پاسخ به شبهات ديني

پاسخ به شبهات ديني
پاسخ به شبهات ديني

لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْك / 2                 
                  آرشیو

لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْك / 1                
                  آرشیو

سالروز شهادت امام جواد علیه السلام                
                  آرشیو

دعای فرشتگان برای ما                
                  آرشیو

3 تير 1399

پاسخ به شبهات ديني

11 خرداد 1399

5 خرداد 1399

3 مرداد 1399

22 تير 1399

16 خرداد 1399

درج کلیه اطلاعات خواسته شده اختیاری است

اگر پاسخ می‌خواهید، درج نشانی صحیح ایمیل ضروری می‌باشد

توحید

امامت، غدیر، امیرالمومنین

کربلا ، محرم ، عزاداری

غیبت ، قیام ، انتظار

خانواده، ارتباط، مهارت

استجابت، زیارت، توسل، شفاعت ، ذکر، طلسم

شبهات تناقض در آیات قرآن

دفاع از حریم، دشمن ستیزی، جنگ سخت، جنگ نرم

مرگ، برزخ، قیامت، بهشت، جهنم، پاداش، عذاب

تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به «پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات – ایکس شبهه – ‌x-shobhe» می باشد. استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.


مجموعه سوالات اعتقادی – بخش پانزدهم…Downloads-icon


مجموعه سوالات قرآنی – بخش پانزدهمDownloads-icon


مجموعه سوالات سیاسی – بخش دهمDownloads-icon


مجموعه سوالات متفرقه – بیستمDownloads-icon

نشست علمی مجازی مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه علمیه قم با موضوع «سبک شناسی پاسخ به شبهات در سیره معصومین با تأکید بر مناظرات امام رضا(ع)» با ارائه حجت الاسلام رضا محمدی برگزار شد.

اصفهان – مبلغ تخصصی کلام و عقاید دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان در ارتباط با این شبهه و سوال رایج در ارتباط با عدل الهی که چرا فرزندان باید تاوان گناه والدین را بپردازند توضیحاتی ارائه کرده است.

نشست سبک شناسی پاسخ به شبهات در سیره معصومین (ع) با تأکید بر مناظرات امام رضا (ع) فردا در فضای مجازی برگزار می شود.

اصفهان – کارشناس مذهبی با اشاره به اینکه دین اسلام نسبت به تمام امور انسان حساسیت و دقت ویژه به خرج می دهد، گفت:در دوران شیوع کرونا باید از آموزه های دقیق اسلام در زمینه پرستاری بهره ببریم.

حجت الاسلام حسینی قزوینی گفت: اهتمام و دغدغه‌ای که امام صادق(ع) در پاسخگویی به شبهات عقیدتی داشتند در نشر معارف نداشتند و روایاتی که اهل‌بیت در اهمیت پاسخ به شبهات فرموده‌اند بسیار کثیر است.

پاسخ به شبهات ديني

قم – استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه امروز در فضای مجازی عده‌ای با شبهات خود ذهن جوانان را تخریب می‌کنند، افزود: متأسفانه جوانان فقط شبهه را می‌شنوند اما به دنبال جواب شبهات نمی‌روند.

اصفهان – کارشناس همکار مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی با تشریح تضادها و تفاوتهای عمیق میان دو تکنیک تسلط بر ذهن یعنی مراقبه در عرفان اسلامی و مدیتیشن گفت: مدیتیشن نماد خودمحوری بشریت است.

مدیر گروه علوم قرآنی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی از تألیف کتاب «بررسی شبهه اقتباس قرآن از عهدین» در پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن این پژوهشگاه خبر داد.

حجت الاسلام مبینی گفت: برخی شبهه‌ای مطرح کردند که قرآن مطالب خود را از کتاب مقدس اقتباس کرده است و قرآن اصالت ندارد و اخیراً مستشرقان این شبهه را نقد و این دیدگاه را انکار کردند.

اصفهان – کارشناس مرکز پاسخگویی به شبهات دینی گفت: این روزها فرضیه «سمسارا» یا «تناسخ»، مهره پازل «جنگ نرم» دشمنان قرار گرفته تا با انکار معاد بساط اخلاق را آنگونه که می خواهند بیارایند.

اصفهان – کارشناس فقه مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی با اشاره به برخی احکام فقهی بازار سرمایه و بورس گفت: درآمدی که از طریق بورس به دست می‌آید مصداق قمار نیست.

علم امام به تمام اشیاء و امور بالفعل نیست، بلکه مطابق برخی روایات، ائمه معصومین هرگاه اراده کنند، علم حاصل می‌شود.

یکی از ویژگی‌هایی که در مورد ماه مبارک رمضان بیان شده، این است که حضرات معصومین علیهم السلام در روایات متعددی فرمودند در ماه مبارک رمضان شیاطین در غل و زنجیر هستند.

اصفهان- کارشناس مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی با تشریح آداب عیادت در نگاه اسلام گفت: در این روزها باید دقت کنیم که رفتار ما با بیماران کرونایی به نوعی نباشد که عزت بیماران خدشه دار شود.

قم – عضو هیئت علمی جامعه المصطفی گفت: شهید مطهری سال‌ها قبل در کتاب‌های خود به همه شبهاتی که امروز در فضای مجازی مطرح می‌شود پاسخ داده است.

اصفهان – کارشناس مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی در ارتباط با یکی از شبهات این روزهای فضای مجازی با عنوان برخورد شهاب سنگ با زمین به عنوان یکی از علائم ظهور توضیحاتی ارائه کرده است.

محمدهادی همایون گفت: معصومین با اذن الهی می‌توانند در عالم تصرف کنند و این قدرت که بتوانند در نظامات دنیا تأثیرگذار باشند، با همین نظاماتی که در زندگی دنیوی وجود دارد، به آنها داده می‌شود.

سروش در سالیان اخیر به تناوب به ارائه نظرات عوامانه و تناقض گویی های عجیب و البته بی هشدار و نهیب گرفتار آمد و آنچه پایان دوران سروش را رقم زده عوام زدگی عمیقی است که وی را در برگرفته است.

اصفهان – کارشناس اخلاق مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی اصفهان در ارتباط با نحوه مقابله والدین در برابر چالشهای اعتقادی ایجاد شده برای کودکان در شرایط فراگیر شدن کرونا توضیحاتی ارائه کرد.

حجت الاسلام محمدحسن وکیلی، استاد حوزه علمیه در پاسخ به مدعیات عبدالکریم سروش گفت: در الهیات اسلامی از فلسفه وجود شرّ بسیار بحث شده است و عجیب است که سروش از این مباحث اطلاعی ندارد.

شیخ صدوق در «کمال الدین و تمام النعمة» روایتی را از حسین بن روح، ناب خاص سوم حضرت حجت(عج) نقل می کند که در آن به این پرسش که چرا انبیا و معصومین مانند سایر مردم زندگی می کنند، پاسخ داده است.

حجت‌الاسلام ترخان در یادداشت تازه ای با اشاره به برخی شیطنت های رسانه ای در باب نوشته خود، با ارائه توضیحاتی تکمیلی به شبهات ایجاد شده پاسخ داد.

حجت الاسلام ترخان نوشت: بر اساس آموزه‌های اسلام دو گونه اسباب مادی و معنوی در طول هم برای نجات انسان‌ها از مریضی تأثیرگذارند و حتی اعجاز نیز بر اساس استخدام نظام اسباب و مسببات است.

اصفهان – کارشناس مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی در ارتباط با تاکید ائمه اطهار بر قرائت زیارت عاشورا برای درمان بیماری ورفع غمها توضیحاتی ارائه کرده است.

دفترمطالعات، پژوهش‌ها وارتباطات حوزوی، مرکز رسیدگی به امورمساجد در تحقیقی به شبهات به وجود آمده در زمان شیوع کرونا و بسته شدن درب مساجد و جلوگیری از اجتماعات، پاسخ داد.

کتاب «پرسش‌های دختر؛ پاسخ‌های پدر» برای پاسخ به شبهات دینی جامعه توسط انتشارات به‌نشر به‌صورت مکتوب و الکترونیک منتشر شد.

اصفهان – کارشناس مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی با توجه به ایام خانه نشینی و احتمال بروز اختلافات میان زوجین، در ارتباط با روشهای جلوگیری از کرونای روابط زوجین توضیحاتی ارائه کرده است.

اصفهان -کارشناس مرکز پاسخگویی به سوالات دینی در ارتباط با مقام شهادت و اینکه آیا فوت افرادی مانند پرسنل بیمارستانها در حین انجام وظیفه و بر اثر کرونا شهادت محسوب می‌شود توضیحاتی ارائه کرد.

علی رغم آنکه ما می گوییم شخص امام به علت تسلط بر عالم معنا قدرت شفا دارد، اما ضریح امام به علت حضور در عالم ماده از قواعد این عالم تبعیت می کند.

ارتباط بشر با خداوند ارتباط جسمی نیست تا با واسطه و فاصله شدن افرادی دربرابر نمازگزار این ارتباط قطع شود. خداوند حتی از رگ گردن به انسان نزدیک‌تر است و ارتباط بشر با خدا ارتباطی فراجسمی است.

All Content by Mehr News Agency is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License.



بیشتر بخوانید…

درباره ما

پاسخ به شبهات ديني

کلیه حقوق متعلق به مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی می باشد ©



خواهشمند است سایتهایی را به من معرفی کنید که در آن به شبهات وارده جواب می دهند.



