادایی

قلمرو ادبی: واژه آرایی: حسن / حسن، محسن: جناس،
اشتقاق / واج آرایی: ن

بازگردانی: ، ای محسنِ شهید، ای شهید زیبای بی گناه من، زیباییِ شهادت از همهٔ
زیبایی‌ها فراتر و ارجمندتر است.

پیام: ارزش شهادت

۵- ترسم تو را ببیند و شرمندگی کِشد / یوسف، بگو که هیچ نیاید برون ز چاه

قلمرو زبانی: لحن: تغزلی و عاشقانه

قلمرو ادبی: تلمیح به داستان حضرت یوسف / می ترسم:
ایهام (۱- یقین دارم.۲- واهمه دارم) / اغراق

بازگردانی: یوسف که خود در زیبایی مثل است، می ترسم با جلوه گری زیباییِ تو، از
زیباییِ خویش شرمنده شود؛ پس ای یوسف، خود را آشکار نکن.

پیام: زیبایی شهادت

۶- شاهد نیاز نیست که در محضر آورند / در دادگاه عشق رگ گردنت گواه

قلمرو زبانی: شاهد: گواه / محضر: محل حضور، دفترخانه،
اینجا به معنای دادگاه / لحن: تغزلی و عاشقانه

قلمرو ادبی: دادگاه عشق: اضافهٔ تشبیهی / واج آرایی
«گ»

بازگردانی: نیازی به حضور شاهد و گواه نیست؛ زیرا در دادگاه عشق، رگِ گردنِ تو،
خود گواهی خواهد داد که در راه عشق شهید شده ای.

پیام: شاعر به ویژگی‌های عاشق شهادت بودن، اسارت
و شرافت شهید اشاره دارد.

۷- دارد اسارت تو به زینب اشارتی / از اشتیاق کیست که چشمت کشیده راه؟

قلمرو زبانی: اسارت: اسیر شدن / لحن: تغزّلی و عاشقانه

قلمرو ادبی: اسارت، اشارت: جناس ناهمسان اختلافی/ چشمت
کشیده راه: ترکیب کنایی است؛ یعنی به راه چشم دوخته شده است؛ به راه می نگری و
منتظر هستی./ بیت، تلمیح دارد به واقعهٔ عاشورا و اسارت حضرت زینب / واج آرایی: ش

بازگردانی: اسارت تو، ما را به یاد اسارت حضرت زینب می اندازد. از اشتیاق چه کسی
چشمت به راه دوخته شده است؟

پیام: شهید راه حضرت زینب را می رود، انتظار
برای آمدن نجات دهنده

۸- از دوردست می رسد آیا کدام پیک؟ / ای مسلم شرف، به کجا می کنی نگاه؟

قلمرو زبانی: آیا کدام: لغزش نگارشی / مسلم: مسلمان، پیرو
دین اسلام، منظور مسلم بن عقیل است / پیک: نامه بر، فرستاده / لحن: تغزلی و
عاشقانه / شرف: بزرگواری، حرمت و اعتباری که از رعایت کردن ارزش های اخلاقی به
وجود می آید.

قلمرو ادبی: به قرینهٔ پیک و مسلم بیت تلمیح دارد به
ماجرای مسلم بن عقیل پیک امام حسین به سوی کوفیان / مسلم: ایهام (مسلمان، مسلم بن
عقیل) / استعاره: شهید با نام مسلم بن عقیل مورد خطاب واقع شده است.

بازگردانی: آیا پیکی از دوردست‌ها نزدیک می شود که ای شهید، تو به آن سو نگاه
افکنده ای.

پیام: انتظار برای آمدن نجات دهنده

۹- لبریز زندگی است نفس‌های آخرت / آورده مرگ گرم به آغوش تو پناه

قلمرو ادبی: لبریز زندگی است نفس‌های آخرت: متناقض نما
(پارادوکس) / مرگ … آورده: استعاره، جانبخشی / تضاد: مرگ، زندگی / لحن: تغزلی و
عاشقانه / گرم: با شور و نشاط / مرگ گرم …: حس آمیزی، متناقض نما /

بازگردانی: نفس‌های آخر تو، نشانه مرگ تو و پایان کار تو نیست؛ بلکه امید زندگی
است، برای همین است که مرگ به تو پناه آورده است تا پایان کارش نباشد و از شهادت
تو، زندگی بیابد.

پیام: شهادت
مرگ نیست.