پاسخ به شبهات ديني

در حال حاضر سایت های متعددی به پاسخگوئی به مسائل دینی و شبهات عقیدتی می پردازند. البته برخی از این سایت ها تخصصا به بعضی از سوالات پاسخ می دهند مانند سایت دارالحدیث که به پرسشهای حدیثی شما و سایت فرهنگ و معارف قرآن که فقط به سوالات قرآنی شما پاسخگو هستند. و برخی دیگر به اکثر سوالات و شبهات پاسخ می دهند که از قرار زیز می باشند:

https://makarem.ir/index.aspx?typeinfo=3000

http://www.islamquest.net/fa/

http://www.pasokhgoo.ir/

http://porsemani.ir/

http://www.eporsesh.com/

http://www.andisheqom.com/

www.Tebyan.net

www.Al-Shia.com

وظیفه در برابر شبهاتوظیفه ما در برابر شبهات چیست؟
برخی معتقدند انسان در هر سنّ و معلوماتی که باشد بی هیچ قید و شرطی می تواند به هر سخنی گوش فرا دهد. اینان به آیه شریفه: {فَبَشِّرْ عِبادِ * الَّذِینَ …

اینکه برخی اصل اربعین را انکار کنند؛ این نظریه قابل قبول نیست، عمده اختلافی که وجود دارد، این است که اهل بیت علیهم السلام، در اربعین سال 61، یعنی بیستم ماه صفر، در کربلا بودند، و یا در اربعین سال شصت …

استقبال و درخواست و مراجعه مردم – با همه‏ ترس و وحشت از دستگاه حکومتی – به اندازه‌ای بود که راه هرگونه ممانعت را می‌بست. پاسخ به سؤالاتی که در زمینه‌های مختلف از امام‌ علیه‌السلام در منابع روایی ثبت …

در مورد پویایی فقه باید خدمت شما عرض کنیم: در اینکه باید فقه مانند دیگر علوم اسلامی همیشه پویا و به روز باشد و از عهده پاسخ های مسائل جدید و مستحدثه، به بهترین شکل برآید؛ هیچ تردیدی نیست و این امر اسا…

معرفی کتاب در زمینه پاسخگویی به شبهاتلطفا فهرست کتاب هایی که به طور کامل جواب شبهات دینی ما شیعیان را بیان کرده اند، بیان کنید.با توجه به اینکه شبهات در مسائل دینی بسیار است و در زمینه های متعدد و متن…

ترجمه قرآن به زبان اسپانیایی و درخواست آدرس اینترنتی آن
آیا قرآن به زبان اسپانیایی هم ترجمه شده است و اگر شده است آیا می توانید آدرس اینترنتی قرآن اسپانیایی را برای من ارسال کنید ؟

قرآن به زب…

بی تردید با آشنایی با علل لجاجت می توان مسیر درمان آن را هموار کرد. به طور کلی علل لجاجت گاهی ریشه در فرد لجوج دارد و گاهی ریشه در فرد مقابل و گاهی در هر دو. اما این علل می تواند یک یا چند تا از عوامل…

در مورد یاد شده کینه به دل داشتن کار درستی نیست و گناه محسوب می‌شود. باید سعی شود هرطوری شده مشکل حل شود و نسبت به رفتارها و تهمت‌ها عفو را پیشه‌ خویش قرار داد. زیرا عفو و گذشت خصلت انسان‌های شایسته ا…

مطالعه نزاع انسان با شیطان و شکست‌ها و پیروزی‌های او در این نبرد، همیشه مورد توجه انسان هایی بوده است که به سعادت خود و هم‌نوعانشان علاقمند بوده‌اند و از این راه می‌خواستند نقاط قوت و ضعف انسان‌ها را…

در مورد یاد شده کینه به دل داشتن کار درستی نیست و گناه محسوب می‌شود. باید سعی شود هرطوری شده مشکل حل شود و نسبت به رفتارها و تهمت‌ها عفو را پیشه‌ خویش قرار داد. زیرا عفو و گذشت خصلت انسان‌های شایسته ا…

بی تردید با آشنایی با علل لجاجت می توان مسیر درمان آن را هموار کرد. به طور کلی علل لجاجت گاهی ریشه در فرد لجوج دارد و گاهی ریشه در فرد مقابل و گاهی در هر دو. اما این علل می تواند یک یا چند تا از عوامل…

پول زیاد و ثروتمند بودن، لزوماً باعث خودخواهی در انسان نمی‌شود، چه بسا افرادی که ثروتمند هستند و پول زیادی دارند. امّا خودخواه و متکبر نیستند، پول تنها یک وسیله و ابزار است، شاید شما هم در جامعه افراد…

دوستی با جن های مسلمان و استفاده از آنها
آیا می توان با جن های مسلمان دوست شد و آنها را بعنوان استاد برای درمان بیماریها استفاده کرد؟

در عقیده اسلامی جن موجودی است مختار، مکلف، مخلوق از آتش،…

چرا پدر بخاطر کشتن فرزندش قصاص نمی شود؟شنیده ام اگر پدری فرزندش را بکشد قصاص نخواهد شد آیا این امر درست است و اگر چنین است علت آن چیست؟
بله یکی از شرائط قصاص آن است که قاتل پدر مقتول نباشد، حتی اگر پ…

دعا برای باطل کردن سحراگر کسی زبان بند شده باشد آیا دعایی برا ی باطل کردنش وجود دارد؟ 2-اگردختری خوا ستگارهایی دا شته با شد ولی این خوا ستگارها نتوانند بیا ن کنند انهم بمدت 10 سا ل ودختر هم یک دختر مذ…

گذشت که پرسشگری و پاسخ دهی از منظر عقل و دین دارای اهمیت ویژه و انکارناپذیری است؛ ولی مسئله ای که از این دو مهم تر است «اهمیت روش شناسی پاسخ دهی» می باشد که به نظر نگارنده به آن توجه مناسبی نشده است. اگر به دنبال ارائة پاسخ صحیح، مناسب، قانع کننده و … هستیم، باید روش پاسخ دهی، تکنیکها و اصول آن را بدانیم.

روش، در لغت به معنای قاعده، قانون، سبک، طریقه، گونه، سنت، نمط، رسم، آیین، هنجار، شیوه، اسلوب، نسق و منوال آمده است.[1]

واژة روش شناسی، گاه به معنی روشمندی بکار می رود؛ ولی مقصود ما از روش شناسی این معنی نیست؛ بلکه معنی مشهور آن است؛ یعنی: شاخه ای از دانش که شیوه های حل مسائل را مطالعه و بررسی می کند.[2]

علوم گوناگون، روش شناسیهای گوناگون و ویژه خود را دارند و مقصود از روش شناسی پاسخ دهی به پرسشها و شبهات، بررسی و ارائة چهارچوبها و روشهایی است که امکان پاسخهای مناسب به سؤالات و شبهات را به ما می دهد.

برخی از دلایل اهمیت روش شناسی از این قرار است:

پاسخ به شبهات ديني

با آموختن روش شناسی می توان به پرسشهای عصر پاسخ داد. بدون آموختن این دانش نه تنها در بسیاری از موارد به پاسخ درخور و شایسته ای دست نخواهیم یافت؛ بلکه پاسخهای ناصوابی که ممکن است به پرسشها داده شود، راه را برای کج فهمیها و کژاندیشیها باز می کند. روش شناسی، ماهی گرفتن و به دست دیگران دادن نیست؛ بلکه آموزش ماهی گیری است. روشن است کسانی که همیشه دنبال غذای آماده و پاسخهای نقد می گردند، هیچ گاه نمی توانند مرزهای کمال را در نوردند. آنان تنها پاسخ پرسشهایی را می دانند که قبلاً کسی پرسیده و دیگری جواب داده است؛ ولی کسانی که به دنبال شناخت روشهای پاسخ دهی هستند، نه تنها می توانند به پرسشهای جدید پاسخ بدهند؛ بلکه می توانند در مرز دانش حرکت کرده، راه را برای پویایی علم بگشایند.

دستة اول همیشه از پرسشهای جدید واهمه دارند و هرگاه سؤال جدیدی مطرح می شود، هراسان تصور می کنند که دیگر پایه های دین متزلزل شده است؛ ولی دسته دوم نه تنها از پرسشهای جدید نمی هراسند؛ بلکه از آن استقبال می کنند. راز پیروزی دانشمندان حقیقی و تفاوت آنان با افراد عادی در همین نکته نهفته است. مردان بزرگ از سؤالات و حتی شبهاتی که برای فهمیدن و فهماندن و پویایی ارائه می شود، استقبال می کنند. استاد شهید مرتضی مطهری گوید: من هرگز از پیدایش افراد شکاک در اجتماع که علیه اسلام سخنرانی کنند و مقاله بنویسند متأثر که نمی شوم هیچ، از یک نظر خوشحال هم می شوم؛ چون می دانم پیدایش اینها سبب می شود که چهره اسلام بیش تر نمایان شود. وجود افراد شکاک و افرادی که علیه دین سخنرانی می کنند، وقتی خطرناک است که حامیان دین آنقدر سرد و بی روح باشند که در مقام جواب برنیایند؛ یعنی عکس العمل نشان ندهند.»[3]

وقتی می توانیم «فرزند زمان خویشتن باشیم» که بتوانیم به سؤالات و شبهات روز پاسخ دهیم و این مهم با روش شناسی امکان پذیر است.

سیره و روش ائمه:، آموزش روش پاسخ دهی به یارانشان بوده است؛ امامان شیعه اصول را به دست ما داده و از ما خواسته اند که خودمان فروع را بیابیم؛ چنانکه در روایتی منسوب به امام هشتم7 می خوانیم: «عَلَیْنَا إِلْقَاءُ الْأُصُولِ وَ عَلَیْکُمُ التَّفْرِیعُ؛ [گفتن و] القاء اصول بر عهده ماست و [استخراج] فروعات به عهده شماست.»[4] به نظر نگارنده این اصل تنها در مورد فروع فقهی نیست؛ بلکه در تمام دانشها از جمله عقاید باید با توجه به اصولی که از جانب امامان معصوم: رسیده است، به پرسشهای عصری پاسخ داده شود؛ چنانکه رویه و سیره یاران امامان نیز اینگونه بوده است. آنان اصول را از امامان می گرفتند و خودشان با توجه به آن اصول به سؤالات و شبهات پاسخ می دادند.

وقتی می توانیم «فرزند زمان خویشتن باشیم» که بتوانیم به سؤالات و شبهات روز پاسخ دهیم و این مهم با روش شناسی امکان پذیر است

در روایتی می خوانیم: روزی جمعی از اصحاب و یاران امام صادق(ع) که حمران، و ابن نعمان، ابن سالم و طیّار در میانشان بودند، خدمت آن حضرت رسیدند. امام صادق(ع) رو به هشام بن حکم کرده، از او خواست جریان مباحثه اش با «عمرو بن عبید» که یکی از بزرگان اهل سنت بود را بازگو کند. وقتی هشام آن را بازگو کرد، امام(ع) فرمود:

«یَا هِشَامُ! مَنْ عَلَّمَکَ هَذَا؟ ای هشام! چه کسی این را یاد تو داده است.» هشام گفت: «شَیْ ءٌ أَخَذْتُهُ مِنْکَ وَ أَلَّفْتُهُ. فَقَالَ: هَذَا وَ اللَّهِ مَکْتُوبٌ فِی صُحُفِ إِبْرَاهِیمَ وَ مُوسَی؛ بخشی را از شما گرفتم و بحث را تشکیل دادم. امام فرمود: به خدا قسم این بحث در کتابهای ابراهیم و موسی مکتوب است.»[5]

چنانکه مشاهده می شود، در این روایت هشام به صراحت اعلام می کند که اصول مباحثه را از امام فرا گرفته است و با توجه به آن اصول، مباحثه را ترتیب داده بود. امامان معصوم نیز نه تنها اصول و شیوه های پاسخ دهی را به یاران خود آموزش می دادند؛ بلکه در جلسات مباحثات یاران شرکت کرده و عملاً کارگاه های آموزشی روش پاسخ دهی برقرار می کردند.

یکی از یاران امام صادق(ع) به نام یونس بن یعقوب می گوید: روزی نزد امام صادق7 بودم که مردی از اهل شام بر آن حضرت وارد شده و عرض کرد: من مردی هستم که به کلام و فقه و فرائض دانایم و برای مناظره با اصحابت نزد تو آمده ام…. امام در گفتگوی کوتاهی او را محکوم کرد؛[6] سپس فرمود: ای یونس! اگر علم کلام خوب می دانستی، با او سخن می گفتی. یونس گوید: من عرض کردم: افسوس قربانت گردم! من شنیدم که شما از علم کلام نهی می نمودی و می فرمودی: وای بر اصحاب علم کلام! زیرا می گویند این درست می آید و این درست نمی آید، این به نتیجه می رسد و آن نمی رسد، این را می فهمیم و این را نمی فهمیم!!.

فرمود: من گفتم: وای بر گروهی که گفته ام را رها کنند و دنبال خواستة خود بروند.

سپس به من فرمود: بیرون برو و هر کس از متکلّمین را دیدی بیاور.

یونس گوید: من حمران بن اعین، احول و هشام بن سالم را که علم کلام خوب می دانستند، همراه با قیس ماصر که به عقیده من در کلام بهتر از آنان بود و علم کلام را از علیّ بن حسین(ع) آموخته بود آوردم؛ چون همگی در مجلس حاضر شدیم، آن حضرت سر از خیمه بیرون کرد و آن خیمه ای بود که در کوه کنار حرم برای حضرت می زدند که چند روز قبل از حجّ آنجا تشریف داشت چشم حضرت به شتری افتاد که به دو می آمد، فرمود: قسم به ربّ کعبه که این هشام است. ما فکر کردیم مقصود حضرت؛ هشام از اولاد عقیل است که او را بسیار دوست می داشت که ناگاه هشام بن حکم وارد شد و او در آغاز روییدن موی رخسار بود و همة ما از او بزرگ تر بودیم. امام صادق(ع) برایش جا باز کرد و فرمود: هشام با دل و زبان و دستش یاور ماست، سپس فرمود: ای حمران! با مرد شامی سخن بگو.

پس او وارد بحث شد و بر شامی غلبه کرد. سپس فرمود: ای طاقی (مؤمن الطباق أبو جعفر احول) تو با او سخن بگو. او هم سخن گفت و غالب شد، سپس فرمود: ای هشام بن سالم! تو هم گفتگو کن، او با شامی برابر شد و کارشان به تعارف کشید و پیروز و غالبی نداشت، سپس امام صادق(ع) به قیس ماصر فرمود: تو با او سخن بگو، او وارد بحث شد و حضرت از مباحثه آن دو می خندید؛ زیرا مرد شامی گیر افتاده بود. پس به مرد شامی فرمود: با این جوان یعنی هشام بن حکم صحبت کن، گفت: حاضرم، … سپس شامی با هشام نیز مباحثه کرد و هشام بر او غالب شد. آنگاه مرد شامی چند سؤال از امام صادق7 پرسید و از شیعیان آن حضرت شد و گفت: من نیز شهادت می دهم که جز الله هیچ معبودی شایستة عبادت نیست و محمد(ص) رسول خدا است و تو جانشین اوصیایی … .

آنچه در این نوشتار برای ما بیش از دیگر مطالب حائز اهمیت است، داوری امام از مباحثه یارانش با دیگران است که همچون معلمی دلسوز که درسها را به دانش آموزان یاد می دهد، روش مباحثه را به یارانش آموخت و درباره گفتگوهای یارانش داوری کرد. در ادامة روایت می خوانیم:

سپس امام صادق(ع) رو به حمران کرده و فرمود: تو سخنت را دنبال حدیث می بری[7] (سخنانت مربوط است) و به حقّ می رسی و به هشام بن سالم متوجّه شده و فرمود: تو در پی حدیث می گردی؛ ولی قدرت تشخیص نداری (قصد داری مربوط سخن بگویی؛ ولی نمی توانی).

پس رو به احول نموده و فرمود: تو بسیار قیاس می کنی، از موضوع خارج می شوی، مطلبی باطل را به باطلی ردّ می کنی و باطل تو روشن تر است.

سپس رو به قیس ماصر کرده و فرمود: سخن تو به گونه ای است که هر چه خواهی به حدیث پیامبر نزدیک تر شوی، دورتر می شوی، حقّ را به باطل می آمیزی، با آنکه حقِّ اندک، از باطلِ بسیار بی نیازت می کند، تو و احول از شاخه ای به شاخه ای می پرید و بی مهارتید.

یونس گوید: به خدا من فکر می کردم آن حضرت نسبت به هشام همتای آنچه درباره آن دو فرمود، می فرماید؛ ولی فرمود: ای هشام! تو به هر دو پا به زمین نمی خوری (یعنی طوری که جوابی برایت نباشد) تا خواهی به زمین برسی، پرواز می کنی (یعنی به محض شکست، خود را نجات می دهی)، همچو تویی باید با مردم سخن بگوید، خود را از لغزش نگهدار، شفاعت ما در پی آن به خواست خداوند می آید.[8]

ارائة پاسخهای ناکافی یا اشتباه، بد دفاع کردن و بد جواب دادن، از دفاع نکردن و جواب ندادن بسیار بدتر و خطرناک تر است. وقتی کسی سؤالی می پرسد، تا شخصی به او پاسخ نداده، انتظار دارد برای سؤالش پاسخ مناسبی وجود داشته باشد؛ اما وقتی پاسخ ناکافی و گاه غلط برای پرسشش دریافت می کند، نه تنها سؤال در ذهن او رسوخ می کند، بلکه ممکن است فکر کند برای این سؤالش پاسخ مناسبی وجود ندارد. کسی که بدون روش شناسی بخواهد به دنبال پاسخ دهی برود؛ چون با اصول آشنا نیست، در بسیاری از موارد پاسخش ناصواب است؛ به عنوان نمونه – چنانکه به زودی خواهد آمد – یکی از اصول پاسخ دهی، توجه به موضوع علمی است که از آن پرسیده شده؛ مثلاً وقتی پرسش از مباحث کلامی است، نمی توان با روش فقهی به آن پاسخ داد؛ چنانکه تشخیص سؤال فقهی از کلامی، با توجه به روش شناسی امکان دارد.

باز ماندن از مباحث اهم و روی آوردن به مباحث غیر مهم، یکی از آفات پاسخ دهی است که در روش شناسی، به مهم ترین اصول پاسخ دهی اشاره شده و بیان می شود که در پاسخ دهی به کدام مباحث باید بیش تر دقت کرد و کدام یک از روشها مقدمة روش دیگر است. به عنوان نمونه، پرداختن به پاسخهای نقضی در برابر کسی که شبهه ای مطرح کرده، بسیار مهم تر از پرداختن به پاسخهای حلی است. کسی که به این نکته توجه ندارد، در بسیاری از موارد نمی تواند در برابر شبهات ایستاده و بدان پاسخ مناسبی ارائه کند.

به عنوان نمونه، یکی از شبهاتی که بسیاری از اهل سنت مطرح می کنند این است که: هر کس با یکی از یاران پیامبر (صحابه) دشمن باشد، کافر است. در برابر این شبهه نخست لازم است با پاسخی نقضی استدلال شبهه گر در هم فرو ریزد؛ مثلاً می توان گفت: آیا معاویه با حضرت علی(ع) دشمنی نکرد؟ مگر طلحه، زبیر و عایشه با آن حضرت نجنگیدند؟ وقتی جواب مثبت داد، می گوییم: مگر حضرت علی(ع) از صحابه و یاران پیامبر(ص) نبود؟ وقتی جواب مثبت داد، گوییم: پس می توانی بگویی عایشه، طلحه، زبیر و معاویه کافر بودند؟!

او یا باید بپذیرد که این افراد کافر بودند که با اصول خودش و آنچه شبهه را به خاطر آن مطرح کرده (یعنی دفاع از صحابه) در تعارض است و یا باید بپذیرد که استدلالش باطل است؛ پس مطلوب حاصل خواهد شد.

مشابه این پاسخهای نقضی را می توان درباره کسی که بگوید: هر که بر صحابه سب و لعن بفرستد، کافر است مطرح کرد.

یکی از مهم ترین اصولی که قبل از پاسخ دهی باید بدان توجه کرد، شناخت نوع پرسشی است که پرسشگران مطرح کرده اند. بدون این شناخت اگر نگوییم پاسخ دهی غیر ممکن است، باید بگوییم پرسشگر به پاسخ خود دست نخواهد یافت. چنانکه شهید مطهری در این باره می نویسد: «سؤالاتی که بشر در مورد مجهولات خود [مطرح] می کند، یک جور نیست، انواع متعدداست و هر سؤالی فقط در مورد خودش درست است و به همین جهت الفاظی که در لغات جهان برای سؤال وضع شده است، متعدد است؛ یعنی در هر زبانی چندین لغت سؤالی وجود دارد. تنوع و تعدد لغتهای سؤالی علامت تنوع سؤالها است و تنوع سؤالها علامت تنوع مجهولات انسان است و پاسخی که به هر سؤال داده می شود؛ غیر از پاسخی است که به سؤال دیگر باید داده شود.»[9]

سؤالات را از نظر شکل ارائه و هدف از پرسش و محتوای سؤال می توان به چند دسته تقسیم کرد که در ادامه به مهم ترین انواع آن اشاره می شود:

سؤالات ارتباطی به سؤالاتی گفته می شود که هدف از طرح آن، ایجاد ارتباط با مخاطب است. یکی از راههای ارتباط با مخاطب، پرسیدن مطلبی از اوست تا سر سخن باز شود و پرسشگر بتواند سؤال اصلی خود را بپرسد.

در بسیاری از مواقع به ویژه در جلسات پرسش و پاسخ، مشاوره یا گفتگو و … وقتی نوجوانی، روحانی را می بیند، مایل است که سؤالات خود را از او بپرسد و یا درباره مسئله و مشکل مهمی که با آن مواجه شده است با او مشورت کند. در این گونه موارد غالباً سؤالی فقهی را مطرح می کند تا ببیند برخورد روحانی با او چگونه است. پرسشگر در سؤالات ارتباطی بیش تر به دنبال ارتباط با پاسخگو است و این ارتباط از اصل پاسخ برایش مهم تر است.

ارائة پاسخهای ناکافی یا اشتباه، بد دفاع کردن و بد جواب دادن، از دفاع نکردن و جواب ندادن بسیار بدتر و خطرناک تر است

در چنین مواردی روحانی باید به این نکتة مهم توجه داشته باشد و علاوه بر پرداختن به اصل پاسخ، به نکات ارتباطی مانند عطوفت، خوشرویی، احوالپرسی از پرسشگر و در صورت امکان مصافحه و نگاه کردن به پرسشگران مرد با تمام صورت و … نیز توجه داشته باشد تا حتی اگر پرسشگر جواب خود را دریافت نکرد، خوشرویی و برخورد مناسب روحانی باعث شود او بتواند با وی ارتباط برقرار کند و سایر سؤالات خود را مطرح کند.