۱۰- یک کربلا شکوه به چشمت نهفته است / ای روضهٔ مجسّمِ گودال قتلگاه

قلمرو زبانی: روضه: باغ، سوگواری برای امام حسین / مجسّم:
تجسم یافته / لحن: تغزلی و عاشقانه

قلمرو ادبی: بیت تلمیح دارد به واقعهٔ عاشورا و گودال
قتلگاه که پیکر مطهّر امام حسین در آن افتاد و در آنجا به شهادت رسید. نیز با توجه
به قرینهٔ روضه اشاره ای دارد به روضه خوانی در سوگ حضرت. / یک کربلا: کنایه از
بسیار / روضه … : استعاره از شهید / 
تناسب: کربلا، گودال، قتلگاه / روضه: ذکر مصیبت و نوحه سرایی، آنچه در
مراسم سوگواری اهل بیت پیغمبر و به ویژه در مراسم سوگواری امام حسین خوانده می
شود.

بازگردانی: شاعر شکوه رویداد کربلا را در شهادت شهید حججی می بیند و می گوید: تو
زنده کنندهٔ شکوه کربلایی. تو تجسّم بخش گودالی هستی که سر مبارک امام حسین در آن
قرار داشت. ( پیکرت، گویی روضه خوانی است که واقعه گودال قتلگاه را به تصویر می
کشد.)

پیام: شکوه
شهید

امیری اسفندقه


آن شب عزیز- شکوه چشمان تو / an-shabDownloads-icon


دریافتDownloads-icon

خوان هشتم

درسِ سیزدهم  ( خوان هشتم)…….پایه ی دوازدهم

3/2/1- بله ،یادم آمد ،داشتم خاطره ی آن شبی را می گفتم که ( مثلِ دیگر شبها ) تندی و شدتِ سرمای ِ زمستان ( ِ ظلم و ستم ) بیداد می کرد .          4- چه سرمایِ سختی بود.                     5- کوران و سوز و سرمای وحشتناکی بود.    

6- اما ،خوش بختانه ،بالاخره سرپناهی یافتم .

 

حل تمرین فارسی دوازدهم درس هشتم

7- اگر چه بیرون از آنجا (قهوه خانه ) سردو تاریک بود به سردی وتیرگیِ ترس حاکم بر اجتماع . 

           8- ولی قهوه خانه گرم و روشن و امید دهنده بود به گرماو روشنی شرمِ حاکم برمردم آنجا .       

9- هم نوعان، خون گرم وصمیمی بودند .    

10 – قهوه خانه گرم و آگاهی دهنده بود و مرد نقّال ،سخنانی مؤثّر و گیرا داشت . 

      11- به راستی کانونی گرم وصمیمی بود. 

15…12- مرد نقّال  –  آنکه صداو سخنی گرم و مؤثر داشت /و سکوتی طنینانداز و مؤثر  / و سخنانش همچون داستانهایآشنایی که از شاهنامه می گفت گرم و گیرا بود – راه می رفت و سخن می گفت . 

              16 – چوب دستی همچون عصای گره دارِ درویشان در دستش؛  

    17- با شور و شوق داستان را نقل می کرد .

                 19- 18 – صحنه ی میدانِ کوچک قهوه خانه را گاه تند و گاه آرام طی می کرد.

                    21-20 –همنوعان    ، همه خاموش بودند و  مانند صدفی بر گردِ مروارید، دورِ نقّال، حلقه زده بودند.          22-  و با همه ی وجود گوش فرا میدادند.         

       23- (نقّال می گفت : ) حکایت هفتخوان را فردوسی از زبان ” آزاد سرو ” از اهالی مرو بیان کرده

                                   25-24- یا به قولی از زبان ِ ”  ماخ سالار “

،آن مردِ گرامی ، آن هراتیِ خوب و پاکدین روایت کرده ؛  

 

(ماخ سالار: از اهالی هرات و یکی از چهار تَن دانای زرتشتی بود که با کمکِ یکدیگر شاهنامه ی منثور

را با استفاده از داستان های قدیم ایران، گرد آوری کردند.شاهنامه ای که ماخ سالار و دیگران جمع آوری

کردند به شاهنامه ی ابو منصوری، معروف است و به دستور امیر محمّد بن عبدالرّزاق،فرمانروای طوس

نوشته شد.بعدها این  شاهنامه ی ابو منصوری یکی از منابع فردوسی برای نگارش شاهنامه شد. 