در سؤالات ارتباطی باید توجه داشته باشیم که آنچه پرسشگر در اولین بار می پرسد، غالباً سؤال اصلی او نیست؛ بلکه او پرسش خود را به عنوان راهی برای ارتباط با روحانی برگزیده است؛ پس علاوه بر پاسخ صحیح، به دنبال بازخورگیری از ارتباطی است که با روحانی برقرار کرده است؛ اگر بازخورد مورد علاقة خود را دریافت کند، سایر سؤالات خود را نیز می پرسد و در غیر این صورت، با روحانی خداحافظی می کند.

گاهی پرسشهای ارتباطی، ممکن است از طرف روحانی و امام جماعت، معلم و … طرح شود و این در مواردی است که به دلیل حجابهایی که بین اساتید با مردم وجود دارد، اقشار مختلف مردم با آن که سؤالات فراوانی دارند، نمی دانند چگونه با استاد ارتباط برقرار کنند. در این گونه موارد استاد با مطرح کردن سؤالی ساده با مخاطب خودش ارتباط برقرار کرده و مطالبی که می خواهد به آنان القا می کند. فرض کنیم به عنوان روحانی مبلغ به پادگانی رفته ایم که دارای صدها نفر سرباز است. ما می خواهیم با آنان ارتباط برقرار کنیم. در این مورد اقدامات زیر مناسب است:

ارتباط با آنان با ارائة سوالات ارتباطی که مطمئن هستیم آنان پاسخ سؤالات را می دانند؛ مانند یکی دو پرسش از سؤالات زیر:

چقدر خدمت کرده است؟ تا وقتی پاسخ داد بتوانیم خاطره ای از جنگ تحمیلی بگوییم و ارتباط شروع شود.

از کدام شهر آمده است؟ تحصیلات او چقدر است؟ تا پس از ارائة پاسخ مثلاً درباره شهری که وطن سرباز است، نکته جالبی بگوییم و یا درباره تحصیلاتش به نکتة زیبایی اشاره کنیم و این گونه دیوار جدایی فرو ریزد.

فاصله پادگان تا شهر او چقدر است؟ تا وقتی پاسخ داد، بتوانیم به بحث روزه و نماز مسافر اشاره کنیم و …

پاسخ به شبهات ديني

البته برای برقراری ارتباط، غیر از پرسش ارتباطی، راههای دیگری نیز وجود دارد مثل:

درخواست از آنان برای انجام کارهای کوچکی که مطمئن هستیم به انجام آن علاقه دارند و سپس تشکر فراوان به خاطر انجام کاری که انجام داده اند.

حضور در جمع سربازان به ویژه خوابگاهها، مراسم صبحگاه و شامگاه، سالن غذاخوری و … .

تهیه و اهدای جوایزی هر چند کوچک.

یکی دیگر از تقسیمات پرسشها تقسیم آن به پرسشهای انکاری و حقیقی است. در پرسش یا استفهام حقیقی، پرسشگر به دنبال پاسخ است؛ ولی در پرسشهای انکاری پرسشگر به دنبال پاسخ پرسش مطرح شده نیست؛ بلکه با این نوع جملة سؤالی می خواهد وقوع مطلبی را انکار کند. مثل اینکه کسی به مسافرت رفته و مسافرتش طول کشیده باشد، در این حالت کسی که فکر می کند مسافر از دنیا رفته و هیچ گاه بر نمی گردد، می گوید: پس این مسافر کی خواهد آمد؟ در این جمله پرسشگر به دنبال زمان آمدن مسافر نیست؛ بلکه بدین وسیله آمدنش را نفی می کند. روشن است که پاسخ دهی به پرسشهای پرسشگرانی که سؤال آنها انکاری است، نباید مانند پاسخ افرادی باشد که سؤال آنان حقیقی است.

موارد استفهام انکاری در قرآن فراوان است.[10]

یکی از تکنیکهای اصلی در پاسخ دهی به پرسشهای انکاری، این است که پاسخگو انگیزة انکار را بیابد و آنگاه با دلایل محکم، آن انگیزه را از بین ببرد.

برای مثال: گاهی زنان یا دختران بدحجاب می پرسند: چه کسی گفته حجاب واجب است؟ حال اگر با توجه به قرائن حالیه و مقالیه بفهمیم پرسش وی انکاری است، نه پرسش حقیقی، روشن است که اگر در پاسخ بگوییم در قرآن آمده یا روایات فرموده اند، او از کردارش دست برنمی دارد. در این صورت باید نتایج بدحجابی و عذاب دنیوی و اخروی آن را به او گوشزد کنیم؛ مثلاً می توانیم بگوییم:

وقتی که شب اول قبر فرشته های عذاب الهی از فرد بدحجاب پرسیدند که چرا دستور خدا را زیر پا گذاشتی و با آیات قرآن مخالفت کردی، آن وقت می فهمند که چه کسی فرموده که حجاب واجب است. وقتی که به فرمودة پیامبر(ص) در روز قیامت او را به موی سرش آویزان کنند و چنان عذابی ببیند که مغز سرش به جوش آید، آن زمان پاسخ پرسش خود را می یابد.[11]

باز ماندن از مباحث اهم و روی آوردن به مباحث غیر مهم، یکی از آفات پاسخ دهی است

وقتی که هزاران جوانی که به خاطر بدحجابی یا بی حجابی چنین زنی گمراه شده اند، به درگاه خداوند از او شکایت کنند و از خدا بخواهند که عذاب چنین زنی را بیفزاید[12] و … آن وقت می فهمند که چه کسی فرموده که حجاب واجب است. وقتی که به فرموده علی(ع) او در جهنم جاودانه بسوزد[13] می فهمد که چه کسی فرموده حجاب واجب است و … .

ادامه دارد …

[1]. لغت نامه دهخدا.

[2]. دانشنامه ویکی پدیا، واژه روش شناسی.

[3]. پیرامون جمهوری اسلامی، ص134 و نیز ر.ک: مقاله شهید مطهری، پرسشها و رسالت حوزویان، سید عباس رضوی.

[4]. وسائل الشیعة، ج27، ص62.

[5]. کافی، ج1، ص169.

[6]. متن این گفتگو چنین است:

«حضرت بدو فرمود: این کلامی که می گویی ریشه در کلام رسول خدا(ص) دارد یا از خودت می باشد؟ گفت: برخی از سخنان نبویّ و برخی از جانب خود من است. فرمود: پس تو شریک پیغمبری؟ گفت: نه، فرمود: از خدای عزّوجلّ وحی شنیده ای؟ گفت: نه، فرمود: چنانکه اطاعت پیغمبر را واجب می دانی، اطاعت خودت را هم واجب می دانی؟ گفت: نه. یونس گوید: امام(ع) رو به من فرمود: ای یونس! این مرد پیش از آنکه وارد بحث شود، خودش را محکوم کرد (زیرا گفته خودش را حجّت دانست، بی آنکه دلیلی بر حجّیتّتش داشته باشد).

[7] . یکی از اصول مناظره، توجه به اصول مسلم خصم است و شامی هم مسلمان بود، از اینرو توجه به احادیث و استفاده از آن، از اصول شامی بوده است. حضرت فرمود: ترید الاثر…» شرح اصول کافی، ملامحمد صالح مازندرانی، تحقیق و تعلیق میرزا ابوالحسن شعرانی، ج5، ص94.

[8]. ر.ک: کافی، ج1، ص171؛ بحارالانوار، ج23، ص9؛ همان، ج48، ص203؛ الاحتجاج، ج2، ص364؛ ارشاد، ج2، ص194؛ اعلام الوری، ص280؛ تصحیح الاعتقاد، ص70؛ ترجمه احتجاج، جعفری، ج2، ص286.

[9]. آشنایی با علوم اسلامی، شهید مطهری، انتشارات صدرا، 1369 ش، ج1، ص51، درس ششم (حدود و تعریفات).

[10]. 1.«کَیْفَ یَهْدِی اللَّهُ قَوْماً کَفَرُوا بَعْدَ إِیمانِهِمْ وَ شَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَ جاءَهُمُ الْبَیِّناتُ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ»؛ (آل عمران/86) «چگونه خداوند جمعیّتی را هدایت می کند که بعد از ایمان و گواهی به حقّانیّت رسول و آمدن نشانه های روشن برای آنها، کافر شدند؟! و خدا، جمعیّت ستمکاران را هدایت نخواهد کرد!» که مقصود این است که خداوند چنین انسانهایی را هدایت نمی کند.

2. …قالَ یا وَیْلَتی! أَعَجَزْتُ أَنْ أَکُونَ مِثْلَ هذَا الْغُرابِ فَأُوارِی سَوْأَةَ أَخِی فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِین»؛ (مائده/31) «او گفت: وای بر من! آیا من نتوانستم مثل این زاغ باشم و جسد برادرم را دفن کنم؟! و سرانجام (از ترس رسوایی و بر اثر فشار وجدان، از کار خود) پشیمان شد.» که به فرموده مفسران این استفهام نیز انکاری است. ترجمه المیزان، ج7، ص204.

3. «أَ فَلا یَعْلَمُ إِذا بُعْثِرَ ما فِی الْقُبُور*ِ وَ حُصِّلَ ما فِی الصُّدُور*ِ إِنَّ رَبَّهُمْ بِهِمْ یَوْمَئِذٍ لَخَبِیرٌ»؛ (عادیات/9) «آیا نمی داند آن روز که تمام کسانی که در قبرها هستند برانگیخته می شوند و آنچه در درون سینه هاست آشکار می گردد. در آن روز پروردگارشان از آنها کاملاً باخبر است» که مقصود این است که انسانهای ناسپاس این مطالب را می دانند. تفسیر نمونه، ج27، ص251.

[11]. برگرفته از حدیث مشهوری که از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که در شب معراج افرادی را در عذاب دید؛ از جمله درباره زن بدحجاب و بی حجاب فرمود: «َ رَأَیْتُ امْرَأَةً مُعَلَّقَةً بِشَعْرِهَا یَغْلِی دِمَاغُ رَأْسِهَا… أَمَّا الْمُعَلَّقَةُ بِشَعْرِهَا فَإِنَّهَا کَانَتْ لَا تُغَطِّی شَعْرَهَا مِنَ الرِّجَال؛ دیدم زنی را که با موهایش آویزان شده بود و مغز سرش می جوشید … آن کس که با موهایش آویزان بود، کسی بوده که مویش را از مردان [نامحرم] نمی پوشانده است.» (عیون اخبار الرضا(ع)، شیخ صدوق، تحقیق شیخ حسین اعلمی، نشر مؤسسه اعلمی بیروت، اول، 1404 ق، ج1، ص13؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج8، ص309؛ همان، ج81، ص351؛ تفسیر نورالثقلین، عبد علی بن جمعه عروسی حویزی، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، مؤسسه اسماعیلیان، قم، 1412 ق، ج3، ص121.

[12]. برگرفته از آیه شریفه: «قالُوا رَبَّنا مَنْ قَدَّمَ لَنا هذا فَزِدْهُ عَذاباً ضِعْفاً فِی النَّارِ» (ص/61)؛ «(سپس) می گویند: پروردگارا! هر کس این عذاب را برای ما فراهم ساخته، عذابی مضاعف در آتش بر او بیفزا!»

[13]. اشاره به این حدیث است: اصبغ بن نباته گوید: از امیر المؤمنین (ع) شنیدم که می فرمود: «یَظْهَرُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ وَ اقْتِرَابِ الْقِیَامَةِ وَ هُوَ شَرُّ الْأَزْمِنَةِ نِسْوَةٌ مُتَبَرِّجَاتٌ کَاشِفَاتٌ عَارِیَاتٌ مِنَ الدِّینِ دَاخِلَاتٌ فِی الْفِتَنِ مَائِلَاتٌ إِلَی الشَّهَوَاتِ مُسْرِعَاتٌ إِلَی اللَّذَّاتِ مُسْتَحِلَّاتٌ لِلْمُحَرَّمَاتِ فِی جَهَنَّمَ خَالِدَاتٌ؛ در آخر الزمان نزدیک به قیامت که بدترین زمانهاست، زنانی ظاهر شوند: خودآراستگان [برای غیر شوهران]، بی حجابان، رها کردگان آئین، داخل شدگان در آشوبها، مائلان بشهوات [و مسائل جنسی]، شتاب کنندگان به سوی لذات [و خوشگذرانیها]، حلال شمارندگان محرّمات [الهی]، و جاودانگان در دوزخ». مکارم الاخلاق، طبرسی، انتشارات شریف رضی، قم، 1412 ه . ق، چ چهارم، ص390.

گذشت که پرسشگری و پاسخ دهی از منظر عقل و دین دارای اهمیت ویژه و انکارناپذیری است؛ ولی مسئله ای که از این دو مهم تر است «اهمیت روش شناسی پاسخ دهی» می باشد که به نظر نگارنده به آن توجه مناسبی نشده است. اگر به دنبال ارائة پاسخ صحیح، مناسب، قانع کننده و … هستیم، باید روش پاسخ دهی، تکنیکها و اصول آن را بدانیم.

روش، در لغت به معنای قاعده، قانون، سبک، طریقه، گونه، سنت، نمط، رسم، آیین، هنجار، شیوه، اسلوب، نسق و منوال آمده است.[1]

واژة روش شناسی، گاه به معنی روشمندی بکار می رود؛ ولی مقصود ما از روش شناسی این معنی نیست؛ بلکه معنی مشهور آن است؛ یعنی: شاخه ای از دانش که شیوه های حل مسائل را مطالعه و بررسی می کند.[2]

علوم گوناگون، روش شناسیهای گوناگون و ویژه خود را دارند و مقصود از روش شناسی پاسخ دهی به پرسشها و شبهات، بررسی و ارائة چهارچوبها و روشهایی است که امکان پاسخهای مناسب به سؤالات و شبهات را به ما می دهد.

برخی از دلایل اهمیت روش شناسی از این قرار است:

با آموختن روش شناسی می توان به پرسشهای عصر پاسخ داد. بدون آموختن این دانش نه تنها در بسیاری از موارد به پاسخ درخور و شایسته ای دست نخواهیم یافت؛ بلکه پاسخهای ناصوابی که ممکن است به پرسشها داده شود، راه را برای کج فهمیها و کژاندیشیها باز می کند. روش شناسی، ماهی گرفتن و به دست دیگران دادن نیست؛ بلکه آموزش ماهی گیری است. روشن است کسانی که همیشه دنبال غذای آماده و پاسخهای نقد می گردند، هیچ گاه نمی توانند مرزهای کمال را در نوردند. آنان تنها پاسخ پرسشهایی را می دانند که قبلاً کسی پرسیده و دیگری جواب داده است؛ ولی کسانی که به دنبال شناخت روشهای پاسخ دهی هستند، نه تنها می توانند به پرسشهای جدید پاسخ بدهند؛ بلکه می توانند در مرز دانش حرکت کرده، راه را برای پویایی علم بگشایند.

دستة اول همیشه از پرسشهای جدید واهمه دارند و هرگاه سؤال جدیدی مطرح می شود، هراسان تصور می کنند که دیگر پایه های دین متزلزل شده است؛ ولی دسته دوم نه تنها از پرسشهای جدید نمی هراسند؛ بلکه از آن استقبال می کنند. راز پیروزی دانشمندان حقیقی و تفاوت آنان با افراد عادی در همین نکته نهفته است. مردان بزرگ از سؤالات و حتی شبهاتی که برای فهمیدن و فهماندن و پویایی ارائه می شود، استقبال می کنند. استاد شهید مرتضی مطهری گوید: من هرگز از پیدایش افراد شکاک در اجتماع که علیه اسلام سخنرانی کنند و مقاله بنویسند متأثر که نمی شوم هیچ، از یک نظر خوشحال هم می شوم؛ چون می دانم پیدایش اینها سبب می شود که چهره اسلام بیش تر نمایان شود. وجود افراد شکاک و افرادی که علیه دین سخنرانی می کنند، وقتی خطرناک است که حامیان دین آنقدر سرد و بی روح باشند که در مقام جواب برنیایند؛ یعنی عکس العمل نشان ندهند.»[3]

وقتی می توانیم «فرزند زمان خویشتن باشیم» که بتوانیم به سؤالات و شبهات روز پاسخ دهیم و این مهم با روش شناسی امکان پذیر است.

سیره و روش ائمه:، آموزش روش پاسخ دهی به یارانشان بوده است؛ امامان شیعه اصول را به دست ما داده و از ما خواسته اند که خودمان فروع را بیابیم؛ چنانکه در روایتی منسوب به امام هشتم7 می خوانیم: «عَلَیْنَا إِلْقَاءُ الْأُصُولِ وَ عَلَیْکُمُ التَّفْرِیعُ؛ [گفتن و] القاء اصول بر عهده ماست و [استخراج] فروعات به عهده شماست.»[4] به نظر نگارنده این اصل تنها در مورد فروع فقهی نیست؛ بلکه در تمام دانشها از جمله عقاید باید با توجه به اصولی که از جانب امامان معصوم: رسیده است، به پرسشهای عصری پاسخ داده شود؛ چنانکه رویه و سیره یاران امامان نیز اینگونه بوده است. آنان اصول را از امامان می گرفتند و خودشان با توجه به آن اصول به سؤالات و شبهات پاسخ می دادند.

وقتی می توانیم «فرزند زمان خویشتن باشیم» که بتوانیم به سؤالات و شبهات روز پاسخ دهیم و این مهم با روش شناسی امکان پذیر است

در روایتی می خوانیم: روزی جمعی از اصحاب و یاران امام صادق(ع) که حمران، و ابن نعمان، ابن سالم و طیّار در میانشان بودند، خدمت آن حضرت رسیدند. امام صادق(ع) رو به هشام بن حکم کرده، از او خواست جریان مباحثه اش با «عمرو بن عبید» که یکی از بزرگان اهل سنت بود را بازگو کند. وقتی هشام آن را بازگو کرد، امام(ع) فرمود:

«یَا هِشَامُ! مَنْ عَلَّمَکَ هَذَا؟ ای هشام! چه کسی این را یاد تو داده است.» هشام گفت: «شَیْ ءٌ أَخَذْتُهُ مِنْکَ وَ أَلَّفْتُهُ. فَقَالَ: هَذَا وَ اللَّهِ مَکْتُوبٌ فِی صُحُفِ إِبْرَاهِیمَ وَ مُوسَی؛ بخشی را از شما گرفتم و بحث را تشکیل دادم. امام فرمود: به خدا قسم این بحث در کتابهای ابراهیم و موسی مکتوب است.»[5]

چنانکه مشاهده می شود، در این روایت هشام به صراحت اعلام می کند که اصول مباحثه را از امام فرا گرفته است و با توجه به آن اصول، مباحثه را ترتیب داده بود. امامان معصوم نیز نه تنها اصول و شیوه های پاسخ دهی را به یاران خود آموزش می دادند؛ بلکه در جلسات مباحثات یاران شرکت کرده و عملاً کارگاه های آموزشی روش پاسخ دهی برقرار می کردند.

یکی از یاران امام صادق(ع) به نام یونس بن یعقوب می گوید: روزی نزد امام صادق7 بودم که مردی از اهل شام بر آن حضرت وارد شده و عرض کرد: من مردی هستم که به کلام و فقه و فرائض دانایم و برای مناظره با اصحابت نزد تو آمده ام…. امام در گفتگوی کوتاهی او را محکوم کرد؛[6] سپس فرمود: ای یونس! اگر علم کلام خوب می دانستی، با او سخن می گفتی. یونس گوید: من عرض کردم: افسوس قربانت گردم! من شنیدم که شما از علم کلام نهی می نمودی و می فرمودی: وای بر اصحاب علم کلام! زیرا می گویند این درست می آید و این درست نمی آید، این به نتیجه می رسد و آن نمی رسد، این را می فهمیم و این را نمی فهمیم!!.

فرمود: من گفتم: وای بر گروهی که گفته ام را رها کنند و دنبال خواستة خود بروند.

سپس به من فرمود: بیرون برو و هر کس از متکلّمین را دیدی بیاور.

یونس گوید: من حمران بن اعین، احول و هشام بن سالم را که علم کلام خوب می دانستند، همراه با قیس ماصر که به عقیده من در کلام بهتر از آنان بود و علم کلام را از علیّ بن حسین(ع) آموخته بود آوردم؛ چون همگی در مجلس حاضر شدیم، آن حضرت سر از خیمه بیرون کرد و آن خیمه ای بود که در کوه کنار حرم برای حضرت می زدند که چند روز قبل از حجّ آنجا تشریف داشت چشم حضرت به شتری افتاد که به دو می آمد، فرمود: قسم به ربّ کعبه که این هشام است. ما فکر کردیم مقصود حضرت؛ هشام از اولاد عقیل است که او را بسیار دوست می داشت که ناگاه هشام بن حکم وارد شد و او در آغاز روییدن موی رخسار بود و همة ما از او بزرگ تر بودیم. امام صادق(ع) برایش جا باز کرد و فرمود: هشام با دل و زبان و دستش یاور ماست، سپس فرمود: ای حمران! با مرد شامی سخن بگو.