فردوسی از ماخ در ابتدای داستانِ پادشاهیِ هرمز سوّم نام می برد.)

 

(آزاد سرو:او از نزدیکانِ سهل بن احمد و معاصر فردوسی بود .نَسَبش را به سام نریمان می رسانید و

 خود را از نوادگانِ رستم می دانست. او نیز از کسانی است که در نگارش شاهنامه ی منثور دست

داشته و فردوسی در آغازِ داستانِ کشته شدنِ رستم از وی یاد می کند.)

 

 

                28…26 – اما خوانِ هشتم را من روایت می کنم ، که نامم “ماث ”  (مهدیِ اخوانِ ثالث ) است. 

       30– 29 –  و نقّال، همچنان ، می آمد و می رفت و می گفت و می گفت :

                             

   31- خوانِ هشتمکه نقل می کنم داستانِ غم و درد است .      

 32- شعر( تنها با ظاهری زیبا)  و کلامی به هم بافته شده نیست . 

 

33- این داستان،معیارِ سنجش ِ دوستی و دشمنی ِ مردان و ناجوان مردان است .

 

34- شعری بی ارزش که تنها ظاهری خوب داشته ولی بی محتوا باشد، نیست .

 

حل تمرین فارسی دوازدهم درس هشتم

35- سخنی بی ارزش با ظاهری خوب – که پوچ و بی محتوآ باشد ، نیست. 

 

36 – بیان کننده ی بدبختی های ِ اجتماع است . 

       37- و هنوز اثرِ خونِ پهلوانانی کهمظلومانه کشته شده اند را در خود دارد .

 

38- خوانِ هشتم ،داستانِ مرگ مظلومانه و ناجوانمردانه ی ِ پهلوانانیهمچون تختی را در خود پنهان نموده است .

 

39- نقّال اندکی ایستاد و خاموش ماند.     

 40 – سپس، هم صدا با فریادِ خشم ( باصدایی خشمگین )             

41-43 با صدایی لرزان و لحنی حماسی و رجز گونه و درد آلود ، اینگونه خواند : آه،                     

44- اکنون دیگر آن تکیه گاه و امیدِ مردم ِسرزمینِ ایران

 

45- آن شیر مرد ِ شجاعِ میدانِ جنگ های هراس انگیز ،           

46- پسرِ زال وپهلوانِ جهان   

47- آن صاحب و سوارِ رخشِ بی همتا ،            

49- 48  – آن که هرگز –  همانندِ کلیدی که گنجی از مروارید را می گشاید – لبخند از لبهای او دور نمی شد .

              

51- 50- چه در روز صلح که با مهر (خورشید / محبت ) عهد و پیمان بستهبود و چه در روز جنگ که برای کینه و انتقام از دشمن سوگند خورده بود .

52- آری اکنون آن شیرمردِ شجاعِ سرزمینِ ایران               53- آن نیرومندِ پهلوانِسیستانی

              

 54- آنکه در استواری بلندترین کوه بود و در دلاوری برترینِ مردان                   55-  رستم پسرِ دستا ن  (زال )               

 

56- در عمقِ چاهِ پهناورِ عمیق ِتاریک قرار داشت.        57- که هر طرف بر کف و دیوارهایِ آن نیزه  وخنجر قرار داده شده بود.           58- چاهِ حیله و نیرنگِناجوانمردان                    59- چاهِ  انسانهای پست و بی درد

61-60- چاهی که بی شرمی آن (بدلیل آنکه رستم را در خود جای می دهد )(یا بی شرمی ِ حفر کننده ی چاه ) مانند عمق و پهنای ِ آن غیر قابل باور وغم انگیزو شگفت انگیز بود .

                       62- آری ،اکنون آن پهلوانِ تنومند با رخش ِ غیرتمند ،

63- در عمقِ این چاه که زهرِ شمشیرو نیزه مانند آب درآن جاری بود ،گمشده بود. …..

64…67-  رستم، پهلوانِ هفت خوان،اکنون ، چون طعمه ای برای دام و دهانِ خوانِ هشتم شده بود و 

می اندیشید که نباید چیزی بگوید.

        68- بس که این مکرو فریب بی شرمانه و پست است .       

 

69- چشم خود را باید ببندد تا حقیقت رانبیند.            71-70- بعد مدتی که چشمِ خود را گشود ؛رخش خود را دید.         