پس او وارد بحث شد و بر شامی غلبه کرد. سپس فرمود: ای طاقی (مؤمن الطباق أبو جعفر احول) تو با او سخن بگو. او هم سخن گفت و غالب شد، سپس فرمود: ای هشام بن سالم! تو هم گفتگو کن، او با شامی برابر شد و کارشان به تعارف کشید و پیروز و غالبی نداشت، سپس امام صادق(ع) به قیس ماصر فرمود: تو با او سخن بگو، او وارد بحث شد و حضرت از مباحثه آن دو می خندید؛ زیرا مرد شامی گیر افتاده بود. پس به مرد شامی فرمود: با این جوان یعنی هشام بن حکم صحبت کن، گفت: حاضرم، … سپس شامی با هشام نیز مباحثه کرد و هشام بر او غالب شد. آنگاه مرد شامی چند سؤال از امام صادق7 پرسید و از شیعیان آن حضرت شد و گفت: من نیز شهادت می دهم که جز الله هیچ معبودی شایستة عبادت نیست و محمد(ص) رسول خدا است و تو جانشین اوصیایی … .

آنچه در این نوشتار برای ما بیش از دیگر مطالب حائز اهمیت است، داوری امام از مباحثه یارانش با دیگران است که همچون معلمی دلسوز که درسها را به دانش آموزان یاد می دهد، روش مباحثه را به یارانش آموخت و درباره گفتگوهای یارانش داوری کرد. در ادامة روایت می خوانیم:

سپس امام صادق(ع) رو به حمران کرده و فرمود: تو سخنت را دنبال حدیث می بری[7] (سخنانت مربوط است) و به حقّ می رسی و به هشام بن سالم متوجّه شده و فرمود: تو در پی حدیث می گردی؛ ولی قدرت تشخیص نداری (قصد داری مربوط سخن بگویی؛ ولی نمی توانی).

پس رو به احول نموده و فرمود: تو بسیار قیاس می کنی، از موضوع خارج می شوی، مطلبی باطل را به باطلی ردّ می کنی و باطل تو روشن تر است.

سپس رو به قیس ماصر کرده و فرمود: سخن تو به گونه ای است که هر چه خواهی به حدیث پیامبر نزدیک تر شوی، دورتر می شوی، حقّ را به باطل می آمیزی، با آنکه حقِّ اندک، از باطلِ بسیار بی نیازت می کند، تو و احول از شاخه ای به شاخه ای می پرید و بی مهارتید.

یونس گوید: به خدا من فکر می کردم آن حضرت نسبت به هشام همتای آنچه درباره آن دو فرمود، می فرماید؛ ولی فرمود: ای هشام! تو به هر دو پا به زمین نمی خوری (یعنی طوری که جوابی برایت نباشد) تا خواهی به زمین برسی، پرواز می کنی (یعنی به محض شکست، خود را نجات می دهی)، همچو تویی باید با مردم سخن بگوید، خود را از لغزش نگهدار، شفاعت ما در پی آن به خواست خداوند می آید.[8]

ارائة پاسخهای ناکافی یا اشتباه، بد دفاع کردن و بد جواب دادن، از دفاع نکردن و جواب ندادن بسیار بدتر و خطرناک تر است. وقتی کسی سؤالی می پرسد، تا شخصی به او پاسخ نداده، انتظار دارد برای سؤالش پاسخ مناسبی وجود داشته باشد؛ اما وقتی پاسخ ناکافی و گاه غلط برای پرسشش دریافت می کند، نه تنها سؤال در ذهن او رسوخ می کند، بلکه ممکن است فکر کند برای این سؤالش پاسخ مناسبی وجود ندارد. کسی که بدون روش شناسی بخواهد به دنبال پاسخ دهی برود؛ چون با اصول آشنا نیست، در بسیاری از موارد پاسخش ناصواب است؛ به عنوان نمونه – چنانکه به زودی خواهد آمد – یکی از اصول پاسخ دهی، توجه به موضوع علمی است که از آن پرسیده شده؛ مثلاً وقتی پرسش از مباحث کلامی است، نمی توان با روش فقهی به آن پاسخ داد؛ چنانکه تشخیص سؤال فقهی از کلامی، با توجه به روش شناسی امکان دارد.

باز ماندن از مباحث اهم و روی آوردن به مباحث غیر مهم، یکی از آفات پاسخ دهی است که در روش شناسی، به مهم ترین اصول پاسخ دهی اشاره شده و بیان می شود که در پاسخ دهی به کدام مباحث باید بیش تر دقت کرد و کدام یک از روشها مقدمة روش دیگر است. به عنوان نمونه، پرداختن به پاسخهای نقضی در برابر کسی که شبهه ای مطرح کرده، بسیار مهم تر از پرداختن به پاسخهای حلی است. کسی که به این نکته توجه ندارد، در بسیاری از موارد نمی تواند در برابر شبهات ایستاده و بدان پاسخ مناسبی ارائه کند.

به عنوان نمونه، یکی از شبهاتی که بسیاری از اهل سنت مطرح می کنند این است که: هر کس با یکی از یاران پیامبر (صحابه) دشمن باشد، کافر است. در برابر این شبهه نخست لازم است با پاسخی نقضی استدلال شبهه گر در هم فرو ریزد؛ مثلاً می توان گفت: آیا معاویه با حضرت علی(ع) دشمنی نکرد؟ مگر طلحه، زبیر و عایشه با آن حضرت نجنگیدند؟ وقتی جواب مثبت داد، می گوییم: مگر حضرت علی(ع) از صحابه و یاران پیامبر(ص) نبود؟ وقتی جواب مثبت داد، گوییم: پس می توانی بگویی عایشه، طلحه، زبیر و معاویه کافر بودند؟!

او یا باید بپذیرد که این افراد کافر بودند که با اصول خودش و آنچه شبهه را به خاطر آن مطرح کرده (یعنی دفاع از صحابه) در تعارض است و یا باید بپذیرد که استدلالش باطل است؛ پس مطلوب حاصل خواهد شد.

مشابه این پاسخهای نقضی را می توان درباره کسی که بگوید: هر که بر صحابه سب و لعن بفرستد، کافر است مطرح کرد.

یکی از مهم ترین اصولی که قبل از پاسخ دهی باید بدان توجه کرد، شناخت نوع پرسشی است که پرسشگران مطرح کرده اند. بدون این شناخت اگر نگوییم پاسخ دهی غیر ممکن است، باید بگوییم پرسشگر به پاسخ خود دست نخواهد یافت. چنانکه شهید مطهری در این باره می نویسد: «سؤالاتی که بشر در مورد مجهولات خود [مطرح] می کند، یک جور نیست، انواع متعدداست و هر سؤالی فقط در مورد خودش درست است و به همین جهت الفاظی که در لغات جهان برای سؤال وضع شده است، متعدد است؛ یعنی در هر زبانی چندین لغت سؤالی وجود دارد. تنوع و تعدد لغتهای سؤالی علامت تنوع سؤالها است و تنوع سؤالها علامت تنوع مجهولات انسان است و پاسخی که به هر سؤال داده می شود؛ غیر از پاسخی است که به سؤال دیگر باید داده شود.»[9]

سؤالات را از نظر شکل ارائه و هدف از پرسش و محتوای سؤال می توان به چند دسته تقسیم کرد که در ادامه به مهم ترین انواع آن اشاره می شود:

سؤالات ارتباطی به سؤالاتی گفته می شود که هدف از طرح آن، ایجاد ارتباط با مخاطب است. یکی از راههای ارتباط با مخاطب، پرسیدن مطلبی از اوست تا سر سخن باز شود و پرسشگر بتواند سؤال اصلی خود را بپرسد.

در بسیاری از مواقع به ویژه در جلسات پرسش و پاسخ، مشاوره یا گفتگو و … وقتی نوجوانی، روحانی را می بیند، مایل است که سؤالات خود را از او بپرسد و یا درباره مسئله و مشکل مهمی که با آن مواجه شده است با او مشورت کند. در این گونه موارد غالباً سؤالی فقهی را مطرح می کند تا ببیند برخورد روحانی با او چگونه است. پرسشگر در سؤالات ارتباطی بیش تر به دنبال ارتباط با پاسخگو است و این ارتباط از اصل پاسخ برایش مهم تر است.

ارائة پاسخهای ناکافی یا اشتباه، بد دفاع کردن و بد جواب دادن، از دفاع نکردن و جواب ندادن بسیار بدتر و خطرناک تر است

در چنین مواردی روحانی باید به این نکتة مهم توجه داشته باشد و علاوه بر پرداختن به اصل پاسخ، به نکات ارتباطی مانند عطوفت، خوشرویی، احوالپرسی از پرسشگر و در صورت امکان مصافحه و نگاه کردن به پرسشگران مرد با تمام صورت و … نیز توجه داشته باشد تا حتی اگر پرسشگر جواب خود را دریافت نکرد، خوشرویی و برخورد مناسب روحانی باعث شود او بتواند با وی ارتباط برقرار کند و سایر سؤالات خود را مطرح کند.

در سؤالات ارتباطی باید توجه داشته باشیم که آنچه پرسشگر در اولین بار می پرسد، غالباً سؤال اصلی او نیست؛ بلکه او پرسش خود را به عنوان راهی برای ارتباط با روحانی برگزیده است؛ پس علاوه بر پاسخ صحیح، به دنبال بازخورگیری از ارتباطی است که با روحانی برقرار کرده است؛ اگر بازخورد مورد علاقة خود را دریافت کند، سایر سؤالات خود را نیز می پرسد و در غیر این صورت، با روحانی خداحافظی می کند.

گاهی پرسشهای ارتباطی، ممکن است از طرف روحانی و امام جماعت، معلم و … طرح شود و این در مواردی است که به دلیل حجابهایی که بین اساتید با مردم وجود دارد، اقشار مختلف مردم با آن که سؤالات فراوانی دارند، نمی دانند چگونه با استاد ارتباط برقرار کنند. در این گونه موارد استاد با مطرح کردن سؤالی ساده با مخاطب خودش ارتباط برقرار کرده و مطالبی که می خواهد به آنان القا می کند. فرض کنیم به عنوان روحانی مبلغ به پادگانی رفته ایم که دارای صدها نفر سرباز است. ما می خواهیم با آنان ارتباط برقرار کنیم. در این مورد اقدامات زیر مناسب است:

ارتباط با آنان با ارائة سوالات ارتباطی که مطمئن هستیم آنان پاسخ سؤالات را می دانند؛ مانند یکی دو پرسش از سؤالات زیر:

چقدر خدمت کرده است؟ تا وقتی پاسخ داد بتوانیم خاطره ای از جنگ تحمیلی بگوییم و ارتباط شروع شود.

از کدام شهر آمده است؟ تحصیلات او چقدر است؟ تا پس از ارائة پاسخ مثلاً درباره شهری که وطن سرباز است، نکته جالبی بگوییم و یا درباره تحصیلاتش به نکتة زیبایی اشاره کنیم و این گونه دیوار جدایی فرو ریزد.

فاصله پادگان تا شهر او چقدر است؟ تا وقتی پاسخ داد، بتوانیم به بحث روزه و نماز مسافر اشاره کنیم و …

البته برای برقراری ارتباط، غیر از پرسش ارتباطی، راههای دیگری نیز وجود دارد مثل:

درخواست از آنان برای انجام کارهای کوچکی که مطمئن هستیم به انجام آن علاقه دارند و سپس تشکر فراوان به خاطر انجام کاری که انجام داده اند.

حضور در جمع سربازان به ویژه خوابگاهها، مراسم صبحگاه و شامگاه، سالن غذاخوری و … .

تهیه و اهدای جوایزی هر چند کوچک.

یکی دیگر از تقسیمات پرسشها تقسیم آن به پرسشهای انکاری و حقیقی است. در پرسش یا استفهام حقیقی، پرسشگر به دنبال پاسخ است؛ ولی در پرسشهای انکاری پرسشگر به دنبال پاسخ پرسش مطرح شده نیست؛ بلکه با این نوع جملة سؤالی می خواهد وقوع مطلبی را انکار کند. مثل اینکه کسی به مسافرت رفته و مسافرتش طول کشیده باشد، در این حالت کسی که فکر می کند مسافر از دنیا رفته و هیچ گاه بر نمی گردد، می گوید: پس این مسافر کی خواهد آمد؟ در این جمله پرسشگر به دنبال زمان آمدن مسافر نیست؛ بلکه بدین وسیله آمدنش را نفی می کند. روشن است که پاسخ دهی به پرسشهای پرسشگرانی که سؤال آنها انکاری است، نباید مانند پاسخ افرادی باشد که سؤال آنان حقیقی است.

موارد استفهام انکاری در قرآن فراوان است.[10]

یکی از تکنیکهای اصلی در پاسخ دهی به پرسشهای انکاری، این است که پاسخگو انگیزة انکار را بیابد و آنگاه با دلایل محکم، آن انگیزه را از بین ببرد.

برای مثال: گاهی زنان یا دختران بدحجاب می پرسند: چه کسی گفته حجاب واجب است؟ حال اگر با توجه به قرائن حالیه و مقالیه بفهمیم پرسش وی انکاری است، نه پرسش حقیقی، روشن است که اگر در پاسخ بگوییم در قرآن آمده یا روایات فرموده اند، او از کردارش دست برنمی دارد. در این صورت باید نتایج بدحجابی و عذاب دنیوی و اخروی آن را به او گوشزد کنیم؛ مثلاً می توانیم بگوییم:

وقتی که شب اول قبر فرشته های عذاب الهی از فرد بدحجاب پرسیدند که چرا دستور خدا را زیر پا گذاشتی و با آیات قرآن مخالفت کردی، آن وقت می فهمند که چه کسی فرموده که حجاب واجب است. وقتی که به فرمودة پیامبر(ص) در روز قیامت او را به موی سرش آویزان کنند و چنان عذابی ببیند که مغز سرش به جوش آید، آن زمان پاسخ پرسش خود را می یابد.[11]

باز ماندن از مباحث اهم و روی آوردن به مباحث غیر مهم، یکی از آفات پاسخ دهی است

وقتی که هزاران جوانی که به خاطر بدحجابی یا بی حجابی چنین زنی گمراه شده اند، به درگاه خداوند از او شکایت کنند و از خدا بخواهند که عذاب چنین زنی را بیفزاید[12] و … آن وقت می فهمند که چه کسی فرموده که حجاب واجب است. وقتی که به فرموده علی(ع) او در جهنم جاودانه بسوزد[13] می فهمد که چه کسی فرموده حجاب واجب است و … .

ادامه دارد …

[1]. لغت نامه دهخدا.

[2]. دانشنامه ویکی پدیا، واژه روش شناسی.

[3]. پیرامون جمهوری اسلامی، ص134 و نیز ر.ک: مقاله شهید مطهری، پرسشها و رسالت حوزویان، سید عباس رضوی.

[4]. وسائل الشیعة، ج27، ص62.

[5]. کافی، ج1، ص169.

[6]. متن این گفتگو چنین است:

«حضرت بدو فرمود: این کلامی که می گویی ریشه در کلام رسول خدا(ص) دارد یا از خودت می باشد؟ گفت: برخی از سخنان نبویّ و برخی از جانب خود من است. فرمود: پس تو شریک پیغمبری؟ گفت: نه، فرمود: از خدای عزّوجلّ وحی شنیده ای؟ گفت: نه، فرمود: چنانکه اطاعت پیغمبر را واجب می دانی، اطاعت خودت را هم واجب می دانی؟ گفت: نه. یونس گوید: امام(ع) رو به من فرمود: ای یونس! این مرد پیش از آنکه وارد بحث شود، خودش را محکوم کرد (زیرا گفته خودش را حجّت دانست، بی آنکه دلیلی بر حجّیتّتش داشته باشد).

[7] . یکی از اصول مناظره، توجه به اصول مسلم خصم است و شامی هم مسلمان بود، از اینرو توجه به احادیث و استفاده از آن، از اصول شامی بوده است. حضرت فرمود: ترید الاثر…» شرح اصول کافی، ملامحمد صالح مازندرانی، تحقیق و تعلیق میرزا ابوالحسن شعرانی، ج5، ص94.

[8]. ر.ک: کافی، ج1، ص171؛ بحارالانوار، ج23، ص9؛ همان، ج48، ص203؛ الاحتجاج، ج2، ص364؛ ارشاد، ج2، ص194؛ اعلام الوری، ص280؛ تصحیح الاعتقاد، ص70؛ ترجمه احتجاج، جعفری، ج2، ص286.

[9]. آشنایی با علوم اسلامی، شهید مطهری، انتشارات صدرا، 1369 ش، ج1، ص51، درس ششم (حدود و تعریفات).

[10]. 1.«کَیْفَ یَهْدِی اللَّهُ قَوْماً کَفَرُوا بَعْدَ إِیمانِهِمْ وَ شَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَ جاءَهُمُ الْبَیِّناتُ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ»؛ (آل عمران/86) «چگونه خداوند جمعیّتی را هدایت می کند که بعد از ایمان و گواهی به حقّانیّت رسول و آمدن نشانه های روشن برای آنها، کافر شدند؟! و خدا، جمعیّت ستمکاران را هدایت نخواهد کرد!» که مقصود این است که خداوند چنین انسانهایی را هدایت نمی کند.

2. …قالَ یا وَیْلَتی! أَعَجَزْتُ أَنْ أَکُونَ مِثْلَ هذَا الْغُرابِ فَأُوارِی سَوْأَةَ أَخِی فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِین»؛ (مائده/31) «او گفت: وای بر من! آیا من نتوانستم مثل این زاغ باشم و جسد برادرم را دفن کنم؟! و سرانجام (از ترس رسوایی و بر اثر فشار وجدان، از کار خود) پشیمان شد.» که به فرموده مفسران این استفهام نیز انکاری است. ترجمه المیزان، ج7، ص204.

3. «أَ فَلا یَعْلَمُ إِذا بُعْثِرَ ما فِی الْقُبُور*ِ وَ حُصِّلَ ما فِی الصُّدُور*ِ إِنَّ رَبَّهُمْ بِهِمْ یَوْمَئِذٍ لَخَبِیرٌ»؛ (عادیات/9) «آیا نمی داند آن روز که تمام کسانی که در قبرها هستند برانگیخته می شوند و آنچه در درون سینه هاست آشکار می گردد. در آن روز پروردگارشان از آنها کاملاً باخبر است» که مقصود این است که انسانهای ناسپاس این مطالب را می دانند. تفسیر نمونه، ج27، ص251.

[11]. برگرفته از حدیث مشهوری که از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که در شب معراج افرادی را در عذاب دید؛ از جمله درباره زن بدحجاب و بی حجاب فرمود: «َ رَأَیْتُ امْرَأَةً مُعَلَّقَةً بِشَعْرِهَا یَغْلِی دِمَاغُ رَأْسِهَا… أَمَّا الْمُعَلَّقَةُ بِشَعْرِهَا فَإِنَّهَا کَانَتْ لَا تُغَطِّی شَعْرَهَا مِنَ الرِّجَال؛ دیدم زنی را که با موهایش آویزان شده بود و مغز سرش می جوشید … آن کس که با موهایش آویزان بود، کسی بوده که مویش را از مردان [نامحرم] نمی پوشانده است.» (عیون اخبار الرضا(ع)، شیخ صدوق، تحقیق شیخ حسین اعلمی، نشر مؤسسه اعلمی بیروت، اول، 1404 ق، ج1، ص13؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج8، ص309؛ همان، ج81، ص351؛ تفسیر نورالثقلین، عبد علی بن جمعه عروسی حویزی، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، مؤسسه اسماعیلیان، قم، 1412 ق، ج3، ص121.

[12]. برگرفته از آیه شریفه: «قالُوا رَبَّنا مَنْ قَدَّمَ لَنا هذا فَزِدْهُ عَذاباً ضِعْفاً فِی النَّارِ» (ص/61)؛ «(سپس) می گویند: پروردگارا! هر کس این عذاب را برای ما فراهم ساخته، عذابی مضاعف در آتش بر او بیفزا!»

[13]. اشاره به این حدیث است: اصبغ بن نباته گوید: از امیر المؤمنین (ع) شنیدم که می فرمود: «یَظْهَرُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ وَ اقْتِرَابِ الْقِیَامَةِ وَ هُوَ شَرُّ الْأَزْمِنَةِ نِسْوَةٌ مُتَبَرِّجَاتٌ کَاشِفَاتٌ عَارِیَاتٌ مِنَ الدِّینِ دَاخِلَاتٌ فِی الْفِتَنِ مَائِلَاتٌ إِلَی الشَّهَوَاتِ مُسْرِعَاتٌ إِلَی اللَّذَّاتِ مُسْتَحِلَّاتٌ لِلْمُحَرَّمَاتِ فِی جَهَنَّمَ خَالِدَاتٌ؛ در آخر الزمان نزدیک به قیامت که بدترین زمانهاست، زنانی ظاهر شوند: خودآراستگان [برای غیر شوهران]، بی حجابان، رها کردگان آئین، داخل شدگان در آشوبها، مائلان بشهوات [و مسائل جنسی]، شتاب کنندگان به سوی لذات [و خوشگذرانیها]، حلال شمارندگان محرّمات [الهی]، و جاودانگان در دوزخ». مکارم الاخلاق، طبرسی، انتشارات شریف رضی، قم، 1412 ه . ق، چ چهارم، ص390.

این مجله مخصوص کودک و نوجوان می باشد.