 

73-72- بس که خون از تنِ رخش رفته بود و بس که زهرِ نشسته در زخم هایِ او اثر گذار  بود؛                                          

74- گویی رخش، رمق و هوشیاریش از بین رفته بود و داشت به خواب ابدی می رفت. 

 

77…75- رستم /     از تنِ  خود که –  بسیار بدتر از رخش بود – بی خبر بود و اعتنایی به خود نداشت.

 

78- رخش را می دید و زیر نظر داشت.       80- 79- رخش آن یکتای گرامی و آن یکتای بی  همتا / رخش باآن رنگِ درخشان ؛

 

81- با هزاران خاطراتِ خوب و روشنی که از او داشت….             83-82-  رستم در دل گفت:آه ، طفلک رخش   

85-84- شاید این نخستین بار بود که لبخند از لب رستم دور شده بود ونمی خندید . 

       88…86- … ناگهان بر لبِ آن چاه ، سایه ای را دید.

    

90-89- آن سایه ،شغاد ،آن نابرادر (برادر ناتنی / ناجوانمرد ) بود  …

 .        91- که صدای شوم و ناجوانمردانه اش در چاهِ گوش ِ رستم می پیچیدو تکرار می شد.         

 

95…92- .دوباره،چشمش به رخش افتاد امّا… دید که رخشِ زیبا و غیرتمندش ، آن اسبِ بی همتا

       

96-   با هزاران خاطره ی ِ خوبی که از او داشت به خوابِ ابدی رفته است . 

                   98- 97- آن چنان که به راستی گویی ،آن هزاران خاطره ی ِ خوبی که با رخشداشت ،همه خواب و رؤیا بوده است و حقیقت نداشته .                 

102…99- پس از آن تا مدّتی طولانی،یال و روی اسبش را هی نوازش می کرد و می بویید و صورتش را بر یال و چشمِ اسبش ، می کشید.

              103- نقّال، صدایی همراه با ناله و شیون داشت  ،

               

104-  ونگاهی نافذ و اثر گذار و حاکی از نفرت و خشم (حکایت را اینگونه ادامه داد ) ، 

    

106-105- رستم آرام نشست ،  یال ِ رخش در دستش بود و آخرین افکار را در ذهن مرور می کرد : 

108-107- این واقعه، جنگ بود یا شکار ، میهمانی بود یا مکرو حیله؟

           

  112- 109-  داستان اینگونه به ما نشان میدهد که اگر رستممی خواست ،می توانست ،شغادِ نابرادر را با کمان و تیر به درختی که در زیر آن قرارداشت بدوزد (اورا مورد هدف قرار دهد )  –  همچنان که اورا مورد هدف قرارداد و با تیر به درخت دوخت  –             

114- 113-  درختی که برآن تکیه داده بود واز آنجا رستم را درونِ چاه می نگریست .

 

116- 115- قصّه به ما نشان می دهد که ، این  کار برای رستم بسیار آسان و ساده بود (این کارِسخت (کشتن نابرادری ) برای رستم بسیار ساده بود ) .            

118 – 1177 –  هم چنان که  رستم اگر می خواست می توانست ، آن کَمَندِ بلند خود را  بگشاید .

 

120 – 119 – وبه طرف بالا پرتاب کند وبه درختی یا گیره ای یاسنگی متّصل و درگیر کند و خود را بالا بکشد .

121- و اگر حقیقت را بپرسی ،من حقیقت را می گویم .          122- قصّه ،بدونِ شک واقعیت را بیان می کند .

 

124- 123- رستم اگر می خواست می توانست خود را بالا بکشد و نجات دهد.امّا…   .

****************************************************************** *********

           

  *** هفت خوانی که رستم برای نجاتِ کاووس شاه با پیروزی پشتِ سر گذاشت :

 

1- کشتنِ  شیرِ درنده      2-غلبه بر تشنگی        3- کشتنِ اژدها               4-کشتنِ  زنِ جادوگر      5- دیوی به نام اولاد و لشکرش را شکست داد    6- جنگ با ارژنگ دیو  و پیروزی بر وی     7-نبرد با  دیو سپید و نجات شاهِ ایران

+   حسیـــــن حسیــــن زاده بافـــــرانی  | دبیر دبیرستان شهید چمران نایین….بهمن 97


B L O G F A . C O M

حل تمرین فارسی دوازدهم درس هشتم
حل تمرین فارسی دوازدهم درس هشتم
0


دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جواب آزمايش هاي كتاب آزمايشگاه يازدهم x بخوانید...