پیام زن
ویژه مسائل زنان و خانواده

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
محمد جعفری گیلانی
سید ضیاء مرتضوی

3

7733305
7738743
7733305
payam-zan_man@aalulbayt.org

قم، صندوق پستی 371…

پرسمان
فرهنگی، اجتماعی، دانشجویی

مرکز فرهنگی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری
سید محمدرضا فقیهی
محمد باقر پور امینی
1380
3

7747240
7735473
7743816
info@porseman.net
www.porseman.n…

مبلغان
فرهنگی – تبلیغی
حوزه

1385/6/1
3
mbl

تهران- ایرنا- یک استاد حوزه و دانشگاه سهم خود را در مبارزه با ویروس کرونا پاسخگویی به شبهات دینی در این زمینه دانست که از سوی افراد و گروه‌های مختلف مطرح می‌شود.

حجت الاسلام عبدالحسین خسروپناه به خبرنگار معارف ایرنا گفت: با توجه به این که پس از شیوع ویروس کرونا در کشور عده ای با شایعه پراکنی و ایجاد شبهه تلاش کردند تا با سخن و رفتار خود تعارضی بین علم و دین ایجاد کنند، ما می توانیم با فعالیت های تبیینی به این شبهات پاسخ دهیم و بگوییم که میان علم و دین تعارضی وجود ندارد.

پاسخ به شبهه تعارض علم و دین

وی افزود: در این میان برخی افراد با دفاع از طب اسلامی به دنبال نفی طب جدید هستند و از طرف دیگر افرادی می گویند قرنطینه کردن یا نشستن در خانه و نیامدن در اجتماع، کار تفرقه افکنانه شیطان است.

امام جمعه موقت دزفول اضافه کرد: گروهی نیز اقدام به ایجاد چالش می کنند و توصیه پزشکی برای کاهش حداقلی این بیماری واگیردار را مغایر با توصیه اسلام برای برقراری اجتماع و جماعت می دانند یا افرادی هستند که روحانیت و مرجعیت را متهم می کنند که اجازه نمی دهند روش های علمی برای مبارزه با ویروس کرونا پیاده شود.

پاسخ به شبهات ديني

وی این گروه ها را شامل جریان های سنتی افراطی متحجر و جریان های روشنفکری دانست که به دنبال ایجاد شبهه و چالش هستند و افزود: وظیفه ما طلبه ها این است که به چنین شبهاتی پاسخ دهیم و بگوییم که پیامبر اکرم (ص) و ائمه نیز از خدمات طبیب استفاده می کردند.

وی همچنین به تاریخچه ایران قبل از اسلام در علم پزشکی پرداخت و گفت: بیمارستان بزرگ جندی شاپور قبل از اسلام در دزفول راه اندازی شد و تا قرن سوم ادامه پیدا کرد که این مرکز هم به عنوان بیمارستان و هم به عنوان یک دانشگاه مطرح بود.

این استاد حوزه افزود: اگرچه مدیریت عمده این مجموعه با مسیحیان بود ولی هیچگاه چنین دانشگاهی از سوی ائمه نفی و طرد نمی شد و حتی بعدها دانشمندان اسلامی از این الگو استفاده کردند.

وی افزود: زکریای رازی از کسانی بود که با الگو قراردادن دانشگاه جندی شاپور بیمارستانی را در ری راه اندازی کرد یا خاندان قطب الدین شیرازی بیمارستانی را در شیراز راه اندازی کردند که یک بیمارستان تخصصی چشم پزشکی بود و مدیریت آن را در سن ۱۴ سالگی به عهده داشت.

این استاد فلسفه و حکمت اضافه کرد: زکریای رازی یک بیمارستان تخصصی کودکان در شهرری تاسیس کرد و به عنوان کاشف الکل به ضد عفونی کردن اجسام پرداخت. البته شایعه ای قرن ها علیه زکریا مطرح شد که وی به خدا اعتقاد داشته ولی نبوت را قبول نداشته و این اتهامی است که اسماعیلیه در همان زمان به وی زده بود. چون قدرت در دست اسماعیلیه بود و وی را متهم می کردند و کتاب هایی در نفی نبوت را به زکریای رازی نسبت می دادند که وجود خارجی نداشت.

حوزویان و دانشگاهیان پاسخگوی شبهات باشند

خسروپناه با بیان این که ایجاد شبهه نسبت به بزرگان و اندیشمندان یا آموزه های علمی و دینی همواره وجود داشته است از اهل علم در حوزه های علمیه و اساتید و پژوهشگران دانشگاه ها به ویژه آنان که دررشته های الهیات و مقوله های دینی تحقیق و مطالعه دارند، خواست تا در این عرصه ورود پیدا کنند و به شبهات موجود پاسخ دهند.

ایجاد آرامش بیماران با پاسخگویی به شبهات

وی این پاسخگویی را باعث ایجاد آرامش در میان مردمی دانست که گرفتار بیماری خطرناک کرونا هستند و در ادامه گفت: با پاسخگویی به این شبهات می توان توصیه کرد که برای درمان این بیماری هم نیازمند بهداشت فردی و اجتماعی هستیم و هم بهداشت معنوی و دینی ضروری است.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: بعضی افراد می گویند فقط از طریق توصیه های پزشکی باید به درمان ویروس کرونا پرداخت و نیازی به خواندن دعا نیست و برخی دیگر می گویند با توسل و خواندن دعا احتیاجی به توصیه های پزشکی نداریم در حالی که هر دولازم است و توصیه عقل و شرع این است که از هر دو استفاده شود.

شفا از طریق درمان تحقق می یابد

این جانباز شیمیایی دوران دفاع مقدس افزود: خدا به پیامبرش می فرماید «تو به دنبال درمان برو و من شفا می دهم» بنابراین خدا از طریق درمان شفا را تحقق می بخشد. البته استثنائاتی وجود دارد مانند این که کسی با تربت سیدالشهدا شفا پیدا کند که چنین مواردی جزو کرامت و معجزه است.

خسروپناه همچنین گفت: آتش نمرود حضرت ابراهیم را نسوزاند ولی این مساله دلیل نمی شود که دست به آتش بزنیم و چنین ملازمه ای وجود ندارد.

علمای حوزه دیده بان مردم باشند

استاد گروه فلسفه پژوهشکده حکمت و دین‌پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: از آنجا که دین از سیاست جدا نیست و سیاست ما عین دیانت ماست همانگونه که دیانت ما عین سیاست ماست، علمای حوزه باید دیده بان مردم نیز باشند.

وی با اشاره به سابقه تاریخی ارتباط روحانیت با اقشار مختلف مردم گفت: زمانی که در قم مساله غسل و تدفین درگذشتگان کرونایی مطرح شد، برخی گفتند نیاز به تیمم هم نیست درحالی که به راحتی امکان غسل این افراد وجود داشت و مشکل بهداشتی در میان نبود تا این که استفتائاتی صورت گرفت و مساله آن بیان شد.

خسروپناه از خدمات طلاب و سایر گروه های مردمی در قالب نیروهای جهادی، تجلیل کرد که به ارائه خدمات به بیماران کرونایی مشغول هستند و با اشاره به مشکلاتی که خود به دلیل بستری شدن در بیمارستان های مسیح دانشوری و فرقانی قم شاهد بوده، انتقاداتی درباره نحوه توزیع لوازم مورد نیاز پزشکان و پرستاران را مطرح کرد.

وی با تجلیل از خدمات سعید نمکی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و تمامی نیروهای درمانی اظهار داشت: متاسفانه تمام بار این مساله بر روی دوش یک وزارتخانه است و تقریبا سایر وزارتخانه ها نقشی نداشتند.

این استاد حوزه افزود: پزشکان، پرستاران و کادر درمانی و نیروهای وزارت بهداشت با تمام وجود زحمت می کشند و دکتر نمکی شبانه روز با امکانات کم تلاش می کند و من در این مدت توئیت های متعددی زدم و ضمن تشکر و خدا قوت به وزارت بهداشت، یادآوری کردم که فشار نباید روی یک وزارتخانه باشد، باید به قدری گفته می شد تا وزارتخانه های دیگر کاری انجام دهند.

قم – ایرنا- بسیاری از فعالان فرهنگی، رسانه‌ای و مسوولان قم در چند روز گذشته به قم هراسی‌های…

قم – ایرنا- مسئول دفتراجتماعی و سیاسی حوزه علمیه، با اشاره به اعلام آمادگی ۶ گروه جهادی ازطلاب…

مهاباد- ایرنا- علما و روحانیان با توجه به جایگاهی که بین اقشار مختلف مردمی دارند، می‌توانند…

مشهد- ایرنا- یکی از ابعاد بحران بیماری همه‌گیر کرونا که فرصتهایی در دل تهدید را سبب شده، موضوع…

آستارا – ایرنا – این روزها چه بسیار شاهدیم که بستگان بیماران کرونایی فوت‌ شده بنا به توصیه‌…

اهواز – ایرنا – مسئول دفاتر نهادنمایندگی رهبر معظم انقلاب در دانشگاههای خوزستان مردم را به…

تهران- ایرنا- یک استاد حوزه نحوه مواجهه سیدنعمت الله جزایری از علمای دوره صفوی در زمان شیوع…

کرمانشاه- ایرنا- یکی از روحانیون برجسته اهل سنت استان کرمانشاه گفت: سهم من در بحران کرونا،…

قم – ایرنا – مدیر حوزه‌های علمیه کشور، با تاکید بر این‌که حوزه‌های علمیه پیشگام در اجرای احتیاطات…

تهران – ایرنا- مدیرکل دفتر حمایت از تولید صنایع‌دستی وزارت میراث‌فرهنگی،…

تهران – ایرنا – اعضای جدید شورای عالی هفدهمین جشنوارۀ سراسری تئاتر…

تهران- ایرنا- شرکت آمریکایی کرایتریون (Criterion) با انتشار نسخه بلوری…

تهران – ایرنا – همچنان بازار تولید در سینمای ایران داغ است و پروژه‌های…

تهران- ایرنا- انجمن سینمای جوانان ایران با تعدادی از فیلم‌های کوتاه…

تهران- ایرنا- فیلم سینمایی «یلدا» ساخته مسعود بخشی در جشنواره تابستانی…

تهران- ایرنا- رمان «من هم کورونا گرفتم» نوشته روح‌الله حسینی برنده…

پاسخ به شبهات ديني

تهران – ایرنا- رییس پژوهشکده مردم شناسی میراث فرهنگی، گفت: مطالعه…

تهران- ایرنا- انتشارات بلومزبری ناشر مجموعه کتابهای «هری‌پاتر» می‌گوید…

تهران- ایرنا- رئیس کل موزه ملی گفت: گزیده‌ای از آثار موزه باستان‌شناسی…

نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است

پاسخ به شبهات ديني
پاسخ به شبهات ديني
0


دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جواب سوال های کتاب آزمایشگاه یازدهم x بخوانید